یه سری آدم و صدتا خاطره ده سبد کارای خوب و نابجا

با یه اتفاق بی مقدمه گم شدیم و حیرون از کارخدا

توی یه جزیره زندونی شدیم یه جزیره پرتکرار سوال

توی شک برای بودن وشدن وسوسه میان موندن وزوال

یکی بی تاب رسیدن به حیات اون یکی میل رسیدن به محال

یک نفر حیرونه بین خوب وبد یکی دیگه غرق تردید و مجال

بعضیامون بی خیال حال خود فکر ساختن یه قایق نجات

بعضیا مون بی خیال دیگران دنبال راه رسیدن به حیا ت

اما از وقتی شدیم دچار هم دور شدیم از راه اصلی دم به دم

یادمون رفت حضور دیگران تو سراب داشتن یه همقدم

یهو تو اوج فرارواضطراب توی بیداد غریب ابتکار

جای پیدا کردن راه نجات بودنت کنار من شد افتخار

شبی که مهمونی دادی تو چشات رنگ امید گرفت ثانیه هام


اون شبی که تو صدای خنده هات رنگ خوشبختی گرفت قافیه هام

من همه میل صدای خنده هات تو سرا پا مهمون قاب نگام

انگاری خواب تو هم با چشم من نقش می زد همه جا خاطره هام

اما اون دود سیاه لعنتی یه جایی میون خلسه یا که خواب

زد شبیخون به همه خاطره هام همه آرزوهام شدن سراب

تو رو برد و من شدم بازم رها تو جزیره سوال بی جواب

دنبال دریجه ای واسه نجات زندگیم در گرو یه انتخاب
واژه های دیگران((others ابتکار(دارما) و دریچه اشاره دارد به اسامی مطروحه در سریال محبوب LOST

[You must be registered and logged in to see this image.]