[You must be registered and logged in to see this image.]
به گزارش خبرنگار روزنامه ايران ، پرونده این جنایت از اوایل آذر 87 همزمان با ناپدید شدن مرموز مرد 40 سالهای به نام «محرمعلی» در دادسرای امور جنایی تهران به جریان افتاد. همسر مرد گمشده به بازپرس جنایی گفت: «شوهرم تحصیلدار یك مدرسه است كه سه روز پیش بهطور مشكوكی ناپدید شده و در این مدت هیچ اثری از او نیافتیم. این در حالی است كه او آخرینبار با مدیر مدرسه قرار ملاقات داشت كه پس از آن تلفن همراهش خاموش شده و…بدینترتیب تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد تا اینكه مأموران در نخستین گامهای تحقیقاتی به بازرسی محل قرار مدیر مدرسه و «محرمعلی» پرداخته و در حالی كه آنها از موضوع ابراز بیاطلاعی میكردند، در خودروی «مدیر» مدرسه آثار و لكههای خون یافتند. «علیرضا» – 43 ساله – ابتدا وانمود كرد كه هیچ اطلاعی از سرنوشت مرد تحصیلدار ندارد، اما با گذشت یك هفته لب به اعتراف گشود و گفت: «دو سال پیش «محرمعلی» به عنوان تحصیلدار و برای انجام كارهای بانكی و خریدهای مدرسه مشغول كار شد، تا اینكه دو ماه قبل یك فقره چك 480 هزار تومانی بابت حق و حقوقش به وی پرداختم. در حالی كه نمیدانستم چك را به اشتباه 48 میلیون تومان نوشتهام. بنابراین با اطلاع از موضوع، بارها از «محرمعلی» خواستم چك را پس دهد، اما او قصد وصول آن را داشت. بنابراین در اوج ناراحتی اسلحهای خریده و روز حادثه از او خواستم برای مذاكره به دفتر مدرسه بیاید. سرانجام پس از درگیری و مشاجره وقتی متوجه شدم حاضر به بازگرداندن چك نیست در حضور سرایدار، وی را با شلیك گلوله به قتل رساندم، بعد هم با كمك «علی» – سرایدار – جسد را به بیابانهای اطراف تهران برده و با اسید سوزاندیم.با دستگیری سرایدار 24 ساله و بازسازی صحنه قتل، پرونده با صدور كیفرخواست به دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد و هیأت قضایی شعبه 113 به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» پس از برگزاری جلسه محاكمه با درخواست اولیای دم «علیرضا» – مدیر مدرسه – را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس – اعدام – و «علی» – سرایدار – را به اتهام معاونت در قتل به 15 سال زندان محكوم كردند.
به گزارش خبرنگار روزنامه ايران ، پرونده این جنایت از اوایل آذر 87 همزمان با ناپدید شدن مرموز مرد 40 سالهای به نام «محرمعلی» در دادسرای امور جنایی تهران به جریان افتاد. همسر مرد گمشده به بازپرس جنایی گفت: «شوهرم تحصیلدار یك مدرسه است كه سه روز پیش بهطور مشكوكی ناپدید شده و در این مدت هیچ اثری از او نیافتیم. این در حالی است كه او آخرینبار با مدیر مدرسه قرار ملاقات داشت كه پس از آن تلفن همراهش خاموش شده و…بدینترتیب تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد تا اینكه مأموران در نخستین گامهای تحقیقاتی به بازرسی محل قرار مدیر مدرسه و «محرمعلی» پرداخته و در حالی كه آنها از موضوع ابراز بیاطلاعی میكردند، در خودروی «مدیر» مدرسه آثار و لكههای خون یافتند. «علیرضا» – 43 ساله – ابتدا وانمود كرد كه هیچ اطلاعی از سرنوشت مرد تحصیلدار ندارد، اما با گذشت یك هفته لب به اعتراف گشود و گفت: «دو سال پیش «محرمعلی» به عنوان تحصیلدار و برای انجام كارهای بانكی و خریدهای مدرسه مشغول كار شد، تا اینكه دو ماه قبل یك فقره چك 480 هزار تومانی بابت حق و حقوقش به وی پرداختم. در حالی كه نمیدانستم چك را به اشتباه 48 میلیون تومان نوشتهام. بنابراین با اطلاع از موضوع، بارها از «محرمعلی» خواستم چك را پس دهد، اما او قصد وصول آن را داشت. بنابراین در اوج ناراحتی اسلحهای خریده و روز حادثه از او خواستم برای مذاكره به دفتر مدرسه بیاید. سرانجام پس از درگیری و مشاجره وقتی متوجه شدم حاضر به بازگرداندن چك نیست در حضور سرایدار، وی را با شلیك گلوله به قتل رساندم، بعد هم با كمك «علی» – سرایدار – جسد را به بیابانهای اطراف تهران برده و با اسید سوزاندیم.با دستگیری سرایدار 24 ساله و بازسازی صحنه قتل، پرونده با صدور كیفرخواست به دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد و هیأت قضایی شعبه 113 به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» پس از برگزاری جلسه محاكمه با درخواست اولیای دم «علیرضا» – مدیر مدرسه – را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس – اعدام – و «علی» – سرایدار – را به اتهام معاونت در قتل به 15 سال زندان محكوم كردند.