نه، من دلم شکسته نیست...ولی پر از ترس و غمم
تو این دنیای نارفیق پس به کی تکیه بزنم؟
هرکسی که دلش رو بست به باور عشق کسی
بدجوری تنها شد و موند تو سرزمین بی کسی
چه طوری باورم بشه با بودنت تنها نشم؟
یا که یه روز برای تو گم بشم و پیدا نشم؟
هنوز دلم شکسته نیست! ولی اگه تو بشکنیش؟
اگه یه روزی قلبتو بگیری و به من ندیش؟
اگه بگی که دست من پر از حسرت و خالیه؟
قصر قشنگ آرزوم یه تصویر خیالیه؟
اونوقت به کی تکیه بدم شونه ی خیلی خستمو؟
یا که برایه کی بگم درد دل شکستمو؟
نه... باورم نمیشه که بتونی نامرد بشی
یعنی ممکنه که یه روز یخ بزنی؟ سرد بشی؟
اینکه تو خیلی بد بشی تو باورم جا نمی شه
من هنوزم معتقدم مثل تو پیدا نمی شه...
این اعتماد و نشکنو و نذار پر از درد بشم
نذار با بد کردن تو از همه چی سرد بشم...
اینکه بت خوبیه تو جلوی چشمام بشکنه
چه باورت بشه چه نه ... لحظه ی آخره منه
نظر بدین لطفا...مرسی