Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionاسیر Emptyاسیر

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]


ترا میخواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
من این کنج قفس،مرغی اسیرم

ز پشت میله های سرد و تیره
نگاه حسرتم حیران برویت
در این فکرم که دستی پیش آید

و من ناگه گشایم پر بسویت
در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خاموش پر بگیرم

به چشم مرد زندانبان بخندم
کنارت زندگی از سر بگیرم
در این فکرم من و دانم که هرگز

مرا یاری رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نیست

ز پشت میله ها هر صبح روشن
نگاه کودکی خندد برویم
چو من سر میکنم اواز شادی

لبش با بوسه می آید بسویم
اگر ای آسمان خواهم که یک روز
از این زندان خاموش پر بگیرم

به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر،که من مرغی اسیرم
من آن شمعم که با سوز دل خویش

فروزان میکنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموش گزینم
پریشان میکنم کاشانه ای را



descriptionاسیر EmptyRe: اسیر

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]

از چهره طبیعت افسونکار
بربسته ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه های حسرت و ماتم

پاییز؛ای مسافر خاک آلود
دردامنت چه چیز نهان داری
جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری؟

جز غم چه میدهد به دل شاعر
سنگین غروب تیره و خاموشت؟
جز سردی و ملال چه میبخشد
برجان دردمند من آغوشت؟

در دامن سکوت غم افزایت
اندوه خفته میدهد آزارم
آن آرزوی گمشده میرقصد
درپرده های مبهم پندارم

پاییز؛ای سرود خیال انگیز
پاییز؛ای ترانه ی محنت بار
پاییز؛ای تبسم افسرده
برچهره ی طبیعت افسونکار

descriptionاسیر EmptyRe: اسیر

more_horiz
مرسی دآش سزار خیلی وقتی بود فروغو نخونده بودم " مرسی 16 ا

descriptionاسیر EmptyRe: اسیر

more_horiz
زیبا بود سزار خان
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply