انسان، با هر سليقه و فكرى كه باشد به سويى رو مىكند «و لكلّ وجهة هو مولّيها»(بقره، 148.)
مسلمانان در آغاز به سوى بيتالمقدس نماز مىخواندند؛ ولى در اين عمل دو راه بهانه براى يهوديان بر عليه مسلمانان باز بود:
الف) يهوديان در كتاب خود خوانده بودند كه پيامبراسلام به دو قبله نماز مىخواند و مىگفتند: چون اين شرط در حضرت محمدصلى الله عليه وآله نيست، پس او پيامبر موعود تورات نيست.
ب) چون عبادت مسلمانان به طرف بيتالمقدس است، پس آنان دنباله رو يهود هستند؛ ولى همين كه فرمان تغيير قبله از بيتالمقدس به سوى كعبه آمد، هر دو بهانه از دست يهود گرفته شد.
قرآن دليل تغيير قبله را اينگونه بيان مىكند «لئلايكون للنّاس عليكم حجّة»(بقره، 150.) تا براى مردم (يهوديان) عليه شما حجت و استدلال نباشد. «و لأتم نعمتى عليكم»(بقره، 150.) و تا در آينده نعمت خودم را بر شما تمام كنم.
در هنگام تغيير قبله، در سال دوم هجرى، خداوند وعده داد كه نعمتم را بر شما تمام خواهم كرد. «لأتم نعمتى عليكم» و در فتح مكّه در سال هشتم هجرى نيز همين تعبير تكرار شد كه نعمتم را بر شما تمام خواهم كرد. «لأتم نعمتى» در سال دهم هجرى و در غديرخم كه حضرت علىعليه السلام به امامت منصوب شد، آيه نازل شد كه اكنون نعمتم را تمام كردم. «أتممت عليكم نعمتى»(مائده، 3.) يعنى وعدههاى سال دوم و هشتم را عملى كردم. گويا عزت و استقلال مسلمانان گام به گام است؛ گام اول استقلال قبله و جهتگيرى، پس از آن، پيروزى و شكستن بتها و در مرحلهى آخر، تعيين جانشين و پيشواى دينى.
به علاوه تغيير قبله، آزمايشى براى مردم بود تا معلوم شود كه مردم تسليم فرمان خدا هستند يا تسليم راهى كه به آن عادت كردهاند.
مسلمانان در آغاز به سوى بيتالمقدس نماز مىخواندند؛ ولى در اين عمل دو راه بهانه براى يهوديان بر عليه مسلمانان باز بود:
الف) يهوديان در كتاب خود خوانده بودند كه پيامبراسلام به دو قبله نماز مىخواند و مىگفتند: چون اين شرط در حضرت محمدصلى الله عليه وآله نيست، پس او پيامبر موعود تورات نيست.
ب) چون عبادت مسلمانان به طرف بيتالمقدس است، پس آنان دنباله رو يهود هستند؛ ولى همين كه فرمان تغيير قبله از بيتالمقدس به سوى كعبه آمد، هر دو بهانه از دست يهود گرفته شد.
قرآن دليل تغيير قبله را اينگونه بيان مىكند «لئلايكون للنّاس عليكم حجّة»(بقره، 150.) تا براى مردم (يهوديان) عليه شما حجت و استدلال نباشد. «و لأتم نعمتى عليكم»(بقره، 150.) و تا در آينده نعمت خودم را بر شما تمام كنم.
در هنگام تغيير قبله، در سال دوم هجرى، خداوند وعده داد كه نعمتم را بر شما تمام خواهم كرد. «لأتم نعمتى عليكم» و در فتح مكّه در سال هشتم هجرى نيز همين تعبير تكرار شد كه نعمتم را بر شما تمام خواهم كرد. «لأتم نعمتى» در سال دهم هجرى و در غديرخم كه حضرت علىعليه السلام به امامت منصوب شد، آيه نازل شد كه اكنون نعمتم را تمام كردم. «أتممت عليكم نعمتى»(مائده، 3.) يعنى وعدههاى سال دوم و هشتم را عملى كردم. گويا عزت و استقلال مسلمانان گام به گام است؛ گام اول استقلال قبله و جهتگيرى، پس از آن، پيروزى و شكستن بتها و در مرحلهى آخر، تعيين جانشين و پيشواى دينى.
به علاوه تغيير قبله، آزمايشى براى مردم بود تا معلوم شود كه مردم تسليم فرمان خدا هستند يا تسليم راهى كه به آن عادت كردهاند.