قرآن مى‏فرمايد: انبيا به انسان چيزهايى را ياد مى‏دهند كه امكان درك آن جز از راه وحى نبود. «علّمكم مالم تكونوا تعلمون»(بقره، 239.) و نفرمود: «و يعلّمكم ما لاتعلمون»؛ يعنى اگر انبيا نبودند، هيچ بشرى از راه عادى به آن نمى‏رسيد.
راستى چه راهى براى بشر است كه بتواند از غيب (گذشته‏هاى دور يا آينده‏هاى دور) آگاه باشد.
چرا بايد صدها ميليون نفر و طى چندين قرن از بركات وحى محروم باشند و به اين اميد بنشينند كه شايد دانشمندى نكته‏اى را بفهمد و در اختيار آنان بگذارد؛ مثلاً اگر خالق ميوه‏ها آثار و بركات آنها را از طريق وحى و نبوّت به انسان‏ها بگويد بهتر است يا صبر كنيم تا هر ميوه‏اى آثارش پس از قرن‏ها كشف و فهميده شود. بنابراين، نبود وحى و نبوّت؛ يعنى نبود راهنما و چراغ كه نبود آن كم‏لطفى به كاروان بشريت است.
آرى، قرار دادن دست بشر در دست افرادى مشابه خودش ظلم به بشريّت است. هم بخاطر محدوديت علمى بشر و هم بخاطر آسيب‏پذيرى علم بشر از طريق غرايز و هوسها و هم بخاطر تأخيرى كه در فهميدن تدريجى بشر است.