مناظرهایه شاعرانه

First topic message reminder :

دوستان وهمراهان خصوصا شاعران وانهایی که طبعی موزون و سلیس و شیوا دارند

در این تاپیک مناظرهایه شاعرانه را پی میگریم



قابل توجه همه کاربران ایران فروم .

اینجا دیگه لازم نیست با حرف اخر شعر طرف شروع بشه

مناظره مورد نظر هستش نه مشاعره البته موزون وشعرگونه

Last edited by hiran on Sun Jun 27, 2010 8:01 pm; edited 1 time in total

اول اینجور نبودم خوب بودم جان مولا
میان دوستان محبوب بودم جان مولا
نمیدانم کی با مشت تو سرم زد
از اون روز دیگه توی جوب بودم جان مولا

ای والله به به ابجی فایزه رو

در تنگنای قافیه خورشید هم خر میشود

تو خود در ظاهرت مردی نجیبی
بزرگی ، صادقی،مردی یمینی
ولی از روی خوی دل پرستست
به هر جا که روی باز هم همینی

آقا من رفتم بخوابم ساعت 2:30
اصلا دوست ندارم ولی مجبورم
چاکر همه

دیوانه ام دیوانه ام دیوانه خانه خانه ام
اما اگر جفتم شوی من نزد تو فرزانه ام

عزیزان دفتره شعر دیوانگی همینجا بسته شد

در موضوع بدی هرکسی میتونه در شرح حال خود ودل ودرون خود

مناظره ای مشاعرانه داشته باشه با دوستان

این شعر میتونه به علایق دینی سیاسی اجتماعی وشخصیتی خوده کاربران باشد



ای دوستان ای دوستان با من هم ارایی کنید

خیزید میون انجمن وایسید صف ارایی کنید

شعری دگر من گفته ام دری به موزون سفته ام

در وصف شرح حال خود شعره تری جاری کنید

Last edited by hiran on Mon Jun 28, 2010 6:15 pm; edited 1 time in total

حضار محترم ، دیوانگان عزیز
بدینوسیله و بعلت اینکه فردا زودتر آمده این جلسه در همینجا ختم میگردد .الباقی مراسم ختم ، از جمله سوم و هفتم و چهلم این عزیز تازه درگذشته در مکان امین آباد پای اون درخت بزرگه برگزار میگردد. خواهشا از آوردن اطفال و دیوانه های در و همسایه خودداری فرمائید. انشاءلله در عروسیهایتان خدمت بکنیم .پس : نخود نخود هرکه به رختخواب خود.

اثر انگشت پا
رئیس دیوانه خانه و منازل حومه ی اون طرفا

ندانم من در این دنیای امروز
ز بهر چه همه دلگیر و غم سوز
اگر چه من خودم غمگین ترینم
میان بندگان اسود ترینم
ولی امید دارم از خدایم
که روزی فایق آید مشکلاتم

AHMAD_NOMAD wrote:

ندانم من در این دنیای امروز
ز بهر چه همه دلگیر و غم سوز
اگر چه من خودم غمگین ترینم
میان بندگان اسود ترینم
ولی امید دارم از خدایم
که روزی فایق آید مشکلاتم

احمد اقا تو هنو اینجایی داداش یتک پا میرفتی کمک شاهین خان ابی شربتی چیزی

میدادی دست مهمونا ؟؟!!

این آقا شاهین توی این هوای گرم ما رو برده مجلس ختم اونم زیر درخت!
آخه بگو داداش من اهواز با این آبو هواش جای ما خوش نشین های شیرازیه ؟
اگه این شاهینو ول کنی همیشه اینور اون وره
باز دم شما گرم این شاهین و کنترل میکنی وگر نه .....؟

چه ارزان طبع خودرا می فروشیم
چرا بی راهه را اندر خروشیم

بیا شعری بگو از روی احساس
که چون می از سر پیمانه جوشیم

عجب شعری ولی شعری خیالی
در میخانه رفتن دست خالی
اگر نامی گزینم بهر این پست
بگویم شعرهای یک ریالی


دوستان با عرض معذرت فکر کنم از موضوع اصلی خارج شده اید

به به چه اشعار نغزی ، خوشمان آمد ، مخصوصا" از این شعر آخری آقا رضا که واقعا" قشنگه

سلام اقای سلطانی
شما نسبت به اشعار من خوشبینانه می نگرید
از حسن نظر شما متشکرم
عیبی که من دارم اینه که بی بهانه نمی تونم شعر بگم
ومعمولا کم شعر میگم

اگه بشه اسمشو شعر گذاشت
معمولا نظرات شما و سایر بچه ها را همیشه مد نظر قرار می دهیم
در اصل اکسیر نظرات شما دوستان عزیز را در مس طبعم می امیزم تا بلکه انرا زر کنم

مزن طعنه به شعر ناب حیران

که شعرو شاعری را کرده ویران

اگر من طبع خود ارزان فروشم

ویا حیران شوم ومی بنوشم

بدان احساس پاک وناب حیران

فدای دلبرانه بهتر ازجان

مزن فی قیمت دل یک ریالی

دهم دنیا به دل با دست خالی

اگر حیران چنین اشعار گوید

در ان درده دل بیمار جوید

تو شعرت بوی عطر یاس دارد
زلال وپاکی الماس دارد

پر از ابیات پر وزن و منظم
لطافت.تازه گی.احساس دارد



Last edited by beul on Tue Jun 29, 2010 12:04 am; edited 1 time in total

اقا رضا عزیزم اگه شعر ما بخواد حتما من باب طبع همدیگر باشه که مناظره نیست

من نتنها نرنجیدم بلکه بسی شاد وخرسندم

از بیان شوای شما

درود

Last edited by hiran on Mon Jun 28, 2010 10:57 pm; edited 3 times in total

ولی متاسفانه من بلد نیستم حذف کنم

الا ای آق رضای شاد و شنگول
که نرخ شعرمان کردی به یک پول
همیشه شعر از روی طلب نیست
سخن از عاشقی و درد و تب نیست
گهی باید یکی از باد گوید
یکی از طایر کم باد گوید
یکی از درد و زخم زخم معده
یکی از وعده ها و خلف وعده
یکی ترش و یکی شیرین سراید
صداها شاد و گه غمگین درآید

شاهین wrote:

الا ای آق رضای شاد و شنگول
که نرخ شعرمان کردی به یک پول
همیشه شعر از روی طلب نیست
سخن از عاشقی و درد و تب نیست
گهی باید یکی از باد گوید
یکی از طایر کم باد گوید
یکی از درد و زخم زخم معده
یکی از وعده ها و خلف وعده
یکی ترش و یکی شیرین سراید
صداها شاد و گه غمگین درآید

زیبا بود شاهین خان