Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


نمیخواین چیزی بگین!!ا

power_settings_newLogin to reply
+4
rasoul_myself
javad57m
beul
faezeh
8 posters

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 Emptyنمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
First topic message reminder :

سلام سلام سلاااااااااااااااام
امشب آبجی فائزه باید میرفت ولایت ولی بلیط گیرش نیومد کلی و ننش ذوق زده شد ولی " بین خودمون باشه آبجی فائزه هم همچین غصش نشد ولی حیف شد " 2 ساعت و نیمو از دست دادم
تازه فردام باید بره شهریشو بریزه به حساب و اصلا براش مهم نیست و تصمیم داره حالا حالاها اینکارو نکنه! آخه الان خیلی دستو بالش تنگه 61 و ترجیح میده پولاشو در راه های بهتری مصرف کنه " مثلا اینکه یه چند تیکه لباس لازم داره " دلش شلوار پارچه ای کشیده ؛ از همه مهمتر یه شال خیلی خوشگل میخواد " تازه اسپری اشم تموم شده و مدتیه که از اون اسپری بو گندوا میزنه بعد خودش پیف پیف میکنه
خلاصه اینکه با ایهمه احتیاجات که اینا فقط چند فقرش بود دیگه جایی برا شهریه میمونه ؟! 12 ا
نه والا " بالله
حالا اینا فدا سرتونو فدا سر خودمو فداسر همه
آبجی فائزه ازتون کمک میخواد " آبجی فائزه ازتون یه سوالی داره
آبجی فائزه توحرفاش تعارف معارف نداره " شمام نداشته باشین " نیاین اینجا منو بپیچونین که آخرشم نه من چیزی حالیم بشه و نه شما که نوشتین
ماس سبک سنگین کنم

نمیخواد از نیت میت توضیح بدینا " این درسا رو ابجی فائزه خودش ملاست " یک کلوم بگین ؛ بزرگترین گناه چیه ؟
طرف شما چه خبط و خطایی کرده باشه دیگه دورشو خط میکشین؟
حالا بخششو توبه این چیزا رو فعلنی ندید بگیرین " تو برخورد اول چی بفمین خون میدوئه تو رخسارتون؟

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
چیزی مگه باقی مونده! 56

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
yady wrote:
چیزی مگه باقی مونده! 56


یا خدا!ا
جون آقا یدی حرص نخور" چیزیش نمونده دیگه 3 ا

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
شروع یه دوره ی جدید!ا
آره خب معمولا بعد از هر دلخوری" ناراحتی" شادی" هیجان " یا تغییرات ؛ یه دوره ی جدید شروع میشه؛ البته شاید با قبل هیچ تفاوتی نکنه اما این تصور جدید بودن زندگی رو فصل فصل میکنه
گاهی یادآوری بعضی فصول دردناکن و حتی عذاب آور
اما بودنشون خوبن برا اینکه قدر خوشی الان رو بدونی ولی اصلا دوست نداری کسی اونها رو تو لحظه های شاد زندگیت به یادت بیاره؛ حالا چندان فرقی نمیکنه طرف غرض دار این کارو بکنه یا بی غرض!ا
(چقدر الان دلم یه لیوان چای میخواد)ا

میدونین آدما به دو طریق تلاش میکنن " یکی با تشویق بهانه پیدا میکنه برا رسیدن به موفقیت؛ یکی برا اینکه برسه به بالای قله و وقتی رسیدن به اون بالا به همه ی سنگایی که در مسیر راهش بون لبخند بزنه!!! من اصلا در گزینه ی الف جا نمیگیرم " پس قاعدتا در مورد دوم گنجونده میشم ( با این فرض که همین دو روشو داشته باشیم) پس جدا از قرار دادن من در گزینه ی آدمایی که همه ی زندگیشون سرشون به کار خودشون بوده و فقط برا آمال و آرزوهای خودشون تلاش کردن خودداری شود!!ا

خب اینا که همش بهانه بود " واسه اینکه برسم به اینجا که آره بابا " منم دلخور میشم " منم دلم میگیره " منم گریم میگیره " منم گریه میکنم " همیشه " همه جا " وسط عروسی" سر کلاس " وسط اجرا " تو کر" تو اتاق" تو حیاط و هر جایی که انسی میگفت نباید اونجا گریه و کردو نباید گذاشت که اشکتو کسی ببینه !!ا
هووووووم! یادش بخیر" انسی ام دیوونه ای بود واسه خودشا!ا
نه یادش به خیر نباشه " خدا رو شکر که گذشت " خدا رو شکر که داریم بزرگ میشیمو شاید پیر" خدا رو شکر که مدرسه تموم شد " خدا رو شکر که دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه " خدا رو شکر که زندگی تموم میشه " خدا رو شکر که میمیریم " خدا رو شکر که خاک میشیم و خدا کنه حداقل خاکمون وقتی با فضله قاطی میشه " کود خوبی برا گیاه باشه
یه موقایی از خودم میپرسم " خب آخرش چی؟ خب بعدش چی؟ باشه اونم حل شد ! اصلا همه چیز درست شد ! حالا داری دنبال چی میگردی؟ چی میخوای؟ 30 سال دیگه کجایی؟ کی هستو کی نیست؟ کی رفته و کی مونده؟ بچت چی شده خودت کجا واموندی؟؟؟؟
چی؟ چی ؟ چی؟ تا اینکه آخرش بگم : که هیچی! که اینکه طلبکار بشی به خدا" حالا آدمیزاد کم بود " یه شکرانه کمو زیادت میکرد!!!ا حالا شکرانه ای کشکی چی چی؟ آخه ارزش داره ؟ اصلا به فرض که داره ؟ چیش به من میماسه؟ دلخوش به چیم میکنی؟ به دنیایی که هیچی ازش نمیدونمو اصلا گاهی شک میکنم که هست یا نه؟ سهمم از چیزی که میبینم چیه که دلخوش بشم به ندیده هام!!!؟
خلاصه اینکه آخرم مغزت اتصالی میکنه و مجبور میشی با چشمای پر از خواب بیای اینجا خودتو بریزی رو کاغذو بری تا شاید بتونی راحت بخوابی!ا
آره ! اینا فقط حرفای من و تو ان ! بین من و شما ! بین ما ! راز ما ! درد و دلای ما!ا
نمیشه که با همه حرف زد " نمیشه حتی با میم حرف زد " این میم با اون میم فرق داره ها " این میم حسابش جداست ! احساس میکنم میفهمه " میدونه " از همه چی خبر داره " یه دفه میره و غیبش میزنه و یه دفه که آبا از آسیاب میفته سرو کلش پیدا میشه " این میم دنیاش با همه فرق داره " احساس میکنم وقتی میگم دلم گرفته " میفهمه چرا ؟ میدونست قصه چیه! میدونست چرا ؟
حس میکنم به رو خودش نمیاره " عین موقه هایی که من به رو خودم نمیارم" آره اینجوری بهتره" بذار خنثی باشیم ؛ بذار بی تفاوت باشیم " بذار روون باشیم " بذار اونقدر سبک بشیم که جریان هوا ما رو به حرکت در بیاره

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
دوباره شروع فصل جدید" شروع سختیای جدید ! تنهاییای جدید ! دیگه حتی استاد ح هم نیست تا بهم دلگرمی بده! دیگه حتی استاد عین هم نیست ؛ اون تنها کسی بود که میتونستم راحت باهاش بخندم. دوباره پاییز" دوباره برگ ریز خزون! دوباره حرکت برگای زرد ریخته شده ی کنار خیابون از این سمت به اون سمت! دوباره .. دوباره .. دوباره .. و دوباره

پی نوشت " امشب از اون شباییه که نباید به نوشته ها و حرفا چندان توجهی نشون داد " چون نویسنده کاملا واقفه به این موضوع که به علت داشتن شرایط روحی نا مساعد به یاوه گویی پرداخته!ا

اثر انگشت" یاوه گویی در تاریکی

نتیجه " به رو خودت نیارا!ا

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
سلام فائزه خانم
شما هم واسه خودت یه پا نویسنده بودی و نمی دونستیم
اول خواستم پستتو نخونم ،(گفتم باز رفتی رو منبر (بهتون یه هو بر نخوره ))ولی گفتم بذار یه امتحانی بکنم
دیدم واقعا با فصل پاییز سنخیت داره
فصلی که از تموم فصل ها بیشتر دوسش دارم
نوشتت رنگ امید نداشت ولی حرف دل بعضی از روز های زندگی من هم هست
با همون قربت و تنهایی که ازش حرف زدی
ولی ما عادت کردیم که خودمون رو توی دنیا غرق کنیم تا این مفاهیمو حل نکنیم
تا این فکر ها به سرمون نزنه
اصلا بی خیال "حالتون الان خوبه؟ "،به فلسفه ی وجود پی بردید ؟

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
هميشه همينطوره !میگن به روی خودت نیار! این خود کیه
خودش یه ماجراست
در اندرون من خسته دل ندانم كيست ... كه من خموشمو او در فغان و در غوغاست... (مولانا)
قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،
و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ،
و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ،
و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ...
اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ،
از جمله دوستان بد و ناپایدار ...
برخی نادوست و برخی دوستدار ...
که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد .
و چون زندگی بدین گونه است ،
برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی...
نه کم و نه زیاد ... درست به اندازه ،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد...
تا که زیاده به خود غره نشوی .
و نیز آرزو مندم مفید فایده باشی ، نه خیلی غیر ضروری ...
تا در لحظات سخت ،
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است،
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد .
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی ،
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند ...
چون این کار ساده ای است ،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند ...
و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی.
و امیدوارم اگر جوان هستی ،
خیلی به تعجیل ، رسیده نشوی...
و اگر رسیده ای ، به جوان نمائی اصرار نورزی ،
و اگر پیری ،تسلیم نا امیدی نشوی...
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است
بگذاریم در ما جریان یابد.
امیدوارم سگی را نوازش کنی ، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک
سهره گوش کنی ، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد...
چراکه به این طریق ، احساس زیبایی خواهی یافت...
به رایگان...
امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی ...
هر چند خرد بوده باشد ...
و با روییدنش همراه شوی ،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
به علاوه امیدوارم پول داشته باشی ، زیرا در عمل به آن نیازمندی...
و سالی یکبار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی :
" این مال من است " ،
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است !
و در پایان ، اگر مرد باشی ،آرزومندم زن خوبی داشته باشی ...
و اگر زنی ، شوهر خوبی داشته باشی ،
که اگر فردا خسته باشید ، یا پس فردا شادمان ،
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیآغازید ...
اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد ،
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ...
"ویکتور هوگو"

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
سلام به همه دوستان

احمد آقا میخواستم بگم میشه بگید معنی امید چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا امید کجا هست تا ما هم بریم دنبالش بگردیم شاید پیداش کنیم
میدونم کلمه قشنگیه ولی به نظر من وجود نداره

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
مرسی آقا یدی " جدید نبود ولی عالی بود 16 ا

آره دآش احمد پی بردم " یه چیزی تو همون مایه های به روی خودت نیاره!ا یعنی خیلی بهش توجه نکن " خلاصش اینکه ما مسئول کارای بقیه نیستیم " من خیلی هنر داشته باشم بتونم توجیح کارای خودمو بکنم " بخدا باور کنین من در خلقت هیچ نقشی نداشتم ...!!!ا

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
16

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
فائزه خانم اینا رو که گفتی خیلی با نظریه ی مدینه ی فاضله هم خونی داره اینطور نیست ؟
بی خیال همه چی شدن ؟؟؟؟!!!! مگه ممکنه
آرزومه ،ولی توی این مراودات اجتماعی مگه میشه ؟
مگه توی این دنیای مادی امکان پذیره ؟
مگه با این روحیه ی چرا جوی من سنخیت داره
خوبه شما پی بردید ، من که ترجیح میدم حل نکرده خالی بذارمش

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
سلام
كلا پاييز دلگيره
به خصوص براي دانش آموزا و دانشجوها
جون همه چي عوض ميشه با تصور قبلي از كلاست و دوستات ميري
بعد يهو ميبيني همه چي عوض شده
راستي منم دوباره رفتم سراغ درس دارم درس مي خونم دوباره
با اجازه دوستان ميخوام فوق ليسانس بگيرم
البته دوست داشتم ادبيات بخونم
اما مجبور شدم آموزش بخونم چون ضرفيتش بيشتره!
25

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
موفقیت شما آرزوی تک تک ماست
تصمیم خوب و بجائی گرفتی 16

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
71 مرسي
دعا كنين دكترا بگيرم 75

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
سلااااااااااااااااااااااااام به همگی
سلام سلام سلاااااام
حالتون چطوره؟
دلم براتون تنگیده بود یک عالمه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه " کلاسام شروع شدن " دیگه هفته ای یکی دوروز میتونم سر بزنم
دآش احمد شمام خیلی بهش فکر نکن " ای بابا فدا سرت " سختیش صد سال اوله " زود تموم میشه 36 ا
دآش رسول خیلی خوشحال شدم " ایشالله که موفق باشی" ولی خدایی این انگیزه ی انتخاب رشتت منو کشت" رشتای اقتصادو مدیریتم ظرفیتش بالاستا 3 ا

دوستون دارم " یه عامللللللللللللللللللللله 71 ا

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
راستی کسی نمیخواد یه تاپیک جدید بذاره تو بخش یادداشتا و دردو دل کنه 12 ا
ما ایرانیا که همیشه دلمون پره پس چرا هیچ کس هیچی نمیگه؟!ا تاریخ مصرف این تاپیک گذشته یه تاپیک جدید بسازین

descriptionنمیخواین چیزی بگین!!ا - Page 2 EmptyRe: نمیخواین چیزی بگین!!ا

more_horiz
سلام به همگي
خوب تقصير من چيه!
مديريت هر دانشگاهي بري داره اما بعضي رشته هارو فقط جاهاي خاصي دارن
منم كع فقط لنگ يه فوق ليسانس هستم فعلا ديگه چاره اي نداشتم
اما يه تاپيك خوب برا بچه ها ميزام
[You must be registered and logged in to see this link.]
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply