همه کم و بیش در مورد اقتصاد می دانند ، اما این دانسته ها زمانی به اصطلاح به درد می خورد که بازخورد عملیاتی داشته باشد و انسان بداند عملا" با این مباحث تئــو ریکی که مطرح می شود ، چه کار بکند و چگونه آن را در زندگی خودش پیاده بکند ، یا اینکه به سود خودش و جامعه اش عمل کند . موضوع همین جاست که خیلی از ما انسان ها در شرایط مختلف ، چندان به فکر هم نوعان خودمان نیستیم و فقط ادای دلسوزی و همرنگی و همدردی اش را در می آوریم و در اغلب موماقع اصلا" به جز به خودمان به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنیم . این برمی گردد به نوع فرهنگ و بستر های تعلیمی و تربیتی که ما در آن خواسته و ناخواسته رشد کرده ایم و به توازن رسیده ایم . البته همین نیل به توازن هم ، خودش در هاله ای از ابهام قرار دارد و ما هنوز نمی دانیم که یک فرد یا افراد یک جامعه ، چگونه به توازن می رسند و اصولا" این توازن چه ضرورتی دارد و چگونه حاصل می شود . اقتصاد در لغت به معنی میانه روی در دخل و خرج است . شیخ اجل سعدی شیرازی می فرماید : چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن ، اما ایشان نفرموده اند اگر به کلی دخلی نباشد - کدام خرج از دل آن بیرون می آید ؟! معیشت هم که غالبا" آشنا هستند و در واقع از " عش " می آید که ما آن را گاه "عیش " می گوییم و منظور صرفا" عیش و نوش نیست و گذران زندگی از آن مستفاد می شود . عش ، فعل امر از عیش است ، یعنی بگذران یا خوش باش . قدر مسلم آن است که خوردن و آشامیدن و خوابیدن و استراحت و تفریح و اینها همه از اسباب گذران زندگی است ، اما اگر روح و فیزیک انسان سالم نباشد ، چطور می تواند زندگی بکند و بگذراند . از طرفی گذران زندگی بدون پرداختن به حواشی ضروری ، برای توسعه و تکامل انسان ، فایده ای ندارد و اینکه می گویند : " علیکم بالمتون لا بالحواشی !! " مبحثی است که بیشتر در جدل های منطقی و فلسفه به کار می رود و نه در عالم ملموسات و تجربیات محضی مانند اقتصاد . در یک کلمه می توان گفت اقتصاد معیشتی ، تابعی از اقتصاد کلان و برنامه ریزی های اقتصادی مملکتی است و نمی توان این دو را از یکدیگر تفکیک نمود . معیشت مردم الآن به هیچ وجه مناسب نیست و هیچ تردیدی در این مطلب نیست ، و این وضعیت دقیقا" به آشفتگی در برنامه های کلان دولت بر می گردد . هنوز لایحه ی هدفمند کردن یارانه ها در هاله ای در ابهام قرار داشته و بین دولت و مجلس در تب و تاب و رفت و آمد است . بحث سهام عدالت ، همین وضعیت را دارد . طرح مسکن مهر هنوز به سامان نرسیده و مشکلات بسیاری از آن حل نشده و خیلی از مردم نمی دانند که بالاخره می توانند از طریق این طرح به یک مسکن وسر پناه ، ولی خارج ازاستانداردهای لازم برسند یا نه ؟! اوضاع بانکی ، بهره های بانکی ، تثبیت پول ملی و برداشتن و یا برنداشتن دوصفر از مقابل آن ، قراردادهای تجاری و اقتصادی و مشکلات روش ها و فرایندهای آن ، رانت خواری و سوء استفاده های کلان مالی و تاثیرات برنامه های سیاسی بر اقتصاد کلان و معیشتی مردم را به نابسامانی ، نا امیدی و ناتوانی روز افزون در قدرت خرید و نزول شان پایگاه اجتماعی آنان انجامیده است .