قرآن کریم برای جن مشخصاتی لحاظ کرده و صفاتی براو مترتب ساخته است . آن گونه که در قرآن بیان شده و برآن صحه گذاشته شده ؛ در خصوص خصایل ، خوی ها و عادات و غیرو ، شبیه ترین موجود به انسان است . بدین معنا که این موجود مثل انسان و هر موجود دیگری بر روی کره ی خاکی زاد وولد ، و مرگ و میر دارد ، همانند حیوان و انسان حشر دارد ، دارای ذریه و نسب و اولاد است ، اصالت دارد ، موجودی دو جنسی است ، زن و مرد و مذکر و موءنث دارد . همه ی این دانسته ها از قرآن کریم است و از این کتاب الهی استنباط می شود. اما در فرشتگان چنین چیزی نیست و ملائک هیچ یک از این ویژگی ها را ندارند . فرشتگان نه مردند و نه زن ، چرا که اساسا" از جنس انسان یا جن نیستند ، از این سنخیت به دورند.. قرآن در باره ی جن به طور مثال می گوید :
" و انه کان رجال من الانس ، یعوذون برجال من الجن " و مردانی از آدمیان به مردانی از اجنه پناه می بردند . سوره ی جن - آیه ی ششم .
علاوه بر این ها ؛ جن موجودی است که خلقتش و خمیر مایه اش ، همان گونه که قبلا" بدان اشارتی مختصر داشتم ، از آتش است ، نه از خاک و گِل نه از صلصال کالفخار ، نه از علقه ، یا امشاج نبتلیه ، اصل انسان از خاک است و اصل جن از آتش . اصل ؛ همان عنصری اماهوی است ، همان جنس اولیه ی نضج و تشکل ساختار و اسکلت پیکره ی مموجود که بر هر اصل و جنسی نیز ، تبعاتی هم سنخ ، مترتب . همان گونه که پروردگار عالمیان ، زندگی را در یک ماده ی خاکی آفریده و شکل اعتباری و نمود بیرونی داده ( که هنوز هم از معماها و اسرار بزرگ جهان دانش است واین معما حل نشده و فرضیات آن به جایی نرسیده ) که ابتدای هستی و زیست این جهانی چگونه و به چه شکل بوده ، اما مسلم است که حیات بر روی زمین از خاک پیدا شده است قرآن تایید می کند و می گوید که حیاتی دیگر در جهان زیست پیدا شده ، اما این حیات دیگر ، از آتش به وجود آمده و نه از خاک . این یک امر تجربی نیست که بگوییم خوب حالا که می گویید چنین است ، پس بیاید و آن را به اثبات برسانید. قرآن می گوید که چنین چیزی وجود دارد و عینا" مثل هر موجود دیگری دارای زندگی ، مثل یک جاندار ، موجودیت پیدا کرده و از همین آتش معمولی است و ترکیبات ثانوی ندارد. همین عنصری که ما آن را به نام آتش می شناسیم .یعنی عنصر آتش به جایی رسیده که به یک موجود زنده تبدیل شده . حالا چگونه است و کیفیت و تشکل آن چیست ؛ امری است که اطلاع دقیقی از آن در دست نیست و این هم از اسرار الهی است . در مباحث دینی و عرفانی نقل است که می گویند انسان در یک قالب خاکی ، شکل گرفته وفرم پذیر می شود و بنابرعقاید مرسوم که عرفا دارند ، انسان در دنیای دیگر ، قالبی مثالی خواهد داشت که براساس گفتار ، رفتار و کردار خویش به چنین قالبی در می آید و نمود پیدا می کند ، نه اینکه طبق عقاید تناسخیون روحش در کالبد موجودی دیگر حلول کند، بلکه به شکل اعمال و رفتار خودش در دنیا دیده می شود. ، و بر این اساس نمی توان گفت که جن هم در چنین قالبی شکل می گیرد ، اما مسلم است که عقل می گوید و می پذیرد که آتش می تواند در قالب ها ی گوناگون شکل بگیرد ، قلذا جن ممکن است به اشکال متفاوت تغییر شکل دهد ( و نه تغییر ماهیت ) ، اما انسان از این توانایی بی بهره است . جن ، به همین دلیل که عنصر و مبداء نخستین اش در خلقت ، با انسان متفاوت است ، قدر مسلم آن است که با انسان تفاوت هایی ماهوی هم دارد علی رغم اشتراکاتی که با انسان دارد. در برخی بخش ها ، در آن چه که به فضیلت و کمال واقعی مربوط می شود ؛ از انسان پایین تر است ، یعنی دون شاءن و جایگاه و مرتبت عقلی و الهی انسان است و در مراحل ایمانی و معنوی همانند انسان نیست . البته جن هم دفقیقا" مثل انسان موءمن و غیرموءمن دارد ، اشخاصی از آن ها کافرند به خدا و به مشیت او و افرادی موءمن به خدا و مشیت او ، در جن حتی مشرک هم دیده می شود، برخی از آنها حتی انبیاء را هم انکار می کنند ، ، اما ایمان و کفر آنها ماهیتا" با ایمان و کفر انسان متفاوت است ، مثلا" در بُعد دیندار ی و خدا پرستی و معنویت به پای انسان نمی رسند و درجات کمال آنها با درجات فضل و کمال و ایمان انسان یکی نیست . از همین رو موءمن هایشان هم از حیث مراتب و درجات شاءنی به مراتب دون شاءن انسان دارند. . ممکن است اجنه ی موءمن به مراحلی از ایمان برسند ، اما به هیچ روی مثل انسان ها نمی توانند به پیامبری برسند و از این نظر از انسان تاسی می کنند ، یعنی پیامبران آنها همان پیامبران انسانهاست . و پیامبران انسانها هادی و راهنمای اجنه هستند . چون اجنه از آتش هستند تفاوت های دیگری با انسان ها دارند که عمده ترین تفاوت آنها در دو چیز خلاصه می شود ؛ یکی نامرئی بودن آنها و دیگری سرعت فوق العاده ای که دارند. یک جن می تواند در عین حالیکه در ایران است ، در همان حال و در همان زمان خودش را با سرعتی که دارد به امریکا برساند و در آنجا باشد . نامرئی بودن جن بدین معنا نیست که وجود فیزیکی مثل انسان ندارند ، بلکه جسم و وجود و عینیت دارند ، اما به چشم انسانها نمی آیند و به تعبیر بهتر انسانها توانایی دیدن آنها راندارند. در باره ی زندگی جن و اینکه ازدواج می کنند و طلاق می دهند و از همسران خود جدا می شوند ، در بین خود افراد بزهکار دارند و افرادی که خوب و خیرو مهربان اند و کیفیت زندگی آنها چگونه است ، اطلاعات چندان دقیقی در دست نیست ، و ارتباط آنها با انسان ها و اینکه آیا اصولا" می توانند با انسان ها ازدواج کنند و یا زندگی کنند وغیره نیز در هاله ای ازابهام است ، با اینکه برخی از ما انسان ها به واسطه ی داشتن قدرت هایی خاص ، گاه با آنها مرتبط می شوند و روابطی خاص دارند ، که در این خصوص نیز اگر عمری بود و فرصتی حتی المقدور و درحد بضاعت علمی سخن خواهیم گفت . ،
" و انه کان رجال من الانس ، یعوذون برجال من الجن " و مردانی از آدمیان به مردانی از اجنه پناه می بردند . سوره ی جن - آیه ی ششم .
علاوه بر این ها ؛ جن موجودی است که خلقتش و خمیر مایه اش ، همان گونه که قبلا" بدان اشارتی مختصر داشتم ، از آتش است ، نه از خاک و گِل نه از صلصال کالفخار ، نه از علقه ، یا امشاج نبتلیه ، اصل انسان از خاک است و اصل جن از آتش . اصل ؛ همان عنصری اماهوی است ، همان جنس اولیه ی نضج و تشکل ساختار و اسکلت پیکره ی مموجود که بر هر اصل و جنسی نیز ، تبعاتی هم سنخ ، مترتب . همان گونه که پروردگار عالمیان ، زندگی را در یک ماده ی خاکی آفریده و شکل اعتباری و نمود بیرونی داده ( که هنوز هم از معماها و اسرار بزرگ جهان دانش است واین معما حل نشده و فرضیات آن به جایی نرسیده ) که ابتدای هستی و زیست این جهانی چگونه و به چه شکل بوده ، اما مسلم است که حیات بر روی زمین از خاک پیدا شده است قرآن تایید می کند و می گوید که حیاتی دیگر در جهان زیست پیدا شده ، اما این حیات دیگر ، از آتش به وجود آمده و نه از خاک . این یک امر تجربی نیست که بگوییم خوب حالا که می گویید چنین است ، پس بیاید و آن را به اثبات برسانید. قرآن می گوید که چنین چیزی وجود دارد و عینا" مثل هر موجود دیگری دارای زندگی ، مثل یک جاندار ، موجودیت پیدا کرده و از همین آتش معمولی است و ترکیبات ثانوی ندارد. همین عنصری که ما آن را به نام آتش می شناسیم .یعنی عنصر آتش به جایی رسیده که به یک موجود زنده تبدیل شده . حالا چگونه است و کیفیت و تشکل آن چیست ؛ امری است که اطلاع دقیقی از آن در دست نیست و این هم از اسرار الهی است . در مباحث دینی و عرفانی نقل است که می گویند انسان در یک قالب خاکی ، شکل گرفته وفرم پذیر می شود و بنابرعقاید مرسوم که عرفا دارند ، انسان در دنیای دیگر ، قالبی مثالی خواهد داشت که براساس گفتار ، رفتار و کردار خویش به چنین قالبی در می آید و نمود پیدا می کند ، نه اینکه طبق عقاید تناسخیون روحش در کالبد موجودی دیگر حلول کند، بلکه به شکل اعمال و رفتار خودش در دنیا دیده می شود. ، و بر این اساس نمی توان گفت که جن هم در چنین قالبی شکل می گیرد ، اما مسلم است که عقل می گوید و می پذیرد که آتش می تواند در قالب ها ی گوناگون شکل بگیرد ، قلذا جن ممکن است به اشکال متفاوت تغییر شکل دهد ( و نه تغییر ماهیت ) ، اما انسان از این توانایی بی بهره است . جن ، به همین دلیل که عنصر و مبداء نخستین اش در خلقت ، با انسان متفاوت است ، قدر مسلم آن است که با انسان تفاوت هایی ماهوی هم دارد علی رغم اشتراکاتی که با انسان دارد. در برخی بخش ها ، در آن چه که به فضیلت و کمال واقعی مربوط می شود ؛ از انسان پایین تر است ، یعنی دون شاءن و جایگاه و مرتبت عقلی و الهی انسان است و در مراحل ایمانی و معنوی همانند انسان نیست . البته جن هم دفقیقا" مثل انسان موءمن و غیرموءمن دارد ، اشخاصی از آن ها کافرند به خدا و به مشیت او و افرادی موءمن به خدا و مشیت او ، در جن حتی مشرک هم دیده می شود، برخی از آنها حتی انبیاء را هم انکار می کنند ، ، اما ایمان و کفر آنها ماهیتا" با ایمان و کفر انسان متفاوت است ، مثلا" در بُعد دیندار ی و خدا پرستی و معنویت به پای انسان نمی رسند و درجات کمال آنها با درجات فضل و کمال و ایمان انسان یکی نیست . از همین رو موءمن هایشان هم از حیث مراتب و درجات شاءنی به مراتب دون شاءن انسان دارند. . ممکن است اجنه ی موءمن به مراحلی از ایمان برسند ، اما به هیچ روی مثل انسان ها نمی توانند به پیامبری برسند و از این نظر از انسان تاسی می کنند ، یعنی پیامبران آنها همان پیامبران انسانهاست . و پیامبران انسانها هادی و راهنمای اجنه هستند . چون اجنه از آتش هستند تفاوت های دیگری با انسان ها دارند که عمده ترین تفاوت آنها در دو چیز خلاصه می شود ؛ یکی نامرئی بودن آنها و دیگری سرعت فوق العاده ای که دارند. یک جن می تواند در عین حالیکه در ایران است ، در همان حال و در همان زمان خودش را با سرعتی که دارد به امریکا برساند و در آنجا باشد . نامرئی بودن جن بدین معنا نیست که وجود فیزیکی مثل انسان ندارند ، بلکه جسم و وجود و عینیت دارند ، اما به چشم انسانها نمی آیند و به تعبیر بهتر انسانها توانایی دیدن آنها راندارند. در باره ی زندگی جن و اینکه ازدواج می کنند و طلاق می دهند و از همسران خود جدا می شوند ، در بین خود افراد بزهکار دارند و افرادی که خوب و خیرو مهربان اند و کیفیت زندگی آنها چگونه است ، اطلاعات چندان دقیقی در دست نیست ، و ارتباط آنها با انسان ها و اینکه آیا اصولا" می توانند با انسان ها ازدواج کنند و یا زندگی کنند وغیره نیز در هاله ای ازابهام است ، با اینکه برخی از ما انسان ها به واسطه ی داشتن قدرت هایی خاص ، گاه با آنها مرتبط می شوند و روابطی خاص دارند ، که در این خصوص نیز اگر عمری بود و فرصتی حتی المقدور و درحد بضاعت علمی سخن خواهیم گفت . ،