[You must be registered and logged in to see this image.]
توليد محتواي علمي و اطلاعات عمومي براي انتشار در شبكه‌هاي موجود داخلي و كشور با وجود اجراي طرح‌هاي متعدد هنوز جوابگوي نيازهاي بخش‌هاي دانشگاهي و عموم مردم نيست.
توليد دانش و فناوري در هر كشوري ارتباط مستقيم با رتبه توليد محتوا و اطلاعات آن كشور در سطح جهان دارد. مشهود‌ترين جايگاه انتشار اطلاعات و دانش و فناوري نيز وب سايت‌هاي هر كشور هستند.

حجم واقعي اينترنت به گفته اشميت مديرعامل گوگل، هم‌اكنون به ٥ ميليون ترابايت رسيده است.

گوگل كه هم‌اكنون به‌عنوان بهترين موتور جست وجوگر به شمار مي‌رود، تنها 071 ترابايت از اين مقدار را ايندكس كرده است.

عصر محتوا

از زمان اختراع ترانزيستور تا‌كنون شاهد 4 دوره متفاوت در راستاي پيشرفت فناوري اطلاعات بوده ايم: 1- عصر PC يا همان رايانه‌هاي شخصي 2- عصر شبكه 3- عصر وايرلس‌ها و ابزار قابل حمل 4- عصر محتوا.

اين بدان معناست كه دنياي سايبر امروز با پشت سر گذاشتن 3 دوره قبلي وارد عصر محتوا شده است و كشوري كه محتواي قابل عرضه در فضاي سايبر نداشته باشد از قافله علم و تمدن عقب خواهد ماند.

حال با توجه به اين موضوع بد نيست نگاهي به وضعيت توليد محتواي فارسي در ايران بيندازيم.

نتايج يك تحقيق علمي در مركز تحقيقات مخابرات ايران نشان مي‌دهد كه از حدود
8 ميليون صفحه موجود در دامنه IR حدود 6 ميليون آن، مربوط به سايت‌هاي خبري است.

لذا محتواي مناسب به جز خبر، تنها حدود 2 ميليون صفحه است كه در مقابل بيشتر كشورها كه بيش از 100 ميليون صفحه دارند، رقم بسيار كمي است (به‌عنوان مثال، دولت الكترونيكي كره جنوبي، شامل بيش از 108 ميليون صفحه است).

براساس اين تحقيق سايت‌هاي دولتي تنها حدود 9درصد يعني حدود 180 هزار صفحه را شامل مي‌شود كه نسبت به ساير كشورها رقم بسيار كمي است.

ديگر نتايج بارز اين تحقيق عبارتند از: كم بودن حجم محتواي فارسي وب در مقايسه با ساير كشورها (نسبت 10درصد)، نياز به يك مركز داده اينترنتي در كشور (73درصد سايت‌ها در خارج از كشور هستند)، نياز به موتور‌هاي جست‌وجوي بومي (محتوا بيشتر از كدينگ‌هاي عربي استفاده كرده است)، كم بودن سرويس‌هاي دولت الكترونيك (جست‌وجو و امنيت).

وب سايت‌هاي فارسي

تعداد وب سايت‌هاي فارسي با احتساب 100 هزار دامين دات‌اي آر ثبت شده در مركز فيزيك نظري ايران به زحمت به 300 هزار مي‌رسد.

اگر همان شاخص فعال بودن تعداد وب سايت‌ها به نسبت كل وب سايت‌هاي ثبت شده در سطح جهان را به وب سايت‌هاي ايراني تعميم دهيم - يعني 73 ميليون از 184 ميليون - و نسبت 40 درصد را مبنا قرار دهيم مي‌توانيم تخمين بزنيم كه حدود 120 هزار وب سايت فعال فارسي در فضاي وب وجود دارد كه البته طبق پژوهش مركز تحقيقات مخابرات ايران اكثر وب سايت‌هاي پر محتواي فارسي متعلق به خبرگزاري‌ها و وبلاگ‌هاست.

در اين ميان جايگاه پايين وب سايت‌هاي دانشگاهي ايران در توليد محتوا بسيار قابل تامل است؛

به‌گونه‌اي كه طبق اعلام گروه‌هاي مختلف سنجش وب سايت‌هاي دانشگاهي، بالاترين رتبه
وب سايت‌هاي دانشگاهي ايران به دانشگاه تهران تعلق گرفته است با جايگاه 458 جهاني.

وضعيت ساير دانشگاه‌هاي ايران نيز بهتر از اين نيست.

البته ممكن است از اساس صورت مسئله را پاك كرده و بگوييم اين نوع رتبه بندي‌ها را قبول نداريم ولي شاخص‌هاي اعلام شده همان شاخص‌هايي هستند كه ديگر دانشگاه‌هاي بزرگ دنيا نيز با آن مورد سنجش قرار گرفته‌اند.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه با وجود توليد مناسب علم و تحقيقات در دانشگاه‌هاي ايران، آنها در مستند‌سازي‌ و انتشار اطلاعات و محتواي مرتبط با اين توليد دانش چندان موفق نيستند.

شبكه علمي كشور

برخي مسئولان‌آي تي كشور طوري در باره شبكه علمي كشور سخن مي‌گويند كه گويا اين طرح محصول فعاليت‌هاي دولت نهم بوده است. طبق اطلاعات مندرج در وب سايت رسمي شبكه علمي كشور به آدرس [You must be registered and logged in to see this link.] iranscience. net طرح اوليه شبكه گسترده و اختصاصي دانشگاه‌ها سال 1373 در سازمان پژوهش‌هاي علمي و صنعتي ايران پايه ريزي شد، در سال 1377 مراحل اجرايي آن آغاز شد و نهايتا در آذر ماه 1379 يكي از گسترده‌ترين شبكه‌هاي WAN كشور با زير ساخت مستقل مخابراتي و اتصال بيش از100 مركز آموزشي و دانشگاهي با حضور معاون اول رئيس‌جمهور وقت افتتاح شد.

مشكلات بين دانشگاهي

حالا اين شبكه پهن باند آماده انتقال داده‌ها و اطلاعات بين دانشگاه‌هاست اما 2 مشكل اصلي در اين زمينه وجود دارد، اول توليد محتوا و دوم ناهماهنگي ميان دانشگاه‌ها.

در حال حاضر به‌عنوان مثال كارت دانشجويي يك دانشگاه يا كارت كتابخانه يك دانشگاه در دانشگاه‌هاي ديگر معتبر نيست و اصولا ديدگاه حاكم بر مديريت دانشگاهي ما، منتشر نكردن و به اشتراك نگذاشتن اطلاعات توليدي آنهاست.

اين خلاف فلسفه اينترنت و اينترانت يا شبكه علمي است. در واقع مشكل اساسي‌تر، بينش غيرديجيتال مديريت‌هاي دانشگاهي است.

اگر محتواي علمي مناسب در دانشگاه‌ها توليد شده بود وب سايت‌هاي دانشگاهي ايران دچار فريز شدن نمي‌شدند.

يك مشكل كوچك داخلي ديگر نيز وجود دارد، فيبر نوري كشيده شده توسط وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات به دانشگاه‌ها فقط تا جلوي در دانشگاه‌ها كشيده شده و كابل كشي داخلي دانشگاه‌ها بايد توسط خود دانشگاه‌ها صورت گيرد، همين مشكل به ظاهر كم اهميت باعث شده تا بسياري از دانشگاه‌هاي كشور قادر به اتصال واقعي به شبكه علمي نباشند.

رئيس وقت يك دانشكده دانشگاه علامه طباطبايي مي‌گفت: مدتي است يك كابل را تا ورودي دانشكده كشيده‌اند اما ما نمي‌دانيم چه استفاده‌اي از اين كابل بايد بكنيم؟ بنابراين بايد گفت طرح شبكه علمي كشور نيز بدون محتواي جاري بر بستر فناوري شبكه‌اي، مفهومي نخواهد داشت.

تسما

هر چند وجود دستگاه‌ها و شوراهاي متعدد در امر فناوري اطلاعات يكي از مشكلات موجود در زمينه سياستگذاري توليد محتوا بوده، با وجود‌اين آنچه در يكسال اخير باعث متوقف شدن طرح‌ها و طرح‌هاي‌آي تي كشور شد مبحث ادغام شوراها بود كه همه نهادهاي مرتبط را در تعليقي سنگين فرو برد و انتظار مي‌رود با مصوبه نهايي مجمع تشخيص مصلحت نظام، بار ديگر شوراهاي متولي امر فناوري اطلاعات فعاليت شتابان خود را از سر گيرند.

در همين چارچوب مي‌توان گفت شوراي‌عالي اطلاع‌رساني با ارائه طرح تسما (توليد و ساماندهي محتواي الكترونيكي ايران) درصدد سامان دادن به محتواي الكترونيكي در ايران است و در اين راستا حتي طرح ارزيابي وب گاه‌هاي دولتي را نيز اجرا كرده است كه نتايج آن در نيمه اول امسال اعلام شد.

با اين حال به‌نظر مي‌رسد سياستگذاري براي توليد محتوا بايد در سطوح كاربردي‌تر و به‌خصوص در دانشگاه‌ها صورت گيرد. اين موضوع نيز مستلزم بينشي ديجيتال است؛

بينشي كه انتشار علم را بر مبناي آموزه‌هاي ديني ما، زكات علم بداند.