Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionآزادی معنوی Emptyآزادی معنوی

more_horiz
حال ببینیم معنی آزادی و آزادگی یعنی چه ؟ آزادی یکی از لوازم حیات و تکامل است . یعنی یکی از نیازمندیهای موجود زنده ، آزادی است ، فرق نمی کند که موجود زنده از نوع گیاه باشد یا از نوع حیوان ویا از نوع انسان ، بهر حال نیازمند به آزادی است . منتها آزادی گیاه متناسب با ساختمان آن است ، آزادی حیوان طور دیگر است ، انسان به آزادیهای دیگری ماورای آزادیهای گیاه و حیوان نیاز دارد .



موجودات زنده برای رشد و تکامل به سه چیز احتیاج دارند : 1 تربیت ، 2 امنیت ، 3 آزادی



1 : تربیت عبارت است از یک سلسله عوامل که موجودات زنده برای رشدشان به آنها احتیاج دارند .



2: امنیت یعنی چه ؟ یعنی موجود زنده چیزی را در اختیار دارد ، حیات دارد لوازم وسائل حیات را هم دارد . باید امنیت داشته باشد تا آنچه را دارد از او نگیرند انسان را در نظر می گیریم انسان هم به تعلیم و تربیت نیاز دارد و هم به امنیت ، یعنی جان دارد ، جانش را از او نگیرند ، سلامت دارد ، سلامتش را از او نگیرند ،ثروت دارد ثروتش را از او نگیرند .



3: سومین چیزی که موجود زنده ای به آن احتیاج دارد آزادی است .



آزادی یعنی چه ؟ یعنی جلوی راهش را نگیرند ، یعنی جلوی رشدش را نگیرند مانع پیش رویش ایجاد نکنند ، هر موجود زنده ای که می خواهد راه رشد را طی کند ، راه تکامل را طی کند ، یکی از احتیاجاتش آزادی است . پس آزادی یعنی چه ؟ یعنی نبودن مانع .



انسانهای آزاده انسانهایی هستند که با موانعی که در جلوی رشد و تکاملشان هست ، مبارزه می کنند . انسانهایی هستند که تن به وجود مانع نمی دهند .



اقسام آزادی :



انسان موجودی خاص است و زندگی او زندگی اجتماعی است و علاوه بر این در زندگی فردی خود ، موجود تکامل یافته ای است ، و با گیاه و حیوان بسیار تفاوت دارد ، گذشته از آزادیهایی که گیاهان و حیوانات به آنها نیازمندند یک سلسله نیازمندی های دیگر هم دارد که آنها را به دو قسم تقسیم می کنیم . یک نوع آزادی اجتماعی است . آزادی اجتماعی یعنی چه ؟ یعنی بشر باید در اجتماع از ناحیه سایر افراد اجتماع آزادی داشته باشد ، دیگران مانعی در راه رشد و تکامل او نباشند ، او را محبوس نکنند ، بحالت یک زندانی در نیاورند که جلوی فعالیتش گرفته شود ، دیگران او را استثمار نکنند ، استخدام نکنند ، تمام قوای فکری و جسمی او را در جهت منافع خودشان به کار نگیرند ، این را می گویند آزادی اجتماعی ، پس یکی از اقسام آزادی ، آزادی اجتماعی است که انسان از ناحیه افراد دیگر آزاد باشد .



می دانید کلمه استثمار یعنی چه ؟ یعنی چیدن میوه یک کس دیگر ، هر کسی وجودش مثل یک درخت پر میوه است، میوه درخت وجود هر کسی یعنی محصول کار و فکرش ، محصول فعالیتش ، محصول ارزشش ، باید مال خودش باشد . وقتی افرادی کاری می کنند که محصول درخت وجود دیگران به خودشان تعلق می دهند ، می گویند این فرد ، فرد دیگر را استثمار کرده ! یکی از گرفتاریهای بشر در طول تاریخ همین بوده است که فردی فرد دیگر یا قومی قوم دیگر را استثمار می کرده .



در نص قرآن مجید ، یکی از هدفهایی که انبیا داشته اند این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند یعنی افراد را از اسارت یکدیگر ، نجات دهند . قرآن کتاب عجیبی است . چقدر در قرآن این کلمه ( آزادی ) اوج دارد ، و این عجیب است . یکی از حماسه های قرآنی ، همین موضوع آزادی اجتماعی است . من خیال نمی کنم که شما بتوانید جمله ای زنده تر و موجدارتر ازجمله ای که در این مورد در قرآن هست پیدا کنید :



ای پیغمبر به این کسانیکه مدعی پیروی از یک کتاب آسمانی گذشته هستند ، به این یهودیها به این مسیحی ها به این رزتشتی ها ، و حتی شاید به این صابئیها که در قرآن اسمشان آمده و به همه ی ملتهایی که پیرو یک کتاب قدیم آسمانی هستند اینطور بگو :



بیائید همه ی ما جمع شویم دور یک کلمه زیر یک پرچم ، آن پرچم چیست ؟ دو جمله بیشتر ندارد ، یک جمله اش این است الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیا . در مقام پرستش ، جز خدای یگانه چیزی را پرستش نکنیم ، نه اهرمن را پرستش کنیم ، جز خدا هیچ موجودی را پرستش نکنیم .



جمله دوم : ولا یتخذ بعضنا بعضا ارباباٌ من دون الله اینکه هیچ کدام از ما دیگری را بنده و برده ی خویش نداند و هیچکس هم یکنفر دیگر را ارباب و آقای خودش نداند .



دنیای امروز هم آزادی اجتماعی را یکی از مقدسات خودش می شمارد ، علت تمام جنگ ها ، تمام خونریزیها و تمام بدبختی ها که در دنیا وجود دارد اینست که افراد بشر به آزادی دیگران احترام نمی گذارند .



آزادی اجتماعی مقدس است . اما نوع دیگر آزادی ، آزادی معنوی است . آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست و این است درد امروز جامعه بشری که بشر امروز می خواهد آزادی اجتماعی داشته باشد ولی به دنبال آزادی معنوی نمی رود ، یعنی نمی تواند ، قدرتش را ندارد ، چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت ، انبیا ، دین ، ایمان و کتابهای آسمانی نمی توان تامین کرد . تفاوتی که میان مکتب انبیا و مکتب های بشری است در این است که پیغمبران آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی دهند .



بشر امروز آزادی معنوی ندارد چون در ناحیه روح خودش آزاد نیست ، چون تقوی ندارد . امام علی ( ع) می فرماید : تقوی الهی کلید هر راه راستی است بدون تقوی ، انسان به راه راست نمی رود راه خود را کج می کند . بدون تقوی بشر اندوخته ای برای آخرت ندارد ، بدون تقوی بشر آزادی ندارد . تقوا است که بشر را از هر رقیتی آزاد می کند ، بشر در ناحیه وجود خودش ، در ناحیه روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد . لهذا آزاد مرد واقعی جهان کیست ؟ افرادی چون علی بن ابی طالب این ها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیداکرده اند . آنکس می تواند واقعا آزاد و آزادی بخش باشد که همیشه مانند علی است و یا پیرو اوست ، از نفس خود حساب بکشد . از روح خود حساب بکشد . تنها در محراب عبادت بگوید ای دنیا برو دیگری را بفریب . من تو را سه طلاقه کرده ام ! آنوقت شما می بینید که یک همچون کسی که تقوا را دارد ، آن معنویت را دارد ، آن خدا ترسی را دارد ، وقتی که حاکم بر مردم می شود ، عده ای از کدخداها ، دهدارها ، بزرگان به استقبال خلیفه آمده بودند به خیال خودشان علی (ع) را جانشین سلاطین ساسانی می دانستند . وقتی به ایشان رسیدند شروع کردند به دویدن ، علی (ع) صدایشان کرد ، فرمود : چرا این کار را میکنید ؟ گفتند این یک احترامی است که ما به بزرگان خودمان ، به سلاطین خودمان میگزاریم . امام فرمود ، نه اینکار را نکنید ! اینکار شما را پست و ذلیل می کند ، شما را خوار می کند ، چرا خودتان را در مقابل من که خلیفه تان هستم خوار می کنید ؟ من هم مانند یکی از شماها هستم ، تازه با اینکارتان به من خوبی نمی کنید ، بلکه بدی کردید با این کارتان ممکن است یکوقت خدای نکرده غروری در من پیدا شود و واقعا خودم را برتر از شما حساب کنم . این را می گویند یک آزاد مرد که آزادی معنوی دارد و ندای قرآن را پذیرفته است . یعنی جز خدا هیچ چیز را ، هیچ کسی را هیچ قدرتی را ، هیچ نیرویی را پرستش نکنیم ، فقط خدا را بپرستیم . جای دیگر امام علی می گوید با من که حاکم هستم اینگونه نباشید ، آزاد مرد باشید مبادا آن اصطلاحاتی راکه در مقابل جباران به کار می برید و او را بالا می برید به عرش می رسانید برای من بکار ببرید ، مبادا با من اینجوری حرف بزیند . اگر دیدید من عصبانی هستم و ناراحت شدم حرف تندی زدم ، خودتان را نبازید ، مردانه انتقاد خودتان را به من بگوئید گمان نکنید که اگر حقی را در مقابل من بگوئید که حق است بر من سنگین خواهد آمد ابداٌ ، بر من سنگین و دشوار نخواهد بود ، باکمال خوشرویی از شما می پذیرم . در مقابل کرسیتن سن می نویسد : انوشیروان عده ای را جمع کرده بود و با آنها مشورت می کرد همه گفتند هرچه شما بفرمایید همان درست است یکی از دبیران گول خورد و خواست که رای اش را بگوید نظرش را گفت و عیب های انوشیروان هم گفت . انوشیروان گفت : ای بی ادب ! ای جسور و دستور مجازاتش را داد قلمدانهایی که آنجا بودند در حضور سایرین آنقدر بسرش کوبیدند تا مرد ! آنکه حق را سنگین می شمارد اگر به او بگویند به حق رفتار کن بر او سخت است .



در آزادی معنوی انسان از چه می خواهد آزاد باشد ؟ آزادی معنوی برخلاف آزادی اجتماعی ، آزادی انسان ، خودش از خودش است . در واقع آزادی انسان از قید اسارت خودش . تمام علمای اخلاق ، بشر را از اینکه ، برده ی مال و بنده ی ثروت باشد ، برحذر داشته اند . تحت همین عنوان که ای انسان بنده و برده دنیا نباش ! باز از امام علی که می فرماید : دنیا برای گذشتنگاه است نه قرارگاه ، مردم در این دنیا دو دسته اند ، بعضی می آیند خودشان را می فروشند ، برده می کنند و می روند ، بعضی می آیند خودشان را می خرند ، آزاد می کنند ومی روند .



بشر نسبت به مال وثروت دنیا دو حال می تواند داشته باشد ، می تواند بنده و اسیر این مال باشد و می تواند آزاد باشد .



آنجا که انسان فکر می کند بنده و برده دنیاست ، بنده مال و ثروت است . واقعا بنده مال و ثروت نیست ، بنده خصائص روحی خودش است ، بنده حیوانیت خودش است ، بنده حرص است ، یعنی خودش را برده گرفته ! جمادات و ماشین و ملک و زمین و طلا و نقره که نمی تواند در وجود انسان تصرف کند ولی مسله را بشکافیم می بینید که این خودش است که خودش را برده کرده است می بیندکه قوه ای است در خودش به نام حرص ، به نام طمع ، به نام شهوت ، به نام خشم ، می بیند که این شهوت است که او را برده کرده این حرص است که او را برده کرده این خشم و طمع است که او را برده کرده این هوای نفس است که او را برده کرده !



قرآن می گوید : آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خودش را خدای خودش قرار داده است !!



می بینید مال و ثروت دنیا در حد ذات خودش مذمتی ندارد ، اگر گفته اند از مال دنیا بترس که تو را برده نگیرد ، مال و ثروت نمی تواند مرا برده بکند ، این خود من هستم که خودم را بنده و برده آن کرده ام پس خودم را از قید صفات نفسانی پلید آزاد می کنم ، آنوقت می بینم که نه ، مال دنیا در خدمت من است نه من در خدمت مال دنیا .



آزادی معنوی یعنی نگذاردند شرافت انسان ، انسانیت انسان ، عقل و وجدان انسان ، اسیر شهوت انسان بشود ، اسیر خشم انسان بشود ، اسیر منفعت طلبی انسان بشود . اگر می خواهی جان و روحت آزاد باشد ، نمی توانی شکم پرست باشی ، نمی توانی زن پرست باشی ، و روحت آزاد باشد ، پول پرست باشی و روحت آزاد باشد در واقع نمیتوانی شهوت پرست باشی ، خشم پرست باشی ، پس اگر می خواهی واقعا آزاد باشی ، روحت را باید آزاد کنی !



خداوند تبارک و تعالی این قدرت و توانایی را به بشر داده است که خودش می تواند قاضی خودش باشد هیج فکر کرده اید که چطور است که انسان می تواند خودش مدعی خودش باشد و خودش هم مدعی علیه خودش باشد و خودش هم قاضی خودش باشد ، یعنی خودش است که در مسائل که مربوط به خودش است می تواند بی طرفانه درباره خودش قضاوت بکند ، و در جایی که خودش مقصر است ، حکم علیه خودش صادر کند .



از خودتان حساب بکشید ، متاسفانه این حرف ها فراموش شده انسان می تواند از خودش حساب بکشد خودتان را وزن کنید بسنجید قبل از آنکه شما واعمال شما را در قیامت بسنجند . وزن کنند .



آزادی معنوی یعنی قسمت عالی انسانی ، انسان از قسمت حیوانی و شهوانی آزاد باشد .



بزرگترین برنامه انبیا آزادی معنوی است اصلا تزکیه نفس یعنی آزادی معنوی .



یکی از خسران عصر ما این است که همه می گویند آزادی ، اما جز آزادی اجتماعی سخن نمی گویند از آزادی معنوی حرفی نمی زنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی رسند .

منبع:miracles.blogfa

descriptionآزادی معنوی EmptyRe: آزادی معنوی

more_horiz
من تصور نمی کنم که آزادی به معنی نبودن مانع باشد ، چون که مثلا" اگر یکی اهل پر خاش گری یا زور و اجحاف باشد و بخواهد با رویه ی خودش هر کاری که می خواهد بکند و مانعی پیش رویش نباشد که چشم بنده و شما رو از حدقه در می آورد و ما هم کور می شویم و رجل الاعمی باید عصای سفید حمل کند و به در و دیوار بخورد !!
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply