Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionما زحیرانی خود شاد شدیم Emptyما زحیرانی خود شاد شدیم

more_horiz
موضوع انتقاد به جا و سازنده ی جناب حیران ، که یکی از ارکان این فروم به شمار می روند ، در مورد کم رنگ شدن و تقلیل محتوای مطالب این فروم ، برای حقیر قابل تامل و خوب بود، و بنده نیز خودم را از نیش انتقاد مشارالیه مستثنی نمی دانم ، اما هر سرعتی در نگارش و موضوعات ، تنها نمی تواند برای دوئل ، رقابت ناسالم ، جنگ سرد و غیره و ذلک باشد که ایشان می فرمایند. با اینکه واقعا" بر نظر ایشان مهر صحت و تایید می گذارم .اینجانب به نوبه ی خودضمن احترام به نظر آقای حیران و قبول انتقادشان ، آن چه که مربوط به خودم می شود ، نه به عنوان دفاع - که بحث اصلا" در مسیر دفاع خواهی و ضرورت دفاع قرار ندارد، بلکه تحت عنوان یک نظر شخصی عرض می کنم که متاسفانه بنده انتقاد پذیری را در فروم اندک می دانم و انتقاد سربسته نیز البته راه به جایی نخواهد برد و مارا به سرمنزل مقصود نخواهد رسانید . گاه موضوعات جدی ، حالت طنز و مطایبه به خود می گیرد ، که مسیر اصلی هدف نگارش نویسنده را ناخواسته تغییر می دهد ، گاه اگر یک نویسنده به طور جدی به مسایل بپردازد ، اقبال عمومی از آن بسیار اندک بوده و کاملا" مشخص است که عزیزان اساسا" چندان اهل مطالعه نیستند و یا اگر هم هستند ، به راه های گوناگون و پراکنده می روند که این مساله باعث می شود تخصصی کار نکنند و تخصصی ننویسند . برخی نیز جالب می نویسند و پر محتوا ، اما این طوری که جناب حیران می فرمایند ، من مجبورم که مسایل را شفاف بگویم و مثلا" اگر این فروم را یک ارتش علمی در نظر بگیریم و برای آن درجات و اعتباراتی در نظر بگیریم ؛ چند مساله در آن اصلا" مشخص نیست :
نخست آن که اعتبار و امتیازی که به نویسندگان و کنش وران این فروم داده می شود ، برای چیست و مثلا" انتهای آن به کجا می رسد و بنده ی نوعی که به زعم حضرتعالی زور می زنم که جزء ده نفر برتر فروم بشوم ، به چه امتیاز مادی یا معنوی
( مثلا" تقدیرنامه ی معتبر علمی ، دکترا ی افتخاری ، بورسیه ی تحصیلی ، بلیت رفت و برگشت و امکانات و هزینه های سفر به کمبریج یا آکسفورد یا هاروارد یا سوربن و ..، و قس علیهذا، یا مبلغی مشخص در یک حساب بانکی که قابل تامل و خوب هم باشد و امثالهم ) مواجه می شوم و بالاخره به کجا خواهم رسید و به طور مثال اگر بازی شطرنج برای کارپف و قائم مقامی و... استاد بزرگی دارد ، برای بنده و شما چه دارد ؟
بحث دیگر آن که خارج از این مسایل ؛ عقل انسان حکم می کند تا در دوره ای که وقت واقعا" طلاست و فرصت ها بسیار اندک ، مشغله ی کاری و دلمشغولی های زندگی و باید ها و نبایدها و برنامه ریزی ها و مطالعات و سفر و حضرو سمینار و همایش و درس و غیره و غیره ، ما به دنبال امور و کارهایی نباشیم که اوقات طلایی مان را اینقدر بگیرد و آینده ی روشنی هم
برایما ن نداشته باشد، پس عزیزانی که اینهمه زحمت می کشند ، از عکس و تصویر و کاریکاتور گرفته تا شعرو داستان و مباحث تخصصی و علمی ، تا نقاشی و حکایت و روان شناسی و غیره ، بالاخره خودشان بایستی بدانند و می دانند که اگر حداقل از حیث افزایش تجربیات علمی برایشان باری نداشته باشد ، واقعا" چرا اوقات خودشان را تلف کنند.
دیگر آن که من می بینم این اعتبار و امتیاز گرفتن در این فروم اولا" اصلا" شاخص و نظم خاصی ندارد و مثلا" شخصی که تشریف می برد و ماهی یکبار می آید و به طور مثال می نویسد :
مردی خواست از ماشینی به بیرون بپرد،
من نگذاشتم
آفرین به من
آفرین به تو
بعد هم امتیاز و اعتبار بسیار بالاتری از کسی می گیرد که همه روزه و یا حداقل سه چهارروز یکبار می آید و خوب و بد یا کم و زیاد مطالبی را می نویسد و با فروم حال می کند و زحمت می کشد
حالا اصلا" کار به این اعتبار و امتیاز و اینها واقعا" ندارم و برایم هم اصلا" و به هیچ وجه مهم نیست ، که مثلا" اگر اعتبار من فیکس به اندازه ی جناب مدیرکل فروم برسد ، چه می شود و به کجا می رسم و چه کار می کنم و از این حرف ها ، بحث من ا ین است که شما درست می فرمایید و این سخنان به هیچ روی جملات معترضه از روی عصبانیت و ناراحتی و بی ظرفیتی نیست ، بلکه می خواهم عینا" حرف شما را بزنم و بگویم که حالا که هیچ چیزی از نظر مادی دست بنده و شما و دیگران را نمی گیرد ، به قول حضرتتان پس دیگر این همه دویدن و مسابقه گذاشتن برای چه و تا کجا؟
چه بهتر که با این دیدگاه و فهم این واقعیت ، با حوصله و دقت ، و با مطالعه و متانت ، و با جدیت و صد البته تخصصی بنویسیم و کسانی که در حوزه های غیر تخصص خود می روند ، خود نیز می دانند که برداشت کردن صرف از جایی ، نه آنها را با سواد می کند و نه بنده و شمارا، بلکه اگر من مطالعه کنم ، بخوانم ، بنویسم و برنوشته هایم نیز قدرت آنالیز و تجزیه و تحلیل را داشته باشم ، کار درست و موثری کرده ام
از سوی دیگر ؛ اینجا فضای مجازی است و نمی توان توقع داشت که همه چیز در یک چارچوب صرفا" مدون و تعریف شده و طبق روال خاصی به پیش برود ، و به نظر من حتی کسانی که سواد چندانی ندارند و به طور مثال تنها خواندن و نوشتن را بلد هستند ، بیایند و فعالیت کنند ، بهتر است برای اینکه آنها هم باید یادبگیرند، تجربه کنند ، بیاموزند و چه بسا از من خیلی بهتر و بیشتر بدانند ، اما به هر علتی از انعکاس و انتقال دانسته های خود محروم شده اند، و این فضا برای آنها خیلی خوب است . بنده بی تعارف اغلاط املایی عجیب و غریبی را در این فروم می بینم که شاخ در می آورم ، اما اگر توضیح و تذکری نمی دهم ، اول اینکه با خودم می گویم حتی من هم که سالهاست در مباحث متفاوتی کارعملی کرده ام ، ممکن است اشتباه کنم و اشتباه هم می کنم ، پس نبایستی به محض دیدن یک یا چند اشتباه ، سریعا" موضع بگیرم و اشخاص را از کرده ی خودشان پشیمان کنم .
در این فروم از وقتی که سعادت حضور و افتخار دوستی با عزیزان را داشته ام ، همواره سعی کرده ام که فضا را آرام کنم و حتی اگر خودم از کسی شدیدا" ناراحت شده ام تلاش وافرکرده ام که به روی خودم نیاورم و به طور مثال کسی که خودش شان و شخصیت دارد و مفاهیم این دو را به خوبی و از من بهتر می داند و به اصطلاح سایکو لوژیست است و به ژان پیاژه و زیگموند فروید و...می گوید زکی ، مرا کاملا" بی شخصیت می خواند و تازه اینقدر غرور دارد و این حقیررا از آن بالا نگاه می کندکه ، پس از مدت ها که من مساله را با نرمش و شوخی سپری کرده ام و به لطائف الحیل به ساحت ایشان فهمانده ام که اشتباه می کنند ، تازه به بنده پاسخ می دهند که من شوخی کردم ، خوب این چه شوخی است ، یعنی بنده و شما فرق شوخی با جدی را نمی فهمیم ، با این حال بنده باز تحمل کردم و با متانت تمام برخورد کردم و با خودم گفتم شاید ایشان اصولا" از شکل و شمایل من ، یا از نوشته های من ، یا از طرز برخورد من ، یا اینکه تعظیم و تکریم نمی کنم ، از الفاظ رفق و مدارا به ظاهر استفاده نمی کنم و به قولی اتیکت اجتماعی ام تکمیل نیست و غیره ، خوششان نیامده و طبیعی است که ناگهان جوش بیاورند و با عبارتی این چنینی همه ی درون خودشان را بیرون بریزند.
اینها گلایه نیست جناب حیران ، واقعیت است . در طول تاریخ تمدن انسان ها همین گونه بوده اند و تحمل بر علم ، صبربر علم ، محیط بودن فرد بر چند دانش و تسلط آن بر برخی تئوری ها که ماهیت و سنخیت متفاوت دارند ، مربوط به دوران پیشین است و اگر شخصی پیدا بشود که مثلا" از هر دری سخنی بگوید مضحکه ی خاص و عام خواهد شد و البته واکنش هایی را هم برخواهد انگیخت.
سخن دیگر اینکه طرز تفکر ، برداشت های شخصی ، دیدگاه ها ، مواضع ، نیازها و خواسته ها، سلیقه ها و استعدادها ،
روش های زندگی و... در بین افراد متفاوت است و انسان به واقع نمی داند چگونه و از چه راهی با طرف مقابل خود سخن بگوید که خدای ناکرده اورا از خود نرنجاند. این مساله خیلی مهم است . شاید حرفی بزنم که عزیزان تهرانی یا شهرهای بزرگ و نسبتا" توسعه یافته ناراحت بشوند ، اما خود شما از شهرستان هستید و حرف مرا بیشتر می فهمید که شهرستانی ها و مخصوصا" مناطقی که همه ی عمرشان در جدیت و فقر و تنگنا و سختی و شدائد و رنج های بی شمار گذشته ، طرز برخورد آنها هم جدی است ، اما باز به طور مثال یک تهرانی حالا یا اصیل یا مهاجرآن که خلق و خوی آنجارامی گیرد ، انگار که دست توی جیبشان می کنند و حرف و متلک و شعار و اصطلاح و اسلنگ های متفاوت در می آورند ، اما ما به ویژه در مناطق کردنشین ویا سیستانی ها و بلوچ ها ، یا برخی از مناطق خراسان یا مناطقی از همین برادران ترک خودمان، متاسفانه یا خوشبختانه بسیار جدی و کم حرف هستیم و ابتدایی که من وارد این فروم شدم ، همه شاید برداشت دیگری از من داشتندو به احتمال زیاد مباحث اخلاقی شایع مثل خودخواهی و خودبینی و غیره را به حقیر در ذهن خودشان اطلاق می کردند ، اما اینها مربوط به خصایص و خوی ها و عادات ژنتیکی یا اکتسابی و محلی افراد است .
سخن دیگر اینکه روش بیان مطالب همه ی ما که از مناطق مختلف هستیم و یکدیگر را نمی بینیم بسیار متفاوت است و نزدیک سازی این سخنان و بیانات و مواضع نه کاری محال ، بلکه واقعا" مشکل است . ما در دیار خود زبانی دیگر ، لهجه ای دیگر ، مرام و مسلکی دیگر ، روش و رویه ای دیگر و اصطلاحات و مفاهیمی فولکلوریک و متفاوت داریم و اینها همه باعث می شود جز مباحثی علمی ، در انتقال مفاهیم معنوی و فرهنگی تا حدود زیادی تابع شرایظ خود باشیم
مطلب مهم دیگر اینکه عزیزان فروم در مباحث مثل یک فضای مجازی مشارکت نمی کنند ، نظر صائب و مرتبط نمی دهند ، انتقاد درست و به جا نمی کنند ، گاهی تند می شوند و گاهی خیلی نرم برخورد می کنند و این مساله آزاردهنده است حداقل برای من که چرا توجه نمی شود ، نه اینکه توقع داشته باشم مطالبم را بخوانند و به به و چه چه بگویند و تحسینم کنند که اگر این طور باشد واقعا" به خودم و شخصیتم شک می کنم ، برای اینکه اگر کسی منتقد نداشته باشد باید به خودش و رفتارش شک بکند ، بلکه منظورم این است که بنده حداکثر تلاش خودم را می کنم که همه ی عکس ها و مطالب را موبه مو بخوانم وببینم و برای خودم برداشت هایی داشته باشم و برا ی هر کدام هم کامنتی بگذارم ، اما بسیاری از عزیزان یا به دلیل وقت کم و بی حوصلگی و یا بی علاقگی تصور نمی کنم که حتی برخی از مطالب را نگاه هم بکنند ، چه رسد به اینکه بخواهند نظر بدهند
بحث دیگر اینکه ، اگر توجه کرده باشید مطالب اکثرا" تخت ، شبیه ، هم سنخ و غیرمتنوع است و این نشان می دهد که منابع یکسان است و تغییر منابع نیز کار هرکسی نمی تواند باشد ، مگر آنکه طرف واقعا" و عملا" اهل تحقیق و مطالعه و تدقیق باشد.
در پایان بار دیگر از انتقاد و مطلب خیلی به جا و جالب شما ممنون و سپاس گذارم و هرچه که جمع فروم بگوید و نظر بدهد که حتما" نظرات اصلاحی و درخور توجه خواهد بود، بنده نیز قبول خواهم کرد وباید بگویم و تاکید کنم که بابت مطالبی که
نوشته ام هیچ منظور خاصی نداشته ام و هدفم فقط اصلاح موارد و پیشرفت فروم بوده است و امیدوارم که کسی از من نرنجیده باشد و برمن خرده نگیرد که چرا اینقدر تند و رک و صریح و پوست کنده نوشته ام
عزت زیاد ظل عالی مستدام [You must be registered and logged in to see this image.] .. ،

Last edited by sohailsoltani on Mon May 03, 2010 10:25 am; edited 1 time in total

descriptionما زحیرانی خود شاد شدیم EmptyRe: ما زحیرانی خود شاد شدیم

more_horiz
افرین
خوشم مییاد حرفتونومی زنید
اینو میدونستید که خیلی از افراد هستند که مطالب ما را دنبال می کنند بدونه اینکه نظری بدهند .واز بعضی مطالب استفاده به بعضی افرین وبعضی را مسخره می کنند

descriptionما زحیرانی خود شاد شدیم EmptyRe: ما زحیرانی خود شاد شدیم

more_horiz
بئول عزیز ، ما موظفیم طبق آموزه های اخلاقی و فرهنگی و دینی خود ، همه ی رفتارها و گفته ها و اندیشه هارا ابتدا به ساکن حمل بر صحت کنیم و به هیچ فکر و گفته و رفتاری شائبه ی تحقیر و تمسخر و انحراف و بد اخلاقی نبندیم و بنده نیز دقیقا" تلاش می کنم که همین رفتار و تفکر را نسبت به برخوردهای مردم داشته باشم. برای اینکه ما از مردم هستیم و مردم هم ازما. ما باید مردم را دوست داشته باشیم و این دوست داشتن واحترام گذاشتن ما به مردم هم ؛ صوری و ظاهری و ریاکارانه و برای کسب منافع شخصی خودمان نباشد. اینکه یکی نظری در مورد گفته یا نوشته ی بنده و شما بدهد یا ندهد ، نمی تواند چندان مهم باشد ، مهم آن است که قلبا" و عملا" ببینیم و بفهمیم که مردم به آن سطح از دانش و فرهنگ رسیده اند که به نظریات یکدیگر عمیقا" احترام می گذارند ولو آن که این نظرات موافق طبع و آرای آنان نباشد ، پذیرش و احترام به نظر مخالف ، شجاعت و فرهنگ می خواهد و قبول انتقاد و پیشنهاد سازنده ، حتی اگر کاملا" مخالف گفته ها و نظرات و دانسته ها ی ما باشد - اما به عقل و منطق و چارچوب علمی و منطقی از گفته و نوشته ی ما نزدیک تر باشد ، خود - این مساله ی بدیهی را اثبات می کند که ما به یک سطح فرهنگی خوب و انسانی رسیده ایم . پایه های دموکراسی هم از همین جا ریشه می گیرد وگرنه اگر ما بخواهیم به دیگران و نوشته ها و گفته ها و نگاه ها و دیدگاه هایشان نسبت به خودمان - تنها از دید شخصی نگاه کنیم که همه چیز شخصی می شود و ما نخواهیم توانست به شخصیتی والا و بالا و انسانی برسیم .عرض من این است که متاسفانه در جامعه ی ما و برخی از دیگر جوامع که هنوز الفبای توسعه را نمی دانیم ، برخی با اینکه بسیاری از مسایل اجتماعی و جامعه شناسانه را نمی دانند ، اولا" عجیب تاکید دارند که می فهمند و ثانیا" نمی خواهند خودشان را از این اشتباه بزرگ بیرون بیاورند و در جمع مردم قرار بگیرند. این مساله خیلی مهم است و باید در مورد آن حقیقتا" اندیشید و به راه چاره ای خوب رسید. حقیر بالشخصه همان گونه که گفته ام با اینکه هیچ پایگاه و جایگاه اجتماعی ، علمی و یا اقتصادی و سیاسی خاص ندارم و عینا" جزء طبقه ی عامی جامعه هستم ، اما به طرز عجیبی به مردم خودم و مردم دنیا بدون هیچ ریب و ریا عشق می ورزم و از ستم ها و ناراحتی هایی که بر آنها روا داشته می شود ، واقعا" ناراحت و افسرده می شوم ، این یعنی یک دید گلوبال و جهان وطنی که همه ی ما باید به این نقطه برسیم و در این مسیر حرکت کنیم ، با فرض بر اینکه باید یک نقطه ی ثقل و استقرار و یک مرکز فرماندهی برای سکنا و ماءوا و تلاش و کوشش به نام وطن به معنای جغرافیایی فیزیکی و نه همجواری جغرافیایی داشته باشیم و به آن هم عشق بورزیم . امیدوارم توانسته باشم مساله را به درستی توضیح دهم .همه محترم اند ، همه انسان اند ، همه مردمان اند ، منتهی هریک به رنگی و شکلی و نمایی و اندیشه و سلیقه ی خاصی که همین تنوع و دگرگونگی در اشکال و قالب ها و فرم ها و فکرها و نظرها باعث می شود که ما به شاخص های توسعه ی مدنی نزدیک بشویم [You must be registered and logged in to see this image.]
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply