Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionازدواج موقت معضل يا راه حل Emptyازدواج موقت معضل يا راه حل

more_horiz
لذت بردن الزاما باید در چارچوب شأن و مقام اجتماعی فرد باشد و هر شخص باید از درون این چارچوب پنجره ای به سوی لذت ها بگشاید.فردی كه دری را به روی لذت ها باز می كند تا پا را فراتر از چارچوب های عقلی و منطقی قرار دهد قطعاً بزودی به شكلی در دریای شهوت، قدرت و غرایز حیوانی غرق خواهد شد كه از انسان بودن خود فاصله میگیرد و همین لذت ها سبب سقوط او به سمت خلق و خوی حیوانی می شود.لذت وقتی برای فرد مهیج و آرام بخش است كه تنها پنجره ای را برای تابیدن نور به روی خود بگشاید. آنكه این پنجره را به روی خود ببندد و خود را از لذت های زندگی محروم كند از زندگی خود بهره ای نمی برد و كسی كه به جای گشودن پنجره، دری رو به لذت باز كند در مردابی از خصلت های حیوانی غرق خواهد شد.

لذت همچون آتش اجاقی است كه به زندگی گرما و حرارت می بخشد.اگر از گرمای اجاق كاسته شود زندگی رو به سردی، تلخ كامی، افسردگی و مرگ پیش می رود. اگر حرارت این اجاق بیش از حد رو به فزونی نهاد نه تنها محیط دلچسب و لذت بخش فراهم نمی كند، كه چنین فضایی شبیه به كوره داغی است كه صفات اخلاقی انسان را همچون آب بدن بخار و محو می سازد.

كسی كه برای جسم، احساس وعواطف خود كه بالاترین سرمایه فردی است ارزش قائل نیست و آن را به بهای اندك ثروت های فراوان مادی در اختیار فرومایه ای پست و حقیرقرار می دهد آیا امینی است كه نگهبان ارزش های انسانی و اجتماعی باشد؟ آیا چنین شخصی تحمل آن را دارد كه سختی های زندگی شرافتمندانه را به جان بخرد تا الگو و راهنمای فرزند خویش واقع شود؟

افرادی كه غرایز و لذت های جنسی را در خود سركوب می كنند، در آینده گرفتار عقده ها و گره های روانی می شوند كه همین عقده ها سر منش‍أ بسیاری از ناهنجاری های روانی است.اما از سوی دیگر، افرادی كه غرق در لذت ها وغرایز جنسی هستند نه تنها بیش از گروه اخیر از روان پریشی خویش در عذابند،بلكه قدرت اراده و پشتكاری كه بتوانند خویشتن را در اختیار بگیرند و اعمال خود را تابع عقل سازند از آنها سلب می شود و مسخ درغریزه های خود می شوند.كسی كه در زندگی تسلیم غریزه های خود باشد هیچگاه نمی تواند موقع تصمیم گیری فرمان عقل را بر غریزه خود ترجیح دهد.چرا كه بهره بردن از عقل و بیدار نگه داشتن چشم خرد نیاز به تمرین و ممارست دارد و محال است خردی كه به خواب رفته است بتواند او را راهنمایی كند.

افرادی كه غرق هوس های خود می شوند نه تنها از این غرایز لذت نمی برند بلكه چنین اعمال و رفتاری برای آنها تكراری، یكنواخت و خسته كننده است.به همین خاطر این افراد دارای اختلال شخصیتی(مانیك دیپرشن) هستند، یعنی در پس چهره معصوم و فریبای آنها صورتی كریه،بی رحم و بد اخلاق نهفته است كه در پس همه همبستری ها به همه چیز می اندیشند به جز لذت بردن و كسب آرامش. كسی كه تنها به فكر كامیابی است با افرادی همنشین است كه نه تنها برای ارزش ها و امتیازات انسانی احترام و حرمت قائل نیستند،بلكه انسان های معتقد به اصول انسانی را هم به باد تمسخر ونیشخند قرار می دهند.پس مسلم است كه فردی كه اسیر غریزه های خود باشد به هربزه كاری ورذیلت اخلاقی تن در می دهد.

برخی افراد تصور میكنند كه با خواندن چند جمله عربی ( صیغه ازدواج موقت) وبه قول خود شرعی كردن روابط می توانند ضمن رعایت مفاد قرارداد و در نظر گرفتن هدف ازدواج موقت، سرپوشی بر زشتی اعمال خود قرار دهند تا از تاثیرپیامدهای منفی چنین رفتارهایی در امان بمانند، اما دریغ و افسوس كه هیچ قدرتی نه می تواند كار زشتی را با خواندن یك ورد زیبا كند و نه می تواند مانع سقوط فردی شود كه احساسات و عواطف خود را به بهای اندك مهریه سنگین به چوب حراج زده است.در مطلب اخلاق دینی ریشه در چه دارد؟ گفتیم كه باورهای دینی زمانی كه در وجود ما شكل گرفتند می توانند زشت ترین اعمال و رفتار را برای ما به نوعی تفسیر و توجیه كنند كه ما برای این دست اعمال غیر اخلاقی ارزش زاید الوصفی قائل باشیم یك نمونه از این باورها همین تن فروشی مذهبی است در نام زیبا و مقدس ازدواج! راستی هیچ جامعه خردگرا و متمدنی به ما نمی خندد كه ما به نوعی ازدواج معتقدیم كه موقتی است دو كلمه كاملا متناقض!مانند دمكراسی دینی! كه نوع حكومت مردمی است كه خود مردم در تدوین و اجرای قوانین آن هیچ نقشی ندارند بلكه همه اختیاركشور در دست دین كاران است.آخر این همه تناقض گویی و توجیه و خود فریبی تا به كی؟

هیچگاه یك باور غلط نمی تواند مانع سقوط فردی شود كه بر روی لبه پرتگاه رزالت های اخلاقی قدم بر می دارد چرا كه مرد هوسباز و زن هرزه ابتدا در برابر خود سقوط می كنند سپس در مقابل دیدگاه طرف مقابل خود و در نهایت بتدریج ارزش اجتماعی و انسانی خود را هم در جامعه از دست می دهند به شكلی كه انسان های عادی یا خردمند به دید یك حیوان فرو مایه به آنان می نگرند.اما متاسفانه این افراد همیشه در معرض تشویق و ترقیب افراد پست تر یا همتراز خود هستند تا مورد بهره برداری بیشتری قرار بگیرند.

اما لذتی شایسته انسان است كه در آن نه فرد مورد بهره برداری و سوء استفاده شخص دیگر واقع شود و نه كسی را مورد سوء استفاده خود قرار دهد.ازدواج موقت از این جهت جزء این دسته نمی تواند قرار گیرد كه: 1- موجب ایجاد یك باور در شخص می شود تا در برابر این مجوزخود را در لبه پرتگاه سقوط به پستی ها قرار دهد،چرا كه خاصیت باورآن است كه در ضمیر ناخودآگاه جانشین خرد می شود2- لذت از نگاه ازدواج موقت جنبه ای ازداد و ستد و مبادله كالا است نه به اشتراك گذاشتن عواطف و احساسات كه این نگرش موجب گسترش فرهنگ خودفروشی می شود.در اصل ازدواج موقت مجوزی است برای مردان متمول هوسباز و زنان تن فروش تا كلاه شرعی بر سر اعمال زشت خود بگذارند 3- ازدواج موقت فرهنگی است كه دختران و پسران را تشویق به داشتن رابطه جنسی می كند.در حالت عادی بسیاری از روابط دختر و پسر در حد گفتگو و تبادل نظر است اما توصیه و درخواست مدرك ازدواج موقت از یك دختر و پسر یعنی شما مجازید(باید) طبق این مدرك و قراردای كه به امضا رسانده اید پسر مهریه ای به دختر پرداخت كند تا در مدت مشخص در اختیار او باشد!كلمه ازدواج موقت اذهان را به سمت رابطه جنسی سوق می دهد.یعنی این جمله كاملا بی معنی است كه دو نفر با هم ازدواج موقت كرده اند و هیچ رابطه جنسی ندارند.

در حقیقت درست لذت بردن از زندگی كاملا وابسته به هنر و مهارتی است كه شخص بتواند به واسطه بیداری چشم خرد و برخورداری از آموزش های مناسب بوسیله مطالعه یا تحت نظر مربیان كارآمد، به غریزه های خود جهت دهد وغریزه را فرمانبر خرد سازد.در این صورت فرد برای رسیدن به لذت ضمن در نطرگرفتن چارچوب های لازم كه خرد بیدارآنها را تایید می كند،احساسات و عواطف خود را با فردی كه می تواند ضامن آرامش او باشد به اشتراك می گذارد.تفاوت چنین كامروایی با ازدواج موقت در این است كه فرد نه بر اساس باور وغریزه كه بر اساس خرد تصمیم می گیرد و در نهایت موجب می شود تا 1- چارچوبی را در ذهن تجسم نماید كه خود را مجاز بداند تنها درحد حریم های مشخص با شخص مورد نظر خود رابطه داشته باشد2- برای احساسات عواطف و شخصیت خود ارزش قائل باشد و با هركسی رابطه برقرار نكند3- فضیلت های انسانی، ارزش های اجتماعی و شان و مقام خانوادگی را بر لذت های خود ترجیح دهد4-در صورت نیاز به رابطه با فرد مشخصی از تن فروشی خودداری كند چرا كه طمع بدست آوردن مال و ثروت از راه بی زحمت فرد را به تن فروشی عادت می دهد 5- هیچ مجوزی در كار نیست كه تنوع طلبی و هوسبازی را دستور كار خود قرار دهد.

یكی از قانونی ترین و خردگرایانه ترین راه كامیابی و لذت ها ازدواج است.اما متاسفانه همیشه شرایط برای ازدواج مهیا نیست.یا اینكه در جوامع متمدن مرسوم شده است كه زن و مرد بدون آنكه بخواهند زیر یك سقف زندگی كنند و خود را پایبند قوانین دست و پاگیر ازدواج سازند با رعایت چارچوب های معقول بدون اینكه توان سوء استفاده ازیكدیگر را داشته باشند(در این كشورها قانون عقلانی حاكم است) احساسات و عواطف خود را به اشتراك می گذارند.در این جوامع زنان موطفند پابه پای مردان در عرصه های اقتصادی كار كنند و برای خود درآمد داشته باشند.چرا كه اگر قرار باشد زن از راه تن فروشی درآمد داشته باشد همان ازدواج موقت است و همان هرزه گی و در نهایت فاصله گرفتن از ارزش های انسانی.

در كشورهای متعدد مشكلات فراوانی وجود دارد كه كار ازدواج را سخت می كند.اول اینكه جوانان كشورهای متمدن به حدی از رشد فكری رسیده اند كه می دانند فلسفه غریزه جنسی در انسان تنها زاد وولد وبقای نسل نیست بلكه فرزند برای افرادی كه تصمیم دارند از عمر محدود خود بیشترین لذت را ببرند،تنها وسیله دست و پاگیربا مسئولیت های سنگین است.مخصوصا برای زنان كه در ضمن گرفتاری و مسئولیت، زیبایی اندام آنها را هم تحت تاثیر مستقیم زایمان قرار می گیرد.در این كشورها انواع و اقسام وسایل برای جلوگیری ازآبستن شدن موجود است و بیمارستان ها موطفند جنین های ناخواسته را بدون هیچ شرطی سقط نمایند. در بعضی از كشورها مشكل اساسی برای ازدواج یا مربوط به قوانین دست و پاگیر و شرایط سختی است كه افراد را ملزم به رعایت آنها می كند مانند مشكل مسكن و هم دیدگاه افراد است كه معتقدند زندگی زیر یك سقف عشق را به مردابی بدل می كندیا توقعات دوطرف در زندگی مشترك بالا می رود یا عیب ها و نقص ها در زندگی زیر یك سقف یررنگ می شود.البته افرادی كه در این جوامع صادقانه با هم در رابطه هستند،خواه ناخواه زمانی عشق بوجودآمده آنان را به ازدواج تشویق می كند.

در كشوری مانند ایران كه فرهنگ شفافیت و صداقت حاكم بر زندگی همه افراد جامعه نیست و فرهنگ و قوانین اجتماعی به شكلی است كه به هر رابطه غیر قانونی به شكل بزه كاری می نگرند، بهتر است افراد برای كامروایی و لذت خود راه ازدواج را انتخاب كنند و در صورتی كه تصمیم ندارند به هر دلیل به ازدواج تن در ندهند باید جوانب متعدد آشنایی با فرد مورد علاقه خود را به طور كامل در نطر بگیرند چرا كه قوانین و فرهنگ كشور ما به شكلی است كه در موقع بروز مشكل و بحران نه تنها به چنین افرادی كمك نمی كنند بلكه خواستار مجازات و محكومیت این افراد می شوند.
منبع: سايت رازدل

descriptionازدواج موقت معضل يا راه حل EmptyRe: ازدواج موقت معضل يا راه حل

more_horiz
با سلام
شهید مطهری ازدواج موقت را جزو احکام ثانویه و در حیطه شونات حاکمِِِِ(ببخشید صفحه کلید رایانه ام
حرف همزه را نمیزند وممکن است شونات غلط بنظر برسد)میداند .
یعنی با حکم حکومتی قابل وضع و یا لغو میباشد.
خلیفه دوم متعه را لغو کرد و امام علی دو مرتبه آنرا برقرار نمود و شیعه این وضع مجدد را تاکنون برایش حرمتی قایل نشده است.
علی ایحال امروزه حاکم (ولی فقیه) میتواند با ارزیابی از منافع یا مضار این حکم آنرا لغو و یا محدود نماید و یا اینکه موضوع را مسکوت بدارد .
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply