مهدی چرا رفتی چرا رفتی؟؟

واقعآ که کدام قوانین و حکومتی در اجرای احکام فرق قائل میشود.

تا دیروز دم از بازداشت و حکم جلبش میزدند اما میشنویم که خانواده را نیز به نزد خود فرا خوانده تا اسباب آسایشش فراهم گردد .به راستی چه گونه این چنین ممکن است .
هر چقدر که خواست خورد و هر چه قدر هم خواست بین دیگران تقسیم کرد.
حکمش هم امده بود 1 سال حبس

دکترایش را رها کرده به سوی لندن است بهر تعلیم و صدارت در بر گوردون براون


بعضی گویند که تاریخ شود تکرار چون فرار آن خونخوار.

حالا حرف و حدیث درباره علل رفتنش هم فراوونه که به مهمترین اون اشاره میکنیم:

1- شاید هاشمی رفته لندن تا وقف اموال دانشگاه آکسفورد را به گوش هیات موسس این دانشگاه برساند.
2- شاید رفته لندن برای پادرمیانی جهت وقف دارایی‌های باشگاه چلسی و وقف خود آبراموویچ!
3- با این وضع هواپیماها، همین که مهدی هاشمی حاضر شده سوار طیاره بشه، خودش خیلیه، نه.
4- شاید رفته لندن تا ببیند حرف حساب تماشاگرانی که بعد از بازی دست به اغتشاش می‌زنند و نظم شهر را به هم می‌ریزند، چیست.
5- احتمال دارد رفته باشد لندن برای اینکه بررسی کند آیا از نظر حقوقی می‌توان اموال شبکه BBC فارسی را وقف کرد یا نمی‌توان؟
6- شاید رفته موزه بریتانیا برای دیدن آثار عتیقه و مزمزه کردن قیمت آنها.
7- شاید رفته باشد شهربازی لندن تا هیجان
ات خود را به روش بهتری تخلیه کند.
8- می‌دانیم که در کریسمس، لندن از همه جا زیباتر است. بویژه مراکز خرید لندن خیلی شلوغ می‌شود و چون مهدی هاشمی زیاد از شلوغی خوشش نمی‌‌آید، الان رفته خرید کریسمس خود را بکند.
9- شاید رفته لندن، «کاخ باکینگهام» را از نزدیک ببیند و نسبت به ساده‌زیستی ملکه انگلیس و زندگی محقرانه خاندان سلطنتی افسوس بخورد.

و در پایان میخواستیم بدانی که همه از رفتنت ناراحت هستند آخر پس از تو چه کسی میتواند چنین به جامعه خود خدمت کند.

بعد از تو دیگر مصرف سوخت هم سر به فلک کشیده میدانی دلیل این همه پر مصرفی چیست نبود مدیری کاردان و وظیفه شناس همچون مهدی هاشمی رفسنجانی.

دانشجویان دانشگاه آزاد نیز دیگر میلی به تحصیل ندارند و میخواهند همچون تو راه افتخار و سر افرازی را بپیمایند.

اگر مهجرانی را هم دیدی سلام ما را برسان.

با شون پن هم مصاحبه ای دیگر ترتیب بده تا در عرصه بین الملل نیز بدرخشی.



امیدورام هر چه زودتر بلیط برگشتت به تهران را رزرو کنی و به خاک میهنت بازگردی تا دوباره شاهد رشادت ها و از جانگذشتگی هایت باشیم بی صبرانه منتظرت هستیم.

از برت دامن کشان. رفتم ای نامهربان. رفتم که رفتم.

دمش گرم بابا داش سزار چیکارش داری بنده ی خدارو مثل داش میتی که کم نیستند ، حالا شماهم چسبیدید به همین داش میتی خودمون

اخه گناه دراه داش میتی پسر خوبی خواستم بدونه که ما چقدر دوستش داریم و هواشو نگه میداریم اینجا


حالا به اونایی هم که مثه میتی هستند میرسیم و نسخشونو همین جا میپیچیم.

راستشو بخوای آقا سزار باور کن که همین این ها نسخه ی میلیون ها مثل من و شما رو پیچیدند و خودشون برا خودشون دارند عشق و صفا و شور و حال می کنند ، اینی هم که می بینید و می شنوید که می خوان اینو بگیرند و اونو ال و بل بکنند ، همه ش شعاره
هرکی که ضعیف تر باشه و سه تا پ رو نداشته باشه ، یعنی پول و پشت و پارتی کلاهش پس معرکه ست و گرفتار حتی اگه آفتابه دزد هم باشه ، اما اونایی که میلیداردی هلفی می کشند بالا و آب هم روش نمی ریزند ، مطمئن باش که از همه چیز در امانند
دو چیز در جهان ندارد صدا
ننگ ِ [You must be registered and logged in to see this image.] ثروتمند ، مردن ِ گدا

واقعآ الان خدا میدونه کنار کدوم ساحل یا توی کدوم دیسکو نشسته و داره به ریشه من و شما میخنده .

این هم شعر حیران در رابطه با مهدی:

اگر غم اندکی بودی چه بودی
اگر مهدی یکی بودی چه بودی


در جوابش من:

اگر مهدی نبودی یاسرش بود
اگر یاسر نبودی محسنش بود
اگر اینها نبودند ما چه بودیم؟

حیران:
اگر خواجه نبودی قاطرش بود..همون خواجه که مهدی چاکرش بود

من:

اگر لندن نبود مهدی کجا بود

الان توی کدوم زندان ما بود

پیش شهرام بودش یا بند دیگر

شما هم شعرای زبده ای هستید ومن نمی دونستم