اعلانیه ستاد انتخاباتی آق میتی در راستای سفرهای استانی

ساملیکوم جمیعا
به عرض شوما میرسونیم در جهت حفظ صله ی رحم و انجوم پاره ای مذاکرات و نهی از منکر تعدادی از رفقا عازم به ولایت تهرون میباشیم.برو بچ که خواستن زیارتمون کونن جهت هماهنگی با آق سیا یا تیلیفون 09163063498 تماس بیگیرن.جلسه ای بذارن ما هم توش ، کیوت آر حمید و حمیت و مابقی هم روش. خوهران محترم با حجاب کامل تماس بیگیرن فرداییش واسه مون حرف در نیارن.جهت شفاف سازی در مورته هزینه ها مشروح سفر بشرح ذیل میباشد.

88/2/9 حرکت با قطار درجه سه. صندلی تخته ای جهت قوام اومدن حس همدردی با محرومین.
88/2/10 وروت به تیـــرون.گرفتن عکس یادگاری با موتور 1000 در میدون آزادی و میثاق مجدت با آزادی.
88/2/11 سفر به کاشون در معیت تور گلابگیری قمصر و رسیدگی به صادرات وادرات گلاب در خاورمیونه.

88/2/12 ول بودن در خیابون لاله زار - خرید کاپشن چهارجیب سوقاتی. پاره ای مذاکرات با مجسمه ی فردوسی در باره کپی رایت شاهنومه ی بایسنقری.محل میدون فردوسی.

88/2/13 الف- نوشتن نومه به محمود جیگر راجب جریان گوجه ها تو ژنو.نقد کردن ای قاقذها که ننمون بسته به نافمون و گفته برو پول سهاممون رو ا محمود بیگیر.

ب- دیدار با آ سید میرحسین و خرید کوپنهای جدیت به قیمت تعاونی.


پ- تعیین دقیق طول خیابون ولیعصر از میدون راه آهن تا میدون تجریش
بنا به خواهش تمنا و سفارش روزنومه ی نشنال جئو گرافیک.

د- دیدارهای خوصوصی و نیمه خوصوصی و خیلی خوصوصی.

88/2/14 بازگشت با اتوبوس اسمال اینا.


کلیه ی هزینه ی این سفر انتخاباتی توسط امامزاده سلطون ابراهیم (اسپانسرمون) پرداخت شده.اینم واسه شفاف سازی بود فردا یه مشت آدم کور و حسود درنیان بگن پولش ، چی ؟از کجا دراومد؟

***### صدقات خود را در صندوق صدقات ما بریزید.دفع 73 بلای خانمانسوز ،مخصوصا سندرم محمود بلا ،فوری.هیئت امنای امامزاده سلطون ابراهیم ***###

خوب اینم تلبیقات اسپانسر.

اینم یه مصرع واسه ادبیاتش : مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد..

زت زیات

آق میتی



---------------------
CC to :
peyvand.biz
WEBzzz.com
iran20.com
iran forum
doob.com
face book
blogfa.com
blogspot.com
black coffe & candy
آی آر کلوب
خبرگزاری های :
ISNA
WEBNA
بولتنهای داخلی :
SOLTOON EBRAHIM INNER SPACE
NATIONAL GEOGRAPHIC
NASA
...




مابعدالعنوان : راسیاتش نمیدونسیم ای اعلانیه رو تو کدوم کاتگوری بچپونیم.گفتیم همینجا میزنیم اگه صدای کسی دراومد اونوختی به کاریش میکنیم. :D

من كه حتما به آق ميتي راي ميدم :[نیشخند]: :{قاه قاه}:

تو چقدر يخ و بي نمكي

آبجی نیلوفر ، از رای شوما ممنونیم .اسمتونو دادیم اسمال یادداشت کونه دورشم یه خیط کشیدیم واسه وزارتی یا مشار رئیس جمبوری .انشاءالله.

آق کاوه
اولندش که قربون مرامت ، بنده نوازی فرمودین به ولباگ خرابه ی ما پا گذاشتین ، مزین کردین. گرچه بعد ازینکه سایت 1به 1 کن فیکون شد مام مثل خیلی ا کور و کچلهای دیگه همه ی خیط خیطیهامون بر باد رفت و اونچه که تو اون ولباگه عددی بشمار چی؟ نیمیره.
دویمندش شوما که مهنس میکانیکین ا موتور ژیان هم سر رشته دارین ؟

آق میتی در مورد برنومه هات بیشتر توضیح بده" واسه ازدواج جبونا و حل مشکل بی خواستگاری دختر خانوما چه برنامه ای داری؟
(یه زمونی ما رو با قول اینکه خواستگار وارد میکنن بردن پای صندوخای رای" از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهوم؛ ما چند ساله هر چی گشتیم جز این برادران زحمت کش افاغنه ندیدیم...! )
آق میتی من پیشنهاد میکنم واسه به جای سوار شدن قطار درجه 3 که فقط همدردی با مشکل درصدی از مردمه " بیا و یه فکری واسه درد خانمان سوز بی خواستگاری بکن که دیگه مشکل همه شده " پولدار و فقیر نداره که " کلا این کف دست مو نداره ..
(صحبت خصوصی" قربون دستت آق میتی از خجالتت در میایم .. تو این دیدارای خصوصی و نیمه خصوصیت داداش تجسس کن ببین یارو احیانا پسر دم بختی ؟ برادر دم بخت؟ پسر همسایه؟ پسر فامیل ؟ اصلا ببین تو شهرشون چیزی هست؟؟)

آبجی فایزه
خدا یک در دنیا صد در آخرت عوضت بده که با این نومه ی اشک برانگیزت به قاعده ی دو تا دستمال یزدی اشک از ما گرفتی این شب جمعه ای ، الهی نور به قبر امواتت بباره ، به حق پنج تن خیر از جوونیت ببینی ، الهی هر سوزنی میخوای راحت نخ بشه و هر دومادی که بخوای راحت این طوق طلا رو بگردنش بندازه دختر جان . و اما بعد، راجبه اون جریان خواستگار و کمبوت شوور ازونجا که ما یه نیروی مستقلیم و کاری بکار اینوریا و اونوریا نداریم ، بنیه مون اونقذه قوی نیس که بتونیم برنامه های بلند ملند عرض و طویل بریزیم ، اینه که زرت و پرت بیخودی ، چــی؟ نمیکنیم.اونجیزی که از دسمون برمیات انجوم میدیم.واسه این مشکل هم که فرمودین چون ما مجرد هستیم نهایتش اینه که از جون مایه بذاریم و بتونیم 4 تا از آبجیهای معطل رو به سروسامون برسونیم :[نیشخند]: اما خارج ازین، برنامه و بودجه میخواد که از عهده ی ما یکی خارجه.واسه شوما هم اختصاصی تو فکرمون هست (به اسمال هم گفتیم بینویسه یک عدد شوور نمره یک واست پیدا کونیم تو ایام ریاست جمبوریمون)

سلام بچه ها :D
اين بحث بين آق ميتي و فائزه جون همچين داره بامزه ميشه :P :lol:

خیلی آقایی آق میتی..
بلکی کونه شوما یه فکری واسه ما ورداری..
این ننه ی خودا بیامرز ما ( چاکر اموات شومام هستیم..) خلاصه " بنده خودا عقیدش بود که دختر نباید درد بی خواستگاریشو بفهمه " میگفت ممکنه تو ذهنی بشه( بنده خدا سوات موات درست و حسابی نداشت " ولی ننه ی با کمالاتی بود) " خلاصه این ننه ی ما هی راست رفت ؛ چپ اومد گفت ننه خدا میدونه همین طور داره واسط خواستکار میاد ...!!!!
ما هی گفتیم ننه بوگو بیان " گفت نه ننه : شما تفاهمات ندارین..
گوفتیم ننه : تفاهومات می خوایم چی کار ؟ از ترشی گذشتیم داریم پشه میشیم..!!
خلاصه آق میتی ما هی ته نشونه های خواستگارا رو که میگرفتیم می دیدیم یارو هنوز به این دونیا قدم رنجه نکرده ..!!!!
ننه نور به قبرت بباره " بنده خدا این همه دروغ به ما گفت که آخر بلای آسمونی سرش نازل شد...
آق میتی به اسمال آقا بگو ما خیلی ارادت داریماااا ...
(از طرف نا ننه ای فائزه: سلام ننه
-((فائزه برو چایی بیریز" این آق میتی از بسکی اراجیف تو رو خوند گلوش خشک شد)
آق میتی نظر مبارکت در مورد اینکه دست این دخترو رو بدیم به دست همین اسمول آقا چیه؟؟؟
حکما ماس مرد خوبی باشه که زیر دست آدم با مرامی چنون شما کار میکنه..
شما که غریبه نیستین" آغاش گفته اگه تا آخر این هفته واسش خواستکار نیاد دستشو میذاره تو دست عزرائیل..
حالا از شوما چه پنهوم تو روزنومام آگهی دادیم.. " ولی میگن امیدی نیست.. .)