موضوع انتقاد به جا و سازنده ی جناب حیران ، که یکی از ارکان این فروم به شمار می روند ، در مورد کم رنگ شدن و تقلیل محتوای مطالب این فروم ، برای حقیر قابل تامل و خوب بود، و بنده نیز خودم را از نیش انتقاد مشارالیه مستثنی نمی دانم ، اما هر سرعتی در نگارش و موضوعات ، تنها نمی تواند برای دوئل ، رقابت ناسالم ، جنگ سرد و غیره و ذلک باشد که ایشان می فرمایند. با اینکه واقعا" بر نظر ایشان مهر صحت و تایید می گذارم .اینجانب به نوبه ی خودضمن احترام به نظر آقای حیران و قبول انتقادشان ، آن چه که مربوط به خودم می شود ، نه به عنوان دفاع - که بحث اصلا" در مسیر دفاع خواهی و ضرورت دفاع قرار ندارد، بلکه تحت عنوان یک نظر شخصی عرض می کنم که متاسفانه بنده انتقاد پذیری را در فروم اندک می دانم و انتقاد سربسته نیز البته راه به جایی نخواهد برد و مارا به سرمنزل مقصود نخواهد رسانید . گاه موضوعات جدی ، حالت طنز و مطایبه به خود می گیرد ، که مسیر اصلی هدف نگارش نویسنده را ناخواسته تغییر می دهد ، گاه اگر یک نویسنده به طور جدی به مسایل بپردازد ، اقبال عمومی از آن بسیار اندک بوده و کاملا" مشخص است که عزیزان اساسا" چندان اهل مطالعه نیستند و یا اگر هم هستند ، به راه های گوناگون و پراکنده می روند که این مساله باعث می شود تخصصی کار نکنند و تخصصی ننویسند . برخی نیز جالب می نویسند و پر محتوا ، اما این طوری که جناب حیران می فرمایند ، من مجبورم که مسایل را شفاف بگویم و مثلا" اگر این فروم را یک ارتش علمی در نظر بگیریم و برای آن درجات و اعتباراتی در نظر بگیریم ؛ چند مساله در آن اصلا" مشخص نیست :
نخست آن که اعتبار و امتیازی که به نویسندگان و کنش وران این فروم داده می شود ، برای چیست و مثلا" انتهای آن به کجا می رسد و بنده ی نوعی که به زعم حضرتعالی زور می زنم که جزء ده نفر برتر فروم بشوم ، به چه امتیاز مادی یا معنوی
( مثلا" تقدیرنامه ی معتبر علمی ، دکترا ی افتخاری ، بورسیه ی تحصیلی ، بلیت رفت و برگشت و امکانات و هزینه های سفر به کمبریج یا آکسفورد یا هاروارد یا سوربن و ..، و قس علیهذا، یا مبلغی مشخص در یک حساب بانکی که قابل تامل و خوب هم باشد و امثالهم ) مواجه می شوم و بالاخره به کجا خواهم رسید و به طور مثال اگر بازی شطرنج برای کارپف و قائم مقامی و... استاد بزرگی دارد ، برای بنده و شما چه دارد ؟
بحث دیگر آن که خارج از این مسایل ؛ عقل انسان حکم می کند تا در دوره ای که وقت واقعا" طلاست و فرصت ها بسیار اندک ، مشغله ی کاری و دلمشغولی های زندگی و باید ها و نبایدها و برنامه ریزی ها و مطالعات و سفر و حضرو سمینار و همایش و درس و غیره و غیره ، ما به دنبال امور و کارهایی نباشیم که اوقات طلایی مان را اینقدر بگیرد و آینده ی روشنی هم
برایما ن نداشته باشد، پس عزیزانی که اینهمه زحمت می کشند ، از عکس و تصویر و کاریکاتور گرفته تا شعرو داستان و مباحث تخصصی و علمی ، تا نقاشی و حکایت و روان شناسی و غیره ، بالاخره خودشان بایستی بدانند و می دانند که اگر حداقل از حیث افزایش تجربیات علمی برایشان باری نداشته باشد ، واقعا" چرا اوقات خودشان را تلف کنند.
دیگر آن که من می بینم این اعتبار و امتیاز گرفتن در این فروم اولا" اصلا" شاخص و نظم خاصی ندارد و مثلا" شخصی که تشریف می برد و ماهی یکبار می آید و به طور مثال می نویسد :
مردی خواست از ماشینی به بیرون بپرد،
من نگذاشتم
آفرین به من
آفرین به تو
بعد هم امتیاز و اعتبار بسیار بالاتری از کسی می گیرد که همه روزه و یا حداقل سه چهارروز یکبار می آید و خوب و بد یا کم و زیاد مطالبی را می نویسد و با فروم حال می کند و زحمت می کشد
حالا اصلا" کار به این اعتبار و امتیاز و اینها واقعا" ندارم و برایم هم اصلا" و به هیچ وجه مهم نیست ، که مثلا" اگر اعتبار من فیکس به اندازه ی جناب مدیرکل فروم برسد ، چه می شود و به کجا می رسم و چه کار می کنم و از این حرف ها ، بحث من ا ین است که شما درست می فرمایید و این سخنان به هیچ روی جملات معترضه از روی عصبانیت و ناراحتی و بی ظرفیتی نیست ، بلکه می خواهم عینا" حرف شما را بزنم و بگویم که حالا که هیچ چیزی از نظر مادی دست بنده و شما و دیگران را نمی گیرد ، به قول حضرتتان پس دیگر این همه دویدن و مسابقه گذاشتن برای چه و تا کجا؟
چه بهتر که با این دیدگاه و فهم این واقعیت ، با حوصله و دقت ، و با مطالعه و متانت ، و با جدیت و صد البته تخصصی بنویسیم و کسانی که در حوزه های غیر تخصص خود می روند ، خود نیز می دانند که برداشت کردن صرف از جایی ، نه آنها را با سواد می کند و نه بنده و شمارا، بلکه اگر من مطالعه کنم ، بخوانم ، بنویسم و برنوشته هایم نیز قدرت آنالیز و تجزیه و تحلیل را داشته باشم ، کار درست و موثری کرده ام
از سوی دیگر ؛ اینجا فضای مجازی است و نمی توان توقع داشت که همه چیز در یک چارچوب صرفا" مدون و تعریف شده و طبق روال خاصی به پیش برود ، و به نظر من حتی کسانی که سواد چندانی ندارند و به طور مثال تنها خواندن و نوشتن را بلد هستند ، بیایند و فعالیت کنند ، بهتر است برای اینکه آنها هم باید یادبگیرند، تجربه کنند ، بیاموزند و چه بسا از من خیلی بهتر و بیشتر بدانند ، اما به هر علتی از انعکاس و انتقال دانسته های خود محروم شده اند، و این فضا برای آنها خیلی خوب است . بنده بی تعارف اغلاط املایی عجیب و غریبی را در این فروم می بینم که شاخ در می آورم ، اما اگر توضیح و تذکری نمی دهم ، اول اینکه با خودم می گویم حتی من هم که سالهاست در مباحث متفاوتی کارعملی کرده ام ، ممکن است اشتباه کنم و اشتباه هم می کنم ، پس نبایستی به محض دیدن یک یا چند اشتباه ، سریعا" موضع بگیرم و اشخاص را از کرده ی خودشان پشیمان کنم .
در این فروم از وقتی که سعادت حضور و افتخار دوستی با عزیزان را داشته ام ، همواره سعی کرده ام که فضا را آرام کنم و حتی اگر خودم از کسی شدیدا" ناراحت شده ام تلاش وافرکرده ام که به روی خودم نیاورم و به طور مثال کسی که خودش شان و شخصیت دارد و مفاهیم این دو را به خوبی و از من بهتر می داند و به اصطلاح سایکو لوژیست است و به ژان پیاژه و زیگموند فروید و...می گوید زکی ، مرا کاملا" بی شخصیت می خواند و تازه اینقدر غرور دارد و این حقیررا از آن بالا نگاه می کندکه ، پس از مدت ها که من مساله را با نرمش و شوخی سپری کرده ام و به لطائف الحیل به ساحت ایشان فهمانده ام که اشتباه می کنند ، تازه به بنده پاسخ می دهند که من شوخی کردم ، خوب این چه شوخی است ، یعنی بنده و شما فرق شوخی با جدی را نمی فهمیم ، با این حال بنده باز تحمل کردم و با متانت تمام برخورد کردم و با خودم گفتم شاید ایشان اصولا" از شکل و شمایل من ، یا از نوشته های من ، یا از طرز برخورد من ، یا اینکه تعظیم و تکریم نمی کنم ، از الفاظ رفق و مدارا به ظاهر استفاده نمی کنم و به قولی اتیکت اجتماعی ام تکمیل نیست و غیره ، خوششان نیامده و طبیعی است که ناگهان جوش بیاورند و با عبارتی این چنینی همه ی درون خودشان را بیرون بریزند.
اینها گلایه نیست جناب حیران ، واقعیت است . در طول تاریخ تمدن انسان ها همین گونه بوده اند و تحمل بر علم ، صبربر علم ، محیط بودن فرد بر چند دانش و تسلط آن بر برخی تئوری ها که ماهیت و سنخیت متفاوت دارند ، مربوط به دوران پیشین است و اگر شخصی پیدا بشود که مثلا" از هر دری سخنی بگوید مضحکه ی خاص و عام خواهد شد و البته واکنش هایی را هم برخواهد انگیخت.
سخن دیگر اینکه طرز تفکر ، برداشت های شخصی ، دیدگاه ها ، مواضع ، نیازها و خواسته ها، سلیقه ها و استعدادها ،
روش های زندگی و... در بین افراد متفاوت است و انسان به واقع نمی داند چگونه و از چه راهی با طرف مقابل خود سخن بگوید که خدای ناکرده اورا از خود نرنجاند. این مساله خیلی مهم است . شاید حرفی بزنم که عزیزان تهرانی یا شهرهای بزرگ و نسبتا" توسعه یافته ناراحت بشوند ، اما خود شما از شهرستان هستید و حرف مرا بیشتر می فهمید که شهرستانی ها و مخصوصا" مناطقی که همه ی عمرشان در جدیت و فقر و تنگنا و سختی و شدائد و رنج های بی شمار گذشته ، طرز برخورد آنها هم جدی است ، اما باز به طور مثال یک تهرانی حالا یا اصیل یا مهاجرآن که خلق و خوی آنجارامی گیرد ، انگار که دست توی جیبشان می کنند و حرف و متلک و شعار و اصطلاح و اسلنگ های متفاوت در می آورند ، اما ما به ویژه در مناطق کردنشین ویا سیستانی ها و بلوچ ها ، یا برخی از مناطق خراسان یا مناطقی از همین برادران ترک خودمان، متاسفانه یا خوشبختانه بسیار جدی و کم حرف هستیم و ابتدایی که من وارد این فروم شدم ، همه شاید برداشت دیگری از من داشتندو به احتمال زیاد مباحث اخلاقی شایع مثل خودخواهی و خودبینی و غیره را به حقیر در ذهن خودشان اطلاق می کردند ، اما اینها مربوط به خصایص و خوی ها و عادات ژنتیکی یا اکتسابی و محلی افراد است .
سخن دیگر اینکه روش بیان مطالب همه ی ما که از مناطق مختلف هستیم و یکدیگر را نمی بینیم بسیار متفاوت است و نزدیک سازی این سخنان و بیانات و مواضع نه کاری محال ، بلکه واقعا" مشکل است . ما در دیار خود زبانی دیگر ، لهجه ای دیگر ، مرام و مسلکی دیگر ، روش و رویه ای دیگر و اصطلاحات و مفاهیمی فولکلوریک و متفاوت داریم و اینها همه باعث می شود جز مباحثی علمی ، در انتقال مفاهیم معنوی و فرهنگی تا حدود زیادی تابع شرایظ خود باشیم
مطلب مهم دیگر اینکه عزیزان فروم در مباحث مثل یک فضای مجازی مشارکت نمی کنند ، نظر صائب و مرتبط نمی دهند ، انتقاد درست و به جا نمی کنند ، گاهی تند می شوند و گاهی خیلی نرم برخورد می کنند و این مساله آزاردهنده است حداقل برای من که چرا توجه نمی شود ، نه اینکه توقع داشته باشم مطالبم را بخوانند و به به و چه چه بگویند و تحسینم کنند که اگر این طور باشد واقعا" به خودم و شخصیتم شک می کنم ، برای اینکه اگر کسی منتقد نداشته باشد باید به خودش و رفتارش شک بکند ، بلکه منظورم این است که بنده حداکثر تلاش خودم را می کنم که همه ی عکس ها و مطالب را موبه مو بخوانم وببینم و برای خودم برداشت هایی داشته باشم و برا ی هر کدام هم کامنتی بگذارم ، اما بسیاری از عزیزان یا به دلیل وقت کم و بی حوصلگی و یا بی علاقگی تصور نمی کنم که حتی برخی از مطالب را نگاه هم بکنند ، چه رسد به اینکه بخواهند نظر بدهند
بحث دیگر اینکه ، اگر توجه کرده باشید مطالب اکثرا" تخت ، شبیه ، هم سنخ و غیرمتنوع است و این نشان می دهد که منابع یکسان است و تغییر منابع نیز کار هرکسی نمی تواند باشد ، مگر آنکه طرف واقعا" و عملا" اهل تحقیق و مطالعه و تدقیق باشد.
در پایان بار دیگر از انتقاد و مطلب خیلی به جا و جالب شما ممنون و سپاس گذارم و هرچه که جمع فروم بگوید و نظر بدهد که حتما" نظرات اصلاحی و درخور توجه خواهد بود، بنده نیز قبول خواهم کرد وباید بگویم و تاکید کنم که بابت مطالبی که
نوشته ام هیچ منظور خاصی نداشته ام و هدفم فقط اصلاح موارد و پیشرفت فروم بوده است و امیدوارم که کسی از من نرنجیده باشد و برمن خرده نگیرد که چرا اینقدر تند و رک و صریح و پوست کنده نوشته ام
عزت زیاد ظل عالی مستدام [You must be registered and logged in to see this image.] .. ،
Last edited by sohailsoltani on Mon May 03, 2010 10:25 am; edited 1 time in total
نخست آن که اعتبار و امتیازی که به نویسندگان و کنش وران این فروم داده می شود ، برای چیست و مثلا" انتهای آن به کجا می رسد و بنده ی نوعی که به زعم حضرتعالی زور می زنم که جزء ده نفر برتر فروم بشوم ، به چه امتیاز مادی یا معنوی
( مثلا" تقدیرنامه ی معتبر علمی ، دکترا ی افتخاری ، بورسیه ی تحصیلی ، بلیت رفت و برگشت و امکانات و هزینه های سفر به کمبریج یا آکسفورد یا هاروارد یا سوربن و ..، و قس علیهذا، یا مبلغی مشخص در یک حساب بانکی که قابل تامل و خوب هم باشد و امثالهم ) مواجه می شوم و بالاخره به کجا خواهم رسید و به طور مثال اگر بازی شطرنج برای کارپف و قائم مقامی و... استاد بزرگی دارد ، برای بنده و شما چه دارد ؟
بحث دیگر آن که خارج از این مسایل ؛ عقل انسان حکم می کند تا در دوره ای که وقت واقعا" طلاست و فرصت ها بسیار اندک ، مشغله ی کاری و دلمشغولی های زندگی و باید ها و نبایدها و برنامه ریزی ها و مطالعات و سفر و حضرو سمینار و همایش و درس و غیره و غیره ، ما به دنبال امور و کارهایی نباشیم که اوقات طلایی مان را اینقدر بگیرد و آینده ی روشنی هم
برایما ن نداشته باشد، پس عزیزانی که اینهمه زحمت می کشند ، از عکس و تصویر و کاریکاتور گرفته تا شعرو داستان و مباحث تخصصی و علمی ، تا نقاشی و حکایت و روان شناسی و غیره ، بالاخره خودشان بایستی بدانند و می دانند که اگر حداقل از حیث افزایش تجربیات علمی برایشان باری نداشته باشد ، واقعا" چرا اوقات خودشان را تلف کنند.
دیگر آن که من می بینم این اعتبار و امتیاز گرفتن در این فروم اولا" اصلا" شاخص و نظم خاصی ندارد و مثلا" شخصی که تشریف می برد و ماهی یکبار می آید و به طور مثال می نویسد :
مردی خواست از ماشینی به بیرون بپرد،
من نگذاشتم
آفرین به من
آفرین به تو
بعد هم امتیاز و اعتبار بسیار بالاتری از کسی می گیرد که همه روزه و یا حداقل سه چهارروز یکبار می آید و خوب و بد یا کم و زیاد مطالبی را می نویسد و با فروم حال می کند و زحمت می کشد
حالا اصلا" کار به این اعتبار و امتیاز و اینها واقعا" ندارم و برایم هم اصلا" و به هیچ وجه مهم نیست ، که مثلا" اگر اعتبار من فیکس به اندازه ی جناب مدیرکل فروم برسد ، چه می شود و به کجا می رسم و چه کار می کنم و از این حرف ها ، بحث من ا ین است که شما درست می فرمایید و این سخنان به هیچ روی جملات معترضه از روی عصبانیت و ناراحتی و بی ظرفیتی نیست ، بلکه می خواهم عینا" حرف شما را بزنم و بگویم که حالا که هیچ چیزی از نظر مادی دست بنده و شما و دیگران را نمی گیرد ، به قول حضرتتان پس دیگر این همه دویدن و مسابقه گذاشتن برای چه و تا کجا؟
چه بهتر که با این دیدگاه و فهم این واقعیت ، با حوصله و دقت ، و با مطالعه و متانت ، و با جدیت و صد البته تخصصی بنویسیم و کسانی که در حوزه های غیر تخصص خود می روند ، خود نیز می دانند که برداشت کردن صرف از جایی ، نه آنها را با سواد می کند و نه بنده و شمارا، بلکه اگر من مطالعه کنم ، بخوانم ، بنویسم و برنوشته هایم نیز قدرت آنالیز و تجزیه و تحلیل را داشته باشم ، کار درست و موثری کرده ام
از سوی دیگر ؛ اینجا فضای مجازی است و نمی توان توقع داشت که همه چیز در یک چارچوب صرفا" مدون و تعریف شده و طبق روال خاصی به پیش برود ، و به نظر من حتی کسانی که سواد چندانی ندارند و به طور مثال تنها خواندن و نوشتن را بلد هستند ، بیایند و فعالیت کنند ، بهتر است برای اینکه آنها هم باید یادبگیرند، تجربه کنند ، بیاموزند و چه بسا از من خیلی بهتر و بیشتر بدانند ، اما به هر علتی از انعکاس و انتقال دانسته های خود محروم شده اند، و این فضا برای آنها خیلی خوب است . بنده بی تعارف اغلاط املایی عجیب و غریبی را در این فروم می بینم که شاخ در می آورم ، اما اگر توضیح و تذکری نمی دهم ، اول اینکه با خودم می گویم حتی من هم که سالهاست در مباحث متفاوتی کارعملی کرده ام ، ممکن است اشتباه کنم و اشتباه هم می کنم ، پس نبایستی به محض دیدن یک یا چند اشتباه ، سریعا" موضع بگیرم و اشخاص را از کرده ی خودشان پشیمان کنم .
در این فروم از وقتی که سعادت حضور و افتخار دوستی با عزیزان را داشته ام ، همواره سعی کرده ام که فضا را آرام کنم و حتی اگر خودم از کسی شدیدا" ناراحت شده ام تلاش وافرکرده ام که به روی خودم نیاورم و به طور مثال کسی که خودش شان و شخصیت دارد و مفاهیم این دو را به خوبی و از من بهتر می داند و به اصطلاح سایکو لوژیست است و به ژان پیاژه و زیگموند فروید و...می گوید زکی ، مرا کاملا" بی شخصیت می خواند و تازه اینقدر غرور دارد و این حقیررا از آن بالا نگاه می کندکه ، پس از مدت ها که من مساله را با نرمش و شوخی سپری کرده ام و به لطائف الحیل به ساحت ایشان فهمانده ام که اشتباه می کنند ، تازه به بنده پاسخ می دهند که من شوخی کردم ، خوب این چه شوخی است ، یعنی بنده و شما فرق شوخی با جدی را نمی فهمیم ، با این حال بنده باز تحمل کردم و با متانت تمام برخورد کردم و با خودم گفتم شاید ایشان اصولا" از شکل و شمایل من ، یا از نوشته های من ، یا از طرز برخورد من ، یا اینکه تعظیم و تکریم نمی کنم ، از الفاظ رفق و مدارا به ظاهر استفاده نمی کنم و به قولی اتیکت اجتماعی ام تکمیل نیست و غیره ، خوششان نیامده و طبیعی است که ناگهان جوش بیاورند و با عبارتی این چنینی همه ی درون خودشان را بیرون بریزند.
اینها گلایه نیست جناب حیران ، واقعیت است . در طول تاریخ تمدن انسان ها همین گونه بوده اند و تحمل بر علم ، صبربر علم ، محیط بودن فرد بر چند دانش و تسلط آن بر برخی تئوری ها که ماهیت و سنخیت متفاوت دارند ، مربوط به دوران پیشین است و اگر شخصی پیدا بشود که مثلا" از هر دری سخنی بگوید مضحکه ی خاص و عام خواهد شد و البته واکنش هایی را هم برخواهد انگیخت.
سخن دیگر اینکه طرز تفکر ، برداشت های شخصی ، دیدگاه ها ، مواضع ، نیازها و خواسته ها، سلیقه ها و استعدادها ،
روش های زندگی و... در بین افراد متفاوت است و انسان به واقع نمی داند چگونه و از چه راهی با طرف مقابل خود سخن بگوید که خدای ناکرده اورا از خود نرنجاند. این مساله خیلی مهم است . شاید حرفی بزنم که عزیزان تهرانی یا شهرهای بزرگ و نسبتا" توسعه یافته ناراحت بشوند ، اما خود شما از شهرستان هستید و حرف مرا بیشتر می فهمید که شهرستانی ها و مخصوصا" مناطقی که همه ی عمرشان در جدیت و فقر و تنگنا و سختی و شدائد و رنج های بی شمار گذشته ، طرز برخورد آنها هم جدی است ، اما باز به طور مثال یک تهرانی حالا یا اصیل یا مهاجرآن که خلق و خوی آنجارامی گیرد ، انگار که دست توی جیبشان می کنند و حرف و متلک و شعار و اصطلاح و اسلنگ های متفاوت در می آورند ، اما ما به ویژه در مناطق کردنشین ویا سیستانی ها و بلوچ ها ، یا برخی از مناطق خراسان یا مناطقی از همین برادران ترک خودمان، متاسفانه یا خوشبختانه بسیار جدی و کم حرف هستیم و ابتدایی که من وارد این فروم شدم ، همه شاید برداشت دیگری از من داشتندو به احتمال زیاد مباحث اخلاقی شایع مثل خودخواهی و خودبینی و غیره را به حقیر در ذهن خودشان اطلاق می کردند ، اما اینها مربوط به خصایص و خوی ها و عادات ژنتیکی یا اکتسابی و محلی افراد است .
سخن دیگر اینکه روش بیان مطالب همه ی ما که از مناطق مختلف هستیم و یکدیگر را نمی بینیم بسیار متفاوت است و نزدیک سازی این سخنان و بیانات و مواضع نه کاری محال ، بلکه واقعا" مشکل است . ما در دیار خود زبانی دیگر ، لهجه ای دیگر ، مرام و مسلکی دیگر ، روش و رویه ای دیگر و اصطلاحات و مفاهیمی فولکلوریک و متفاوت داریم و اینها همه باعث می شود جز مباحثی علمی ، در انتقال مفاهیم معنوی و فرهنگی تا حدود زیادی تابع شرایظ خود باشیم
مطلب مهم دیگر اینکه عزیزان فروم در مباحث مثل یک فضای مجازی مشارکت نمی کنند ، نظر صائب و مرتبط نمی دهند ، انتقاد درست و به جا نمی کنند ، گاهی تند می شوند و گاهی خیلی نرم برخورد می کنند و این مساله آزاردهنده است حداقل برای من که چرا توجه نمی شود ، نه اینکه توقع داشته باشم مطالبم را بخوانند و به به و چه چه بگویند و تحسینم کنند که اگر این طور باشد واقعا" به خودم و شخصیتم شک می کنم ، برای اینکه اگر کسی منتقد نداشته باشد باید به خودش و رفتارش شک بکند ، بلکه منظورم این است که بنده حداکثر تلاش خودم را می کنم که همه ی عکس ها و مطالب را موبه مو بخوانم وببینم و برای خودم برداشت هایی داشته باشم و برا ی هر کدام هم کامنتی بگذارم ، اما بسیاری از عزیزان یا به دلیل وقت کم و بی حوصلگی و یا بی علاقگی تصور نمی کنم که حتی برخی از مطالب را نگاه هم بکنند ، چه رسد به اینکه بخواهند نظر بدهند
بحث دیگر اینکه ، اگر توجه کرده باشید مطالب اکثرا" تخت ، شبیه ، هم سنخ و غیرمتنوع است و این نشان می دهد که منابع یکسان است و تغییر منابع نیز کار هرکسی نمی تواند باشد ، مگر آنکه طرف واقعا" و عملا" اهل تحقیق و مطالعه و تدقیق باشد.
در پایان بار دیگر از انتقاد و مطلب خیلی به جا و جالب شما ممنون و سپاس گذارم و هرچه که جمع فروم بگوید و نظر بدهد که حتما" نظرات اصلاحی و درخور توجه خواهد بود، بنده نیز قبول خواهم کرد وباید بگویم و تاکید کنم که بابت مطالبی که
نوشته ام هیچ منظور خاصی نداشته ام و هدفم فقط اصلاح موارد و پیشرفت فروم بوده است و امیدوارم که کسی از من نرنجیده باشد و برمن خرده نگیرد که چرا اینقدر تند و رک و صریح و پوست کنده نوشته ام
عزت زیاد ظل عالی مستدام [You must be registered and logged in to see this image.] .. ،
Last edited by sohailsoltani on Mon May 03, 2010 10:25 am; edited 1 time in total