جمعبندي
1-7- پس از انقلاب سفيد، شاه بيش از پيش قدرت سياسي را در انحصار خود درآورد. رقباي سياسيش را در ميان طبقات ملاك و متوسط شهري از ميان برد يا به استخدام دولت در آورد. حوزه حضور گروههاي سياسي را محدودتر كرد. به آنها اجازه نداد رهبري اقشار مختلف اجتماعي را در دست بگيرند. نتيجه اين شد كه فعاليت سياسي تركيب مهيبي شود از سازماندهي زيرزميني و استراتژي خشونت و بهرهبرداري از اعتقادات مردم براي جلب آنها به اهداف سياسي. در اين دوره بازرگان به مقالهنويسي و جزوهنويسي و كتابنويسي مشغول شد. شايد مهمترين اثرش كتاب بعثت و ايدئولوژي بود كه در فضاي پلميكهاي سياسي دوران ما قبل از انقلاب اسلامي معنا دارد. تلاشي است براي ارائه يك مجموعه از افكار سياسي كه در مسائل اساسي و جاري جامعه مورد خطاب قرار گرفته باشد. شكل گرفتن اين كلام سياسي در شرايطي بود كه شكاف ميان طبقات حاكم و محكوم آن چنان عميق ميشد كه زبان سياسي هر كدام جدا از ديگري رشد ميكرد. (62)
پانوشتها
1. تمام آنچه كه در اينجا آمده، مگر بخشهايي كه مشخص ميشود، به نقل از مصاحبه با بازرگان است در دي ماه 1368 خورشيدي در تهران و يا به نقل از كتاب بازرگان، مهدي، مدافعات ، (انتشارات نهضت آزادي ايران - خارج از كشور - آمريكا، 1365).
2. در خانه آقاي تبريزي به زبان تركي آذري تكلم نميشد چرا كه مادر فارس بود و مهدي نيز هرگز تكلم آذري را نياموخت. آنچه از فرهنگ آذربايجانيها به جاي ماند تعصب در صداقت پيشگي بود و پشتكار. در نوشتههاي بازرگان به ريشههاي قومي خود اشارهاي نشده است.
3. متعصبين ميگفتند اگر كتاب فرنگي در خانه باشد تا هفت منزل فرشتهاي نخواهد آمد.
4. منظور ما از دولت تمامي آن دستگاهي است كه بر ملت حكومت دارد. اين دستگاه شامل سه قوه مقننه، اجراييه و قضائيه است و پس تمامي سازمانهاي بوروكراسي از جمله دستگاه اجرايي نيروهاي مسلح، تبليغات، مالي و غيره را در بر ميگيرد. آنجا كه اشاره به هيئت چند ده نفرهاي باشد كه در رأس دستگاه دولت امور را به دست دارد از اصطلاح كابينه استفاده خواهيم كرد.
5. كاتوزيان، محمدعلي همايون. اقتصاد سياسي ايران ، (نشر مركز، تهران، 1372)، بخش دوم.
6. Abrahamian, E. Iran Between Two Revohutions, (Princeton University Press, 1982) P.151.
7. ظاهراً وي به هر دو شاه پهلوي علاقهمند بود و همين علاقه موجب شرمندگي فرزند شد. ما به اين مسئله در بررسي مسائل آذربايجان در دهه 1320 اشاره خواهيم كرد.
8. در سال 1296 كه بازرگان به دبستان سلطاني رفت و مجموعاً 56 دبستان و دبيرستان جديد در ايران بود و هنگامي كه در سال 1303 در دبيرستان دارالمعلمين نام نوشت جمعاً 72 دبستان و دبيرستان جديد در ايران مشغول به كار بود.
9. برادر محمدعلي فروغي، آخرين نخست وزير رضاشاه. احسان طبري درباره او نوشت محمدعلي خان در احيا و ترويج عرفان ايران، به عنوان فلسفه و جهانبيني را زوارانه ميكوشيد و تعليمات عرفاني را در دروس وزارت فرهنگ رخنه داد. وي در يك ترجمه آزاد از كتاب سير حكمت در اروپا، به قلم مورخ فرانسوي فوئيه (Fauillet) خواسته نشان دهد كه گويا فلسفه قرون اخير در اروپا (لااقل از فلسفه امانوئل كانت) بشارتي است از عرفان هانري برگسون كه خود پرتويي است از منبع عرفان شرقي به طور اعم و عرفان ايراني به طور اخص. طبري، احسان. جامعه ايران در دوران رضاشاه (ناشر مشخص نيست. محل نشر مشخص نيست. 1356) ص 109.
10. قرآن، سوره رعد، آيه 11.
11. كاميل فلاماريون (Flamarion) كه در سال 1304 شمسي درگذشت مؤسس رصدخانه ژوسي و انجمن ستارهشناسي فرانسه بود. به خاطر معرفي رشته ستارهشناسي به دريافت نشان آكادمي فرانسه نائل آمد. كتابهايي درباره ستارهشناسي و خداشناسي نوشت. كتابهاي خدا در طبيعت و جهان قبل از خلقت انسان از اوست. كتاب هيئت او را ميرزا عبدالرحمان - طالبوف تبريزي - از زبان روسي به فارسي در آورد. آدميت، فريدون. انديشههاي طالبوف تبريزي (چاپ پديده، 1363، تهران، چاپ دوم).
12. بازرگان، مصاحبه، 1368 و مدافعات، ص 41.
13. رقم دقيقي براي آن سالها در دست نيست، اما درنظر بگيريد كه حدود 50 سال بعد، يعني در دهه 1350، فقط حدود 50 درصد از مردم باسواد بودند.
14. بازرگان، مدافعات، ص 42.
15. ظاهراً نخست سيد حسن تقيزاده (تولد 1258) اين اصطلاح را به كار برد و عمومي كرد. تقيزاده در مصر تحصيل كرد. از اعضاي مجلس شوراي اول بود. از رهبران حزب دمكرات شد. چند پست وزارت داشت، سفير ايران در انگليس و سپس استاد دانشگاه كمبريج شد. به نقل از چهل پرده از زندگي رجال (انتشارات اميد، تهران، 1324).
16. كپي متن اصلي سخنراني در دست ماست.
17. اصطلاح گيتيانه از آقاي داريوش آشوري است در برابر لغت سكولاريسم.
18. Bernard, P. Dubjef, H. The Decline of the THird Republic (Cambridge University Press, Cambridge, 1985) PP.
253 - 257.
19. بازرگان، مدافعات، ص 73.
20. بازرگان، مدافعات، ص 43.
21. Bernard, The Decline of the Third Republic, p.253.
22. بازرگان نخست در مدرسه Clemenceau و سپس در يكي از بهترين مدارس پاريس يعني Ecole Centrale تحصيل كرد.
23. بازرگان، مدافعات، ص 63.
24. Abrahaminan, Iran Between Two Revolutions, p. 458.
25. لويي ماسينيون (1962-1883 ميلادي) اسلامشناس كاتوليك مذهب فرانسوي بود كه سالهايي را صرف مطالعه زندگي حلاج كرد. از اين سان در ميان مسلمانان متجدد شناخته و محبوب شد. با برخي ايرانيان، از جمله محمدعلي فروغي تماس داشت. در اوايل دهه 1930 ميلادي كه بازرگان در پاريس بود ماسينيون در پي آن بود كه محافل مسلمانان و مسيحيان را به هم نزديك كند.
Holy Land, Louis Massignon, Summer 1991, pp. 60-70.
26. بازرگان، مدافعات، ص 64.
27. بازرگان، مصاحبه تهران، 1368.
28. Bernard, The Decline of the Third Republic, p. 253.
29. بازرگان، مصاحبه تهران، 1368، روزنامههاي مورد اشاره عبارتند از: Le Populaire, L'Hummanite, L, Action Francaise.
30. The New Encyclopedia Britannica, V.11 (Chicago, 1991) p, 701.
31. بازرگان، مدافعات، ص 66.
32. آدميت، فريدون، فكر دموكراسي اجتماعي در نهضت مشروطيت ايران، (انتشارات پيام، 1363، تهران)، ص3.
33. كاتوزيان، اقتصاد سياسي ايران، فصل چهارم.
34. Amir Arjomand, S. Turban for the Crown (Oxford University Press, Oxford, 1988) pp. 40-62.
35. Amir Arjomand, Turban for Crown, p. 62.
36. براي تحليلهايي از تلاش صنعتي رضاشاه رجوع كنيد به: Avery, P. Modern Iran, Chaps. 14-18.
Keddie, N. Roots of the Revolution, (Yale University Press, Hew Havens, 1981) pp. 93-112,
Maclachlan, K. S. Economic Development 1921-1979, in Cambridge History of Iran, V. 7, pp. 608-639.
37. طبري، احسان. جامعه ايران در دوران رضاشاه، (1356، ناشر و محل نشر مشخص نيست)، ص 99.
38. Keddie, N. Roots of the Revolution. pp. 95-98.
39. طبري، احسان. جامعه ايران در دوران رضاشاه، (1356، ناشر و محل نشر مشخص نيست)، ص 100.
40. كاتوزيان، اقتصاد سياسي ايران، ص 126.
41.براي بررسي دقيقتر همين مطلب مراجعه كنيد به مقاله اين نويسنده با عنوان «گفتگو درباره مفاهيم ملي و دولتي و اميد به تحكيم سنتهاي سالم سياسي» در اطلاعات سياسي-اقتصادي، خرداد و تير 1371، شماره 58-57، صص50-43.
42. كاتوزيان، اقتصاد سياسي ايران، ص 125.
43. بعثت و ايدئولوژي، چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، 1355). بازرگان نوشتن اين كتاب را در سال 1343 در زندان آغاز كرد. پس از آزادي در سال 1346 در مورد آن يك سخنراني كرد. تاريخ چاپ اول كتاب در دسترس نيست.
44. نيك نيازي، چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، 1356). ظاهراً نخست به شكل يك سخنراني در سال 1346 عنوان شد.
45. بعثت و تكامل، چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، 1356) ظاهراً نخست به شكل يك سخنراني در سال 1346 عنوان شد.
46. سازگاري ايراني، چاپ مورد استناد: (شركت سهامي انتشار، تهران، 1346).
47. مسجد در اجتماع، جزئيات آن در دست ما نيست.
48. انگيزه و انگيزنده، اين مقاله نخست به نمايندگي از طرف بازرگان توسط هاشم صباغيان در سال 1356 خوانده شد. تاريخ و محل نشر اول در دست نيست. چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، آمريكا، 1357).
49. دين و تمدن، اين مطلب مقدمهاي بر كتاب نقش پيامبران در تمدن انسان به قلم فخرالدين حجازي بود كه بعداً مستقلاً چاپ شد. چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، آمريكا، 1356).
50. بررسي نظريه فروم، (شركت سهامي انتشار، تهران، 1355).
51. علمي بودن ماركسيسم (جزئيات انتشار ندارد) با مشاركت عزتاللّه سحابي نوشته شد.
52. سير تحول قرآن، نخست در سال 1355 منتشر شد. جزئيات ديگر در دست ما نيست.
53. آفات توحيد، چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، آمريكا، 1357) نخست در سال 1356 منتشر شد.
54. طبيعت، تكامل، توحيد، چاپ مورد استناد: (مركز پخش كتاب، هوستون، آمريكا، 1356).
55. جامعهشناسي قرآن، در سال 1356 منتشر شد. جزئيات آن در دست ما نيست.
56. امام و زمان، از جزئيات آن اطلاعي در دست ما نيست.
57. حائري، مصاحبه با تاريخسازان ايران (ناشر مشخص نيست، تهران، تاريخ ندارد) ص 185.
58. Arjomand, S.A. Authority and Political Culture in Shi'ism (State University of New York Press, Albany, 1988) p.190.
59. Sabine, G. H. & Thorson, T. l. A History of Political Theory, (Dryden Press, Hinsdale, Illinois, 1973).
60. بعثت و ايدئولوژي، ص 2.
61. بعثت و ايدئولوژي، ص 8.
62. سعيد برزين، مهندس مهدي بازرگان ، تهران، مركز، 1374، صص 39-12 و 213-208.