در قرآن معمولاً نام آسمان قبل از زمين و به صورت جمع آمده و تعداد آن هفت و روى هم و به صورت طبقه طبقه مطرح شده است. «سبع السّموات طباقاً»(ملك، 3.)
ساختمان آن محكم است. «سبعاً شداداً»(نبأ، 12)
برنامه هر آسمان از آسمان ديگر جداست. «و أوحى فى كلّ سماء أمرها»(فصلت، 12)
قابل دست برد به آن نيست. «سقفاً محفوظاً»(انبياء، 32)
ستارگان چراغ آسمانند. «زيّنّا السّماء الدنيا بمصابيح»(فصلت، 12.)
آسمان‏ها در حال توسعه هستند. «و أنّا لموسعون»(ذاريات، 47.)
هر يك از ستارگان، در فضا و مدارى شناورند. «كلّ فى فلك يسبحون»(انبياء، 33.)
آسمان سرچشمه رزق و روزى است. «و فى السّماء رزقكم»( ذاريات، 22.)
اعمال انسان در آسمان‏ها حفظ مى‏شود. «أعوذ بك من صلاة لاترفع»( مفتاح‏الفلاح، ص‏198.)
در آسمان‏ها امكان زندگى براى انسان وجود دارد. «بل رفعه»(نساء، 158.)
از آسمان، هم قهر الهى سرازير مى‏شود، «ترميهم بحجارة من سجّيل»(فيل، 4) و هم مهر او، «و أنزلنا من السّماء ماء»
آسمان بسترى براى خداشناسى است. «ان فى خلق السّموات... لآيات...»
در روايت آمده است: كسى كه علم تشريح و هيئت را نداند و قدرت و عظمت الهى را در آسمان و كهكشان‏ها نبيند، خداشناسى او ناقص است.