اس ام اس

yeki mire bank chek khord kone bankiye mige cheke sibast?mige na male gerdohaye parsale :))

adamaye khub az yad nemiran,az del nemiran,az zehn nemiran,vali zudtar az uni ke fekresho koni az pishet miran...........

وقتی نوشتم عاشقترینم ، گفتی نمی خوام تورو ببینم *ببرات نوشتم که بیقرارم ، با خنده گفتی دوستت ندارم


تو ای زیباترین شعر خدایی ، تو ای گلبرگ سرخ آشنایی ، میان کوچه های قلب تارم ،‌به دنبال تو می گردم کجایی ؟!!

گرمی سلامم آتش خاطره هاست
پذیرایش باش گرچه میان ما فاصله هاست !
1.2.3. را شمردم تک تک، آهسته به دنبال تو رفتم با شک
وقتی بزرگ شدم فهمیدم، تمرین جداییست قایم باشک !
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند . . .

شیطان عاشق خدا بود ... می خواست تنها عاشقش باشد ... فریاد زد ... خدا نفهمید ! . . . خدا بزرگ بود ... می خواست عاشقی کند ... آدم را آفرید! . . . سالها پیش آدم خدا را از یاد برد ... آدم عاشق شیطان شد ! این وسط خدا تنها ماند ... به همین سادگی

حضور هيچ کس در زندگي ما اتفاقي نيست خداوند در هر حضوري رازي نهان کرده براي کمال



انسان از حشرات هم کوچکتر است ، چون آنها براي کشتن ما فقط نيش مي زنند ، ولي ما براي کشتن آنها تمام وجودشان را له و نابود مي سازي




فريدريش نيچه : "آشفتگي من از اين نيست که تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام که ديگر نميتوانم تو را باور کنم




هرانسان بزرگ وهر فرد موفقي به ميزان استفاده از توانايي هاي خود در يک مسير خاص به بزرگي و موفقيت دست يافته است. اريسون سوات ماردن




يه روز يه پسره ميره تو مغازه و ميگه: آقا کارتي دارين که روش نوشته باشه “تو تنها عشق من هستي” ؟ فروشنده هم ميگه : بله آقاهه : لطفا 16 تا ازش بدين!!!






سيب زمينيه قل ميخوره ميره تو لونه جوجه تيغيه. بچه جوجه تيغيه ميگه:آخ جون داداش از سربازي اومد



زيبايي صورتت را به وسايل آرايشت تبريک مي گويم






اگه عشقت کورم کنه و دنیا رو نبینم مهم نیست...حس بودنت قشنگتر از دیدن دنیاست




ديگه اين پنجره از ديدن من خسته شده انگاري کتاب عشق من و تو ديگه بسته شده




کشتي قلب مرا موج نگاه تو شکست گر صبر کنم تو هم مرا خواهي شکست





ارزو دارم که قشنگترين گل سرخ دنيا را بچينم و بر برگهاي آن قطره ايي از خون خود را بچکانم و انرا به محبوبم هديه کنم تا زماني که گل را ميبويد نفسش خون مرا گرم کند




غضنفر خرش میمیره، دوستاش میان برای تسلیت گفتن. غضنفر های های میزنه زیر گریه. ازش میپرسن گریت واسه چیه؟ میگه: آخه نمی دونستم خرم اینقدر فامیل داشته

بعد از مرگم تکه يخي به شکل صليب بر روي سنگ قبرم بگذاريد
تا با اولين طلوع خورشيد اب شودوبه جاي يار برايم گريه کند




چرا ناراحتی؟؟

چرا رفتی تو خودت؟؟

چرا يه گوشه کز کردی؟؟؟ بابا اندی که منظوری نداشت!!



به لاک پشت میگن چرا نماز نمی خونی؟ میگه : اخه لاک دارم






بگذار تا شيطنت عشق چشمان ترا به عر يا ني خويش بگشايد هر چند آنجا جز رنج و پريشاني نبا شد اما كوري را به خا طر آرامش تحمل نكن



تا حالا فکر کردي اگه نوماس اديسون نبود، مجبور بوديم تو تاريکي تلويزيون نگاه کنيم؟



سلام،میدونی رفیق؟ اگه حماقت وجود نداشت دانایی هم معنی نداشت. اگه زشتی نبود زیبایی هم بی معنی بود. میبینی؟ دنیا به تو هم نیاز داره



سلام به قاصدكهاي خبر رسان كه محكوم به خبرند و سلام به شقايقهايي كه محكوم به عشقند و سلام به تو كه محكوم به دوست داشتني...!

اگه از کنار خر رد شدي ار ار کرد بدون زوج مورد علاقشو پيدا کرده ...!!!
((بهت تبريک مي گم-خيلي به هم مياين!!!))



الاغ که الاغه بهش ابراز علاقه کنی برات عرعر می کنه *** تو حتی استعداد عرعر کردن رو هم نداری

یکی میره حموم لیفشو گم میکنه
اینورو میگرده میبینه نیست
اونورو میگرده میبینه هست!!!

یکی سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه

مرا با آتش عشقت بسوزان و نترس زيرا اشك چشمانم انرا خاموش ميكند ولى مواظب قلبم باش كه تو در آن جاى دارى


يادت باشه خدا هميشه داره نگات مي کنه ، پس بزار وقتي نگات مي کنه پيش فرشته هاش به تو بباله نه اين که فرشته ها باز ازش بپرسند چرا برات سجده کردند؟


من مي خوام كبوتر دل تو رو اسير كنم اين دل تشنه رو از چشمه عشقت سير كنم بزنم به موج درياي خيال عشق تو باقي عمرم و عاشقونه با تو پيركنم


چه قدر سخته تو خيالت ساعتها باهاش حرف بزني اما وقتي ديديش هيچ چيزي جز سلام نتوني بگي.... چه قدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشک گونه هاتو خيس کنه اما مجبور باشي بخندي تا نفهمه هنوزم دوسش داري

شاید به هم باز رسیم : روزی که من بسان دریایی خشکیده ام و تو، چون قایقی فرسوده به خاک مانده ای اما اکنون میان ما فاصله ای چندان است که میان ابرهایی که در اسمان و انسان هایی که در زمین سرگردانند


گویند مرگ سخت است سخت تر از مرگ، انتظار واسه sms من . خیلی انتظار کشیدی


تو که خوشحالی دلم را شکستی بدان ای بیچاره کور، آن چه را که شکستی تصویر زیبای خودت بود که در دلم ساخته بودی


اي كاش گل بودي تا به تلافي تمام اون كم محلي هان پرپرت مي كردم


دلم مي خواهد نفسهاي تو را دانه دانه بشمارم و اخرين سروده هايم را برايت بخوانم ولي اين را بدان اين ديگر اخرين سروده هايم هست شايد ديگر نتوانم باهات پرواز كنم پس قدر اين پرواز را بدان


اگه قرار بود لیلی و مجنون به هم ميرسيدن كه ديگه نه ليلي ليلي بود نه مجنون مجنون عشق واسه رسيدن نيست . عشق حسرت رسيدنه


چه زيباست بخاطر تو زيستن و برای تو ماندن و به پاي تو سوختن و چه تلخ و غم انگيز است دور از تو بودن برای تو گريستن و به عشق و دنيای تو نرسيدن ... ای كاش ميدانستی بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه ناشكيباست ...


نقاشي تو را مي کشم ولي به جاي رنگ قرمز به قلب فلزي ات ضد زنگ مي زنم ! تا از آسيب اشک هايم در امان باشد!!!


زندگيم مثل يه كاغذ سفيد پاك و دست نخورده بود، توي خط گنگ سرنوشت من كسي دست نبرده بود، امدي زندگي سادمو تزئين كردي، تو به من عشقو نشون دادي و ترسيم كردي

اولين كسي كه عاشقش ميشي دلتو ميشكونه و ميره . دومين كسي رو كه مياي دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده كني دلتو بدتر ميشكنه و ميزاره ميره . بعدش ديگه هيچ چيز واست مهم نيست و از اين به بعد ميشي اون آدمي كه هيچ وقت نبودي . ديگه دوست دارم واست رنگي نداره .. و اگه يه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو ميشكوني كه انتقام خودتو ازش بگيري و اون ميره با يكي ديگه ...... اينطوريه كه دل همه آدما ميشکنه




هيچوقت از دوست داشتن انصراف نده حتي اگر کسي به تو دروغ گفته باشه بازم بهش فرصت بده چون روزي فرا مي رسه که خودت محتاج فرصت دادن ديگران مي شي



ترسم که تو هم يار و وفادار نباشي عاشق کش و معشوقه نگهدار نباشي من از غم تو روزي دو صد بار بميرم تو از دل من هيچ خبردار نباشي



فيلي در استخري شنا مي كرد. مورچه اي سر رسيد و گفت: بيا بيرون كارت دارم. فيل از استخر بيرون آمد. مورچه نگاهي به فيل انداخت و گفت: برو توي آب. فقط مي خواستم ببينم اشتباهي مايوي من را نپوشيده باشي




کجايي عزيزم ببيني که تنها کجايي ببيني چه تاريک شبهام چي شد تو اون نگاهت کسه ديگه اي بود کجايي که بعد تو غم همدمم بود نگاهم هنوزم تو حسرت نگاهت بيا تا بريزم اشکامو به راهت کجايي گل من تو رفتي ميدونم دلم تنگ واسه تو نا مهربونم



يادته بهت گفتم که خشت ديوار دلتم تو هم منو شکستي ولي اشکال نداره حالا خاک زير پاتم



يادش به‏خير. رو به آسمان مي‏کرديم و نفس‏هاي عميق مي‏کشيديم، تا باد بوي يار برايمان بياورد. اين روزها نسيم کوي دوست هم، بوي خيانت مي‏دهد



وقتي کسي نيست که به او فکر کني به آسمان بينديش . چون در آنجا هميشه کسي هست که به تو فکر ميکند



من واسه تو يه مزاحم تو واسه من يه گل ناز تو هميشه شاکي از من هميشه دردسر ساز نه ازت يه نامه دارم نه يه عکس يادگاري ولي اينو خوب مي دونم که ديگه دوستم نداري عقربه هاي تو ساعت راه مي رن مثل يه لاکپشت تو رها کردي و رفتي اين دقيقه ها منو کش

یك روز می بوسمت ! فوقش خدا منو می بره جهنم ! فوقش می شم ابلیس ! آنوقت تو هم به خاطر این كه یك « ابلیس » تو را بوسیده ، جهنمی می شی ! جهنم كه اومدی ، من اونجا پیدات می كنم و دور از چشم خدا هر روز می ]بوسمت ! وای خدا چه بهشتی میشه جهنم :



اون کسی که یه روزی حاضر بود واست بمیره موقع رفتنش حتی حاضر نیس برگرده نگا کنه ببینه مرده ای یا زنده



اگه عزیزی دارید که فقط با یه جمله و حرف شما دلش امیدوار میشه و دلش شاد میشه این امید و شادی رو ازش دریغ نکن پرستوی عاشق اینبار نیز گذشت و فداکاری خودت رو ثابت کن



خدا اندی رو مرگ بده ........ از وقتی که گفته خوشگلا باید برقصن دیگه به هیچ کدوم از کارام نمی رسم



آنانکه زندگی را بستری از گلهای سرخ می دانند همیشه از خارهای آن شکایت دارند...



دنیا <------
---------> تو
اگه گفتی این بعنی چی؟
یعنی تمام دنیا یک طرف، تو یک طرف



خاطره ها من را یه آنجا ببرید که برای نخستین بار
دل من به تپشهای دل دیگر پاسخ گفت .

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم. منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم. ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم. تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم



هر دردی دوایی دارد و دوای گناهان استغفار کردن است






به چشمانت عادت کرده بودم / با دستانت رفاقت کرده بودم
نمى آیى توامشب کاش دیشب / دل سیرى نگاهت کرده بودم



دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری





جارو برقی با اینکه میدونه زباله راه نفسشو میبنده بازم هورتش میکشه . جارو برقیتم آشغال !!!!



شبها ز غم دوری تو خواب ندارم
رحمی به دلم کن که دگر تاب ندارم
از بس ز غم دوری تو گریه نمودم
چشمم به زبان آمد و گفت که دگر اشک ندارم




خداوند هر گاه بخواهد انسانی را فاسد کند او را به تمامی آرزوهایش می رساند




عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید، هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید




زنها دو وقت گریه می کنن : ?- وقتی فریب می خورن ! ?- وقتی می خوان فریب بدن




ميدوني چرا بعضي شبها زود صبح ميشه ؟چون خورشيد هم دلش براي چشمهاي تو تنگ ميشه

وقتی که تنهایی تو را در آغوش می گیرد و همراه با بارانی از عشق یا اشک هر سطر از نوشته هایت را بدرقه می کندتو دیگر نمی توانی محکم و با غرور بنویسی وقتی که تو را طرد می کنند و دیگر هیچ اهمیتی برای هیچ کسی نداری مگر با نوشتن می توانی گریه کنی فریاد بزنی و یا دیوانه وار عاشق نباشیوقتی که زندگی سایه غم خود را در تمام لحظه هایت حتی در شبی بدون هیچ نوری از تو دریغ نمیکند مگر می توانی از عشق انتظاری داشته باشی که برای یک لحظه هم که شده از کنارت بگزرد

Atal matal ye morche/ ghadam mizad to kooche /omad ye kafshe velgard /paye ono lagad kard/ morcheye pa shekaste/ rah nemire neshaste /ba bargi pasho baste /nemitone kar kone/ doneharo bar kone/to loone anbar kone/ morche jonam to mahi /eib nadare siyahi/ khob beshe pat elahi(afarin koochooloo eno hefz kon farda miporsam azat ...



آدم ها با هم برابرند . اما پولدار ها محترم ترند همه ي آدم ها با هم برابرند اما دختر ها پر طرفدار ترند همه ي آدم ها برابرند اما بچه ها واجب ترند همه ي آدم ها برابرند اما خانم ها مقدم ترند همه ي آدم ها برابرند اما سياه ها بد بخت ترند و سفيد ها برترند ... البته تبعيضي در كار نيست در كل همه ي آدم ها برابرند اما بعضي برابر ترند



يادمون باشه که هيچکس رو اميدوار نکنيم بعد يکدفعه رهاش کنيم چون خرد ميشه ميشکنه و آهسته ميميره . يادمون باشه که قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم تا کسي که به ما تکيه کرده سرش درد نگيره يادمون باشه قولي رو که به کسي ميديم عمل کنيم . يادمون باشه هيچوقت کسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم چون امکان داره زياد نتونه طاقت بياره . يادمون باشه اگه کسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت چون زندگيش رو ازش ميگيريم

نميره خيال حرم از سرم/پر ميزنه دلم براي حرم/آخر يه روز حاجتمو ميگيرم/آخر يه روز ميرسه ميميرم به زيز علم


سيره با پيازه دعوا مي‌كنه : سيره مي‌گه : حيف كه سيرم ، وگرنه مي‌خوردمت


يه جايي جشن بوده ترکه همين جوري مي ره تو شروع مي کنه به رقصيدن و بخور بخور .يکي ازش مي پرسه ببخشيد شمارو کي دعوت کرده؟ ترکه مي گه: من از خانواده عروسم .يارو مي گه: مرد حسابي اينجا جشن تولده

یکی پشت بوم خونشون رو اسفالت میکرده....آسفالت زیاد میاد...یه سرعت گیر هم میسازه!!

خيلي راحت با نگاهت قفل قلبمو شكستي اومدي واسه هميشه توي قلب من نشستي تو برام شيريني و من مثل آب دريا شورم توي قلب من نشستي اما از تو خيلي دورم دل تنها و غريبم پيش تو بد جوري گيره براي جدايي از تو ميدونم من ديگه ديره


من صفرم(0)، تو دویی(2). با تو بیستم، بی تو نیستم


بد ترین درد این نیست که عشقت بمیره، بد ترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی بد ترین درد این نیست که عشقت ندونه دوستش داری


یک حقیقت زندگي: هر چقدر به ديگران کمک کني چند برابر ش از جايي که فکرشو نمکني بهت کمک ميشه ميگي نه؟ شماره حساب منو يادداشت کن..........


حقیقت انسان به آن چه اظهار میکند نیست بلکه حقیقت او نهفته در آن چیزی است که از اظهار آن عاجز است بنابراین اگر خواستی او را بشناسی نه به گفته هایش بلکه به ناگفته هایش گوش فرا بسپار


چقدر لباس سیاه به تو می آید اگرمی دانستم زودتر می مردم

عشق در لحظه اي پديد مي آيد ، دوست داشتن در امتداد زمان ، اين اساسي ترين تفاوت ميان عشق و دوست داشتن است


هر كسي هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خيالم كه همه كار و كسم شد. اون كه عاشقانه خنديد خنده هاي من دزديد زير چشمه مهربوني خواب يك توطئه ميديد


بگذار خيال كنم "دوستم داري " و از اين خيال شبها تا سپيدي روز با ستاره ها باشم


هميشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش ميگيره جلوي همه گريه کنه


بچه تا وقتی که بچه هست تو دستت میرینه... وقتی ۱۵ ساله میشه تو اعصابت میرینه...وقتی ۱۸ ساله میشه تو پولات میرینه... وقتی ۲۳ ساله میشه تو آبروت میرینه... وقتی ۴۰ ساله شد به روحت میرینه!!!


زندگي سر گذشت در گذشت آرزوهاست


وسعت دنياي هر کس به اندازه وسعت انديشه اوست. - نيچه


وقتي ميگم قلبم سنگ شده به خاطر اين نيست که کسي رو توش راه ندم به
خاطر اينه که ميخوام فقط تو توش باشي


ازش پرسيدم چه قدر منو دوست داري؟ گفت: به اندازه جوهر خودكارم. گفتم:
خيلي نامردي چون جوهر خودكارت يه روز تموم مي شه لبخند زد و گفت:
خودكار من اصلا جوهر نداره.


انسان هيچ وقت بيشتر از آن موقع خود را گول نميزند كه خيال ميكند
ديگران را فريب داده است


ميدوني چرا وقتی تو چشم‌هاي کسی نگاه ميکنی بيشتر دوستش داری؟ چون خودت
رو توش ميبينی!!

لحظات شادي خدا رو ستايش كن لحظات سختي خدا رو جستجو كن لحظات آرامش
خدا رو مناجات كن لحظات دردآور به خدا اعتماد كن و در تمام لحظات خدا
رو شكر كن


سكوتم را به باران هديه كردم
تمام زندگي را گريه كردم
نبودي در فراغ شانه هايت
به هر خاكي رسيدم تكيه كردم


روزگار آموخت به هر چه دل مي بندي بايد همسنگش، توان دل کندن را نيز
داشته باشي

ترکه سواره خره بدون پالون بوده به جرم هم جنس بازي ميگيرنش

اي كه با ناز نگاهت.... دلمو ديونه كردي....پا گذاشتي روي سينم.... توي قلبم خونه كردي....اي كه وقتي تورو ديدم.... دل تنهام زيرو رو شد.... با تو بودن تورو داشتن.... واسه من يه آرزو شد.... طفلي قلب عاشق من.... به خودش ميگفت هميشه.... آرزوي با تو بودن يروزي راست راستي ميشه.... ولي آرزوم بزرگ بود.... تو به ياد من نبودي....من با تو بودم هميشه.... ولي تو با من نبودي.... تا رد ميشدي قلبم از تو سينه كنده ميشد....مي امد پشت چشامو منتظر يه خنده ميشد.... تو كه اخم ميكردي سنگ دل.... ( از طرف قلب یه عاشق )

آلبرت هوبارد مي گويد : براي اينكه از تو انتقاد نكنند نه كاري كن نه
حرفي بزن و نه كسي باش...
جك كانفيلد مي گويد : «ديوانگي» ادامه دادن همان رفتار هميشگي و انتظار
داشتن نتيجه متفاوت است
آرزوهايم زير انبوهي از خاکستر هنوز نفس مي کشند... هنوز شعله ورند...
نسيم مهرباني تو کي مي وزد؟؟

نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي که از صورتم گرفتي .... بخاطر تمام
غمهايي که بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي که برايم شکستي
.... .. بخاطر احساسي که برايم پرپر کردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي که
بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمکي که بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر
عشقي که بر قلبم حک کردي

ه يه روز تو کنارم نباشي..... اين زندگي تلخي رو که دارم رها مي کنم....مي
زارم ميرم.... تا ديگه مجبور نشم هر روز صبح.... قيافه تنهاي خودم رو توي
آيينه اتاق تحمل کنم

شب براي چيدن ستاره هاي قلبت خواهم آمد .بيدار باش من با سبدي پر از بوسه مي آيم و آن را قبل از چيدن روي گونه هايت ميکارم تا بداني اي خوبم دوستت دارم

به من ميگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم . . . . . . . باورم نمي شد . . . . فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير . . . ! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم

يادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانيت در تمام وجودم است عزيزم محبت را در پاکي نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معني کردم وبدان که زيباترين لحظه هايم در کنار تو بودن است

عشق ويران کردن خويش است ، دوست داشتن ساختن است
عشق نور است که هرچه را در مسيرش قرار بگيرد - از جمله قلب ها را - از خود روشن مي سازد. (باربارا دي آنجليس

اگر کسي ترا آنطور که ميخواهي دوست ندارد، به اين معني نيست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. (مارکز

شنیدم تو 3 ساعت 3 کیلو لاغر کردی ، ای ناقلا ! دماغتو عمل کردی

بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است

براي شنيدن صداي كه دوستش ميداري همين لحظه هم بسيار دير است، افسوس خواهي خورد زماني را كه آن سوي سيم ها كسي بي احساس ميگويد: برقراري ارتباط با مشترك مورد نظر مقدور نمي باشد !!!!
امروز روز جهانی پوکی استخوانه... کله پوک روزت مبارک

امیرالمومنین علی علیه السلام
خویشتن داری ، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
هر كه زشتى ‏اى را منتشر كند ، همانند آغاز كننده آن است ، و هر كه ننگى را به مؤمنى نسبت دهد ، نميرد تا خود مرتكب همان شود
خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ... خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ... خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد
به تابوتي مي مانم
كه بر شانه هاي كوران برده مي شوم
با قلبي چنان قبرستان
به قبرستان...
کاش بر این تابوت نفرینی
آن که دوستش می دارم
هرگز نخسبانم
هیچکس

.
.
.
و آنقدر در گفتن یک حرف حاشیه رفتی
وبه جای نوشتن
تنها یک کلمه گوشه ی دفتر خاطراتش
شعر های حاشیه ای نوشتی!!!

تا عاقبت در حاشیه چشم هایش افتادی
حالا که حاشیه نشینی را تجربه می کنی
بیا فقط یک حرف حاشیه ای دیگری بزن
بگو به او
دوستش می داری

به ترکه میگن شیری یا روباه میگه مگه خر چشه
تركه رشتيه رو تو خيابون مي‌بينه، بهش ميگه: سلاااام اكبر آقاي
گل! رشتيه ميگه: ديگه سلام بي سلام، خانم مُرد!!!

از جاسم پرسيدن چقد طول کشيد پالايشگاه آبادان و ساختيد؟
گفت : ولک مو صبح اينجا رد شدم اين اينجا نبود!

جاسم و رفقاش می رن توی پوست گوسفند تا يواشکی از مرز
آمريکا رد بشوند . همه رد می شن اما جاسم را دستگير می کنند.
جاسم بهشون می گه :
اين همه آدم توی پوست گوسفند از مرز رد شدن چرا فقط منو
گرفتین؟
پليس می گه: آخه پدرسوخته...گوسفند که عينک ريبون نمی زنه

اينم جك قزوينی :
قزوينيه ميره خونه يك ميليونره، ‌دويست ميليون نقد مي‌دزده. بعد
زنگ ميزنه خونه يارو ميگه: بچه رو بيارين پولارو ببرين


واسه شکوندن يه دل فقط يه لحظه وقت مي خواي ولي براي اينکه از دلش دربياري...شايد
هيچ وقت فرصت نباشه
وقتي انسان ببري را بکشد اسمش را ورزش و مردانگي مي گذارند ولي وقتي
ببري انساني را دريد اسم اينکار را آدمخواري مي نهند، اختلاف
جنايت و عدالت هم در قاموس بشر از اين بيشتر نيست{بر نارد شاو

به دنبال کسي باش که تو را به خاطر زيبايي هاي وجودت زيبا خطاب کند نه
به خاطر جذابيتهاي ظاهريت.

شهر قصه هامون تا ابد اسیر باده .......بی تو حتی یه چراغم،از سر کوچه هم زیاده کمکم کن تا تقاص تو رو از غزل بگیرم ........ اگه مرگ آخر قصه هست،واسه زندگیت بمیرم توی این شب مشبک میریزه بوی ستاره ........عقربه های رو ساعت،میگه وقت قراره
غروب رفتن تو لحظه هايم را شكستم زير بارون جدايي با خيال تو نشستم انتظار با تو بودن منو آروم نميزاره ترس از اين دارم كه بي تو تا ابد چشمام بباره


شبهای دراز بی عبادت چه کنم؟ طبعم به گناه کرده عادت چه کنم؟ گویند خدا گناه را می بخشد او بخشد ولی من از خجالت چه کنم؟؟؟
del man tanha bod harze nabod del man adat dasht ke bemanad yk ja be koja? malom ast bedar khaneye to,del man adt dasht ke bemand anja,poshte yek pardeye tori ke to haroz an ra bekenari bezani ,delman sakene dastene to bod.del man gosheye yek baghche bodke to har roz be an minegari.....rasti del man ra didi...??????

شب کوچک من افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهره ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی می نگرم من به نومیدی خود معتادم

نمی خواهم به جز من دوستدار ديگری باشی برای لحظه ای حتی به فکر ديگری باشی نمی خواهم صفای خنده ات را ديگری بيند نمی خواهم کسی نامش به لبهای تو بنشيند نمی خواهم کسی نقش چهره ات در خاطرش ماند نمی خواهم نگاهی درنگاه تو در آميزد
Vatan yani safe noono safe shir, vatan yani hamash dargir dargir, vatan yani hamin benzin hamin naft, hamin nafti ke toye sofreha raft, vatan yani tamame sahme mellat, ye tike noon o baghi ham khejalat, vatan yani ke eslahate chini, vatan yani ke rooze khosh nabini, vatan yani hamin aeineie degh, vatan yani khalayegh harche layegh, vatan yani tahamol tab taghat, vatan yani hemaghat dar hemaghat!!

زندگي اجبار است ، مرگ اخطار است ، دوستي فقط يکبار است ، اما جدايي بسيار است !!!

چراغها را خاموش کنید می خواهم آسوده سر بر زمین بگذارم غریبه، اگر می خواهی به خواب من بیایی نامم را که صدا می کنی، کمی آرامتر؛ بگذار تا پسین فردا با خیال خوش تو میان رویاهای شیرینم دست و پا زنم از من نگیر این لحظه های دلخوشی را نگذار حتی خواب دیدن تو برایم عقده شود ... یادت می آید حرفی را که زدی؛ گفتی می روم، گه گداری شاید به خوابت بیایم شاید در خواب، تو را به آرزوی دیدنم نزدیک کنم لااقل همین وعده را برایم بگذار ... غریبه، به خاطر خدا در نگاهم صادق باش...

من اگر دختر نفرین شده اندوهم ، یا که از نسل گلی هرزه میان کوهم ، تو همان آدمک چوبی پیمان شکنی ، که فقط لایق آتش زدنی .


من همان قاب تهی خسته و بی تقصیرم که برای تو و تصویر دلت می میرم .


بین آنچه از عشق روی چوب درخت کاغذها می سراییم و آنچه عمل می کنیم خیلی فاصله هست ، پس بیایید عشق را روی چوب درخت عمل بسراییم تا هیچ فاصله ای نباشد .


ابرهای بارانی چشمانم از بس باریدند ، همچون چاه چشمان عروسک هاییم خشکیدند . پایان جدایی کجاست .


اشک هایم را برای چشمانم می نویسم ، چشمم می خواندش و دلم گوش می دهد و قدری آرام می گیرم ، پس هنوز هم چاره ای هست که دوری ات را تحمل کنم ، تا اشکی هم نباشد خدا بزرگ است .

میثاقش را دوست دارم اما از باورش می ترسم ، صداقتش را دوست دارم اما از باورش می ترسم ، دلتنگیش را دوست دارم اما از جداییش می ترسم ، نگاهش را دوست دارم اما از اندیشه اش می ترسم ، نامه هایش را دوست دارم اما از پشت نامه هایش می ترسم ، من او را دوست دارم اما از ابرازش می ترسم چون که از غرورش می ترسم .


هروقت می بینمت اروم آرومم ، وقتی نمی بینمت قلبم می لرزه ، وقتی صداتو نمیشنوم دلم تنگ تنگ تنگ ، ولی چون دلتنگ توام برام شیرینه .


دوسش داری ؟ بهش بگو ، منتظرشی ؟ بهش بگو ، شبا به خاطرش نمی خوابی ؟ بهش بگو ، اما هیچ وقت بهش دروغ نگو .


در سحرگاهی که میگردد افق رنگ شراب ، یا که میلغزد به نرمی عکس نیلوفر در آب ، نازنینا آن زمان نقش تو می یاید به یاد .

عشق ، يعني … عشق يعني مستي ديوانگي عشق يعني با جهان بيگانگي عشق يعني شب نخفتن تا سحر عشق يعني سجده ها با چشم تر عشق يعني سر به دار اويختن عشق يعني اشک حسرت ريختن عشق يعني در جهان رسوا شدن عشق يعني مست و بي پروا شدن عشق يعني سوختن يا ساختن عشق يعني زندگي را باختن.





عشق تو بر دل من بار گرانيست و من بي تحمل شده از بار گرانت شده ام، آنقدر دلبر و دلدار و فريبا نشدي مکن اين فکر که مجنون زمانت شده ام، دو سه روزيست که رفتي و دلم آزاد است، آري آزاده ترين مرد جهانت شده ام، اشکم از ديده فرو ريخت و رسوايم کرد، حرف آخر...تو کجايي؟ نگرانت شده ام



پروانه نمي ميردتاگل به بغل دارد.
اين سينه نمي ميردتاعشق تورا دارد



اگه بگم خرابتم قول ميدي تعميركني.؟




اي نگاهت رونق فرداي من در تومعنا مي شود دنياي من،
اي كلامت بمترين اثبات عشق باتو ماندن آرزوي روياي من

براي هزارمين بار پرسيد، تاحالا شده من دل تو را بشكم.؟
من هم براي هزارمين بار به اودروغ گفتم: نه هيچوقت تا مبادا دلش بشكند?دوست دارم همه كسم

امروز بهترين ساعتم رو شکستم... چون لحظه هاي بي تو بودن را به رُخم مي کشيد.

راز عشق را در نگاهت باز کن
عشق من را در دلت آغاز کن
گر هوس کردي مرا در نزد خود
يک اس ام اس بده از ما ياد کن

و کسي مي گويد سر خود بالا کن ، به بلندا بنگر. به بلنداي عظيم به افق هاي پر از نور اميد و خودت خواهي ديد و خودت خواهي يافت خانه ي دوست کجاست... خانه دوست در آن عرش خداست ، خانه ي دوست در آن قلب پر از نور خداست و فقط دوست ، خداست...




گفتي که دگر در تو چنان حوصله اي نيست
گفتم که مرا دوست نداري گله‌اي نيست
رفتي و خدا پشت و پناهت به سلامت ب
گذار بسوزد دل من مسئله‌اي نيست

حال من خيلي عجيبه دوست دارم پيشم بشيني
من نگاهت کنم و تو تو چشام عشقو ببيني
اولش گفتم يه حسه يا يه احترام ساده
اما بعد ديدم که عشقه آخه اندازش زياده...



هر شهري يه شاهي داره و هر شاهي يه تاجي... پس ما شاه هستيم و شما تاج سر!!

بنال اي دل که درد عشق آرد بمير اي دل که مرگ زندگاني است دلي خواهم که از درد عشق بنالد اشک ريزد

نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه آزادم نه آن ليلاترين مجنون نه شيرينم نه فرهادم فقط مثل تو غمگينم فقط مثل تو دلتنگم اگر آبي تر از آبم اگر همزاد مهتابم بدون تو چه بي رنگم بدون تو چه بي تابم...

بازيچه دست يار بودن عشق است در پنجه غم شکار بودن عشق است در محکمه اي که يار باشد قاضي محکوم طناب دار بودن عشق است





مي توان در غربت داغ کوير گاه آن ابري که مي باريد شد

هر انساني لبخندي از خداست؛ تقديم به تو که زيباترين لبخند خدايي!

مرگ آن نيست که در قبر سياه دفن شوم... مرگ آنست که از خاطر تو محو شوم

جاده خوشبختي تقريبا هميشه مسدود است؛ لطفاً کمي حوصله کنيد تا به مقصد برسيد.

خدايا به آنان كه ادعاي عاشقي تو را دارند بياموز . . . كه بزرگترين گناه شكستن دل آدميان است

يک هميشه يک است . شايد در تمام عمرش نتواند بيشتر از يک عدد باشد اما بعضي اوقات مي تواند خيلي باشد . يک نگاه . يک سرنوشت . يک خاطره . يک دوست

دقت کردي همه چيذاي خوب خانوم هستند مثل خورشيد خانوم. مهتاب خانوم پروانه خانوم ولي همه چيزاي بد اقا هستند مثل اقا سگه اقا دزده اقا گاوه

هر وقت تو زندگي رسيدي به جايي که يه در بزرگ با يه قفل گنده داره اصلا نترس!
چون اگه قرار بود باز نشه به جاي در، ديوار مي ذاشتن.




هزار گل تقديم به آينه شکسته اي که لبخند تو را هزار بار تکرار مي کند.


تق، تق، تق، کيه؟
...
من گداي دوره گردم... اومدم دورت بگردم.


من همان قاب تهي خسته و بي تصويرم که براي تو و تصوير دلت مي ميرم...


تنها شده ام و............ آسمان بارانیست....... چتری ندارمو.....کسی نیست که چتر من شود..... چشمانم تر است ولی کسی نمی داند که من گریانم........ در حالی که سیل من از سیل باران بیشتر است......... آری زیباییش همین است ......... که در زیر باران کسی اشکهایت را نمی بیند





عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش



یادمون باشه كه هیچكس رو امیدوار نكنیم بعد یكدفعه رهاش كنیم چون خرد میشه میشكنه و آهسته میمیره . یادمون باشه كه قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا كسی كه به ما تكیه كرده سرش درد نگیره یادمون باشه قولی رو كه به كسی میدیم عمل كنیم . یادمون باشه هیچوقت كسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امكان داره زیاد نتونه طاقت بیاره





زندگی زنگ تفریح کوتاهیست! آماده باش که زنگ بعد حساب داریم!



دوست همه باش و معشوق یکى، مهرت را به همه هدیه کن و عشقت را به یکى.



همیشه گریه نشانه ی ضعف نیست. گاهی نشانه ی یک بخشش است، گاهی یک فداکاری، گاهی یک ظلم و گاهی هم نمایانگر عظمت یک عشق



فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده، ممکن است آزاد باشد، اما راه به جایی نخواهد برد.




وقتی به دنیا آمدم آنقدر جا خوردم که تا دو سال قدرت حرف زدن نداشتم.



ضعیف ترین تیرانداز نیز نقطه وسط سیبل را هدف قرار می دهد.



عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد.



زندگی این نیست که تاس خوب بیاری بلکه اینست که تاس بد را خوب بازی کنی.

هر وقت تو زندگي رسيدي به جايي که يه در بزرگ با يه قفل گنده داره اصلا نترس!
چون اگه قرار بود باز نشه به جاي در، ديوار مي ذاشتن.




هزار گل تقديم به آينه شکسته اي که لبخند تو را هزار بار تکرار مي کند.


تق، تق، تق، کيه؟
...
من گداي دوره گردم... اومدم دورت بگردم.


من همان قاب تهي خسته و بي تصويرم که براي تو و تصوير دلت مي ميرم...


تنها شده ام و............ آسمان بارانیست....... چتری ندارمو.....کسی نیست که چتر من شود..... چشمانم تر است ولی کسی نمی داند که من گریانم........ در حالی که سیل من از سیل باران بیشتر است......... آری زیباییش همین است ......... که در زیر باران کسی اشکهایت را نمی بیند





عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش



یادمون باشه كه هیچكس رو امیدوار نكنیم بعد یكدفعه رهاش كنیم چون خرد میشه میشكنه و آهسته میمیره . یادمون باشه كه قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا كسی كه به ما تكیه كرده سرش درد نگیره یادمون باشه قولی رو كه به كسی میدیم عمل كنیم . یادمون باشه هیچوقت كسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امكان داره زیاد نتونه طاقت بیاره





زندگی زنگ تفریح کوتاهیست! آماده باش که زنگ بعد حساب داریم!



دوست همه باش و معشوق یکى، مهرت را به همه هدیه کن و عشقت را به یکى.



همیشه گریه نشانه ی ضعف نیست. گاهی نشانه ی یک بخشش است، گاهی یک فداکاری، گاهی یک ظلم و گاهی هم نمایانگر عظمت یک عشق



فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده، ممکن است آزاد باشد، اما راه به جایی نخواهد برد.




وقتی به دنیا آمدم آنقدر جا خوردم که تا دو سال قدرت حرف زدن نداشتم.



ضعیف ترین تیرانداز نیز نقطه وسط سیبل را هدف قرار می دهد.



عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد.



زندگی این نیست که تاس خوب بیاری بلکه اینست که تاس بد را خوب بازی کنی.




غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست ، و من امشب قسم خوردم تو هرگز نرنجانم . . .

.

.

.

ای دوست پای هر کلی خار مشو ، با هر که دم از عشق میزند یار مشو . . .

.

.

.

نیمه شبی من خواهم رفت ، از دنیائی که مال من نیست

از زمینی که بیهوده مرا بدان بسته اند . . .

.

.

.

صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ، ولی از این دو دردناک تر

این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش . . .

.

.

.

غروب غم هایت را به هر بهائی خریدارم ، مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم . . .

.

.

.

خدا از بهترین ها فقط یه دونه خلق کرده ، دقت کردید چقدر تنهائید . . . ؟

.

.

.

روي آن شيشه تبدار تورا"ها" كردم،اسم زيباي تورابانفسم جاكردم،شيشه بدجوردلش ابري

وباراني شد،شيشه رايك شبه تبديل به درياكردم، باسرانگشت كشيدم به دلش عكس

تورا،عكس زيباي توراسيرتماشا كردم

.

باران رابه خاطر رطوبتش گل را بخاطر لطافتش وتورابه خاطرمحبتت دوست مي دارم . . .

.

.

.

تو اگر میدانستی ,که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن

از من خسته نمی پرسیدی آه ای سرو , چرا تنهایی ؟

.

.




مومیائی جسد پوتیفار عزیز مصر کشف شد و پس از بررسی رشتی بودن او تائیید شد !!!



بیا من بشم یوسف تو هم زلیخا ٬ فقط جون مادرت این دفعه یه کم تندتر بدو نذار فرار کنم !!!



و این گونه بود که پس از دیدار یوسف و زنان مصر پرتقال خونی به بازار آمد !





زلیخا ماند در این حسرت که یوسف گشت زندانی

چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی





واحد نظرسنجی صدا و سیما:

"نظر شما راجع به پیشنهاد زلیخا چیست؟"



1.زود بود



2.دیر بود



3.به موقع بود



4.کاش جای یوسف یودم!!







پس از سریال پر طرفدار یوسف سریال زیبای لوط نبی در قزوین ساخته و بزودی پخش خواهد شد





اداره ثبت احوال رشت پس از بررسی دقیق اعلام کرد:

عالیجناب پوتیفار مصری نبوده و شناسنامه ایشان صادره از رشت می باشد.





شعار این هفته نماز جمعه قم: زلیخا حیا کن یوزارسیفو رها کن

شعار این هفته نماز جمعه رشت: بوتیوار حیا کن زلیخا رو رها کن

شعار این هفته نماز جمعه قزوین: زلیخا دشمن ماست یوزارسیف رهبر ماست