بله؛ زيرا: 1. گاهى در متن دستور و بيان احكام، انسان را مخيّر كردهاند. مثلاً براى انجام مناسك حج در روزهاى بعد از عيد قربان در سرزمين منا مىخوانيم: «فمَن تَعَجّل فى يَومينِ فلا اِثم عليه و مَن تأخَّرَ فلا اِثمَ عليه»(بقره، 203. ) يعنى مىتوان دو روز تا سه روز در سرزمين منا بماند. آنچه مهم است، جملهى بعد از آن است كه مىفرمايد: «لمن اتّقى و اتّقوا اللّه»(بقره، 203.)
اين انتخاب دو يا سه روز براى اهل تقواست؛ يعنى براى كسى است كه مثلاً عجله و يا تأخيرش براى خودنمايى نباشد.
و گاهى در كفّارات چند راه را براى مردم باز كردهاند كه اين نشانهى انعطاف است؛ مثلاً در اقامهى نماز مىخوانيم: «قياماً و قعوداً و على جُنوبِهم»(آلعمران، 191 ) يعنى نماز را در حال ايستاده يا نشسته و يا خوابيده بخوانيد كه نشانه آن است كه در شرايط مختلف احكام مختلفى در كار است.
2. در اسلام قانون «لاحَرَج» وجود دارد؛ يعنى هر كجا عمل به دستورى سبب دردسر يا مشكلات حادّ و شديدى مىشود، مىتوان عمل را به گونهى ديگرى انجام داد.
3. در اسلام قاعدهى اكراه و اضطرار وجود دارد كه اگر انسان در تنگنا و شرايط خاصى قرار گرفت به كمك آن دو قانون مىتواند در چگونگى عمل تغييراتى بدهد.
4. در اسلام قانون «لاضَرَر و لاضرار» آمده كه هركس بخواهد به وسيله مال و مقام و قدرت خود به ضرر فرد يا جامعه كارى انجام دهد، عكسالعمل نشان داده و با او مقابله مىشود.
5. در اسلام فرمان هجرت آمده، پس اگر در بنبست قرار گرفتيم، به منطقهاى ديگرى هجرت كنيم.
6. در اسلام به فقيه جامعالشرايط، ولايت و حق نظارت و دخالت داده شده كه هركجا قانونى مشكل آفرين باشد، بتوان در آن تغييراتى داد.
اين انتخاب دو يا سه روز براى اهل تقواست؛ يعنى براى كسى است كه مثلاً عجله و يا تأخيرش براى خودنمايى نباشد.
و گاهى در كفّارات چند راه را براى مردم باز كردهاند كه اين نشانهى انعطاف است؛ مثلاً در اقامهى نماز مىخوانيم: «قياماً و قعوداً و على جُنوبِهم»(آلعمران، 191 ) يعنى نماز را در حال ايستاده يا نشسته و يا خوابيده بخوانيد كه نشانه آن است كه در شرايط مختلف احكام مختلفى در كار است.
2. در اسلام قانون «لاحَرَج» وجود دارد؛ يعنى هر كجا عمل به دستورى سبب دردسر يا مشكلات حادّ و شديدى مىشود، مىتوان عمل را به گونهى ديگرى انجام داد.
3. در اسلام قاعدهى اكراه و اضطرار وجود دارد كه اگر انسان در تنگنا و شرايط خاصى قرار گرفت به كمك آن دو قانون مىتواند در چگونگى عمل تغييراتى بدهد.
4. در اسلام قانون «لاضَرَر و لاضرار» آمده كه هركس بخواهد به وسيله مال و مقام و قدرت خود به ضرر فرد يا جامعه كارى انجام دهد، عكسالعمل نشان داده و با او مقابله مىشود.
5. در اسلام فرمان هجرت آمده، پس اگر در بنبست قرار گرفتيم، به منطقهاى ديگرى هجرت كنيم.
6. در اسلام به فقيه جامعالشرايط، ولايت و حق نظارت و دخالت داده شده كه هركجا قانونى مشكل آفرين باشد، بتوان در آن تغييراتى داد.