قرآن داستان‏هاى بسيارى را نقل مى‏كند كه خداوند در لحظه‏هاى حساس، امدادى غيبى خود را در آخرين لحظه‏ها (دقيقه‏ى 90) سرازير مى‏كند. به چند نمونه اشاره مى‏كنيم.
1. لحظه‏اى كه مريم‏عليها السلام مورد آماج تهمت‏ها و نگاههاى تحقيرآميز مردم قرار گرفت، نوزاد در گهواره به سخن آمد و هرگونه تهمت را از مادر خود دور كرد.
2. آنگاه كه زليخا همه درها را محكم بست و تقاضاى نامشروع خود را از حضرت يوسف‏عليه السلام مطرح كرد، يوسف به سوى در بسته فرار كرد، در باز شد و پس از آن شاهدى از دربار به پاكى يوسف گواهى داد.
3. آنگاه كه ابراهيم را در آتش انداختند، آتش به اراده‏ى خدا، به سردى گراييد و گلستان شد.
4. آنگاه كه سپاه ابرهه و فيل سوران براى تخريب كعبه، وارد مكه شدند، پرندگان ابابيل پيدا شده، آنها را نابود كردند.
5. آنگاه كه هاجر (همسر ابراهيم) از پيدا كردن آب براى نوزاد خود مأيوس شد، آب از زمين زير پاى نوزادش جوشيد.
6. به هنگام هجرت به مدينه كه پيامبراكرم در غارتور مخفى شد و دشمنان در پى او به نزديك آن غار آمدند، تار عنكبوت محافظ ايشان گشت.
بنابراين، راه شكوفايى ايمان به غيب، تفكّر در نمونه‏هاى امدادهاى غيبى الهى است كه حتى ممكن است، بارها و بارها در زندگى خود و اطرافيانمان اتفاق افتاده باشد و ما از آن غافل بوده باشيم.