[You must be registered and logged in to see this image.]
دنياي كودكي، دنياي سرنوشت‌سازي است. تنها شش تابستان پس از تولد، كافي است كه شخصيت آينده فرد و چه بسا سرنوشتش رقم خورد

پذيرش اينكه دنياي كودكي نقشي اساسي در زندگي ما ايفا مي‌كند، دشوار مي‌نمايد. امااگر بسياري از مشكلات ارتباطي افراد را در خانواده و جامعه ريشه‌يابي كنيم، سرنخ قضيه به همان دوران كودكي و رفتار پدر و مادر برمي‌گردد.


آن چيزهايي كه در تاروپود ذهن‌ها با دانه‌هاي درشت بافته‌ ‌شده و به شكلي مقاوم و محكم درآمده كه به سختي مي‌توان باور كرد رها سازي و آزادي ازآنها امكان پذير است.
بسياري ازمشكلات زنان و مردان بعد ازازدواج، اختلاف‌هاي عميق بين والدين و فرزندان ريشه در همين دوران دارد.


دكتر اريك برن، روانپزشكي كه نظرياتش در روان‌درماني نوين جايگاه مهمي دارد، معتقد است كه سرنوشت انسان، شرافت و بي‌شرافتي او در سن كمتر از شش سالگي و بيشتر در سه سالگي مشخص مي‌شود.


.وقتي توجه كنيم كه آغاز شكل‌گيري اعتماد‌ ‌به نفس فرد در همان يك‌سالگي است يا زماني كه با چند كودك زير شش سال يا حتي حدود سه سال – كه در شرايط محيطي متفاوت زندگي مي‌كنند- صحبت كنيم ساده‌تر باور مي‌كنيم كه چگونه نقش اين دوران مي‌تواند در آينده فرد بسيار پررنگ باشد.


اريك برن مي‌گويد كه نمايشنامه زندگي هر فرد در دوران كودكي از سوي پدر و مادرش نوشته مي‌شود اما خوشبختانه بعضي‌ها نمايشنامه‌هاي خوبي دارند و حتي موفق مي‌شوند از آن رها شده و راه جديدي را در پيش گيرند.


قطعا والديني كه خود در كودكي با محروميت‌هاي شديد جسماني يا احساسي روبرو بوده‌اند، كمتر قادر به ايجاد يك زندگي متعادل براي فرزند خود هستند. چنين كودكاني تحت تاثير ژن‌هايشا‌‌ن دچار نقص جسماني- ذهني شده و در نهايت به مرگ زود‌رس مي‌رسند.
اما روانپزشكان براين نكته تاكيد دارند كه حتي در شرايط بسيار سخت و دشوار و با وجود محدوديت‌هاي شديد، هميشه راه‌هايي براي انتخاب هست؛ اگرچه اين انتخاب‌ها در چارچوب آن تجربه‌هاي اوليه زندگي، محود باشد.


به عبارتي، اين محدوديت‌ها همچون قفس‌هايي، تو درتو، انسان‌ها را محبوس مي‌كند. اما دربسياري موارد، اين قفس‌ها در بازي هم دارند كه انسان اگر بخواهد و اراده كند مي‌تواند آن را كشف كرده و پا بيرون گذارد.


ولي اگر چنين نكند، فكر مي‌كنيد قصه به كجا برمي‌گردد... دكتر اريك برن معتقد است كه دليل آن را بايد در نمايشنامه زندگي او جسنجو كرد. همان نمايشنامه اي كه در دوران اوليه زندگي‌اش نوشته شده است.


خوشبختانه در شرايط كنوني، بسياري از جوان‌ها كه نسبت به دوران حساس كودكي آگاه هستند اولا تنها در شرايطي مناسب به بچه و بچه‌دارشدن فكر مي‌كنند و ثانيا، به رغم همه مشكلات روزمره زندگي، به نياز‌هاي روحي و اهميت و تاثير رفتار خود بر كودك‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شان واقف بوده و با حساب و برنامه‌ريزي با كودك برخورد مي‌كنند.


بي‌دليل نيست كه شما امروز در اطراف خود كودكان يك تا سه ساله بسياري مي‌بينيد كه از اعتماد به نفس قابل توجهي برخوردارند و قادرند رفتار مستقلي از خود نشان دهند. همان كودكاني كه باعث مي‌شوند با خود فكر كنيد؛ راستي بچه‌ها چقدر تغيير كرده‌اند... در حالي كه قبل از آنها، در واقع پدر و مادرها و نگاه‌شان تغيير كرده است.