سلام بر همه ی دوستان ایران فروم . اطاله ی کلام هنگامی پیش می آید که کسی می خواهد از همه چیز و همه جا بگوید ، اما ابزار ، فضا ، وقت و البته بضاعتش را ندارد و هرچه می گوید به اندازه ی شان و منزلت اوست و بس . برای این است که
می گویند انسان ها را از چند طریق می توان به خوبی شناخت :
- با اینکه شاید فردی آگاه باشد ، اما اندک می گوید و اندک می نویسد
- آداب گفتن و نوشتن را به خوبی می داند
- سعه ی صدر دارد و به مخالفان آراء و اندیشه های خود احترام می گذارد
- بر چیزی که نمی داند سکوت می کند و دم بر نمی آورد
- هرگز افاضه ی فیض نمی کند و به دیگران هم برای بیان ایده ها و اندیشه هایشان فرصت می دهد
- بسیار بیش تر از آن که بگوید ، می شنود
- با شادی دیگران شاد می شود و در غم و اندوه دیگران ، غمگین و اندوهگین
- هرگز برای حفظ یا ارتقاء شاءن و ارزش و شخصیت خودش ، شاءن وارزش و شخصیت دیگران را زایل و ضایع نمی کند
- رقابت سالم می کند و هیچ گاه تن به حسادت و رقیب سوزی نمی زند
- آن چه را که نمی داند ، می پرسد و آن چه را که می داند به دیگران انتقال می دهد
- هیچ وقت فکرنمی کند که تنها این اوست که درست می گوید و درست می اندیشد
- ایده و مرامش را به دیگران تحمیل نمی کند و به ایده و مرام دیگران احترام می گذارد
-از رشد و اعتلای دیگران ، مخصوصا" دوستانش قلبا" شاد می شود و از تنزل و واپس گرایی شان ، ابراز نگرانی می کند
- آن چه را که برای خود می پسندد برای دیگران نیز می پسندد و آن چه را که بر خود روا نمی دارد ، بر دیگران نیز روا
نمی دارد
- همیشه به قول و تعهدی که داده عمل می کند و هرگز خارج از توانایی خودش به دیگران قول و تعهد نمی سپارد
- به خدا ، انسان و همه ی آفریده های پروردگار عشق می ورزد
- همه ی بدی ها و پلشتی ها را از کردارد و رفتار و اندیشه های خودش می داند و همه ی خوبی ها و زیبایی ها را ار خداوند
- و البته روش ها و ممیزه های فراوان دیگری وجود دارند که من تلاش کردم به مهم ترین آنها اشاره کنم .
حالا که به آخرین روزهای سال 88 رسیده ایم (26/12/88 ) و چند روز دیگر ان شاءالله بر سفره های خوش رنگ و زیبا و سبز هفت سین می نشینیم ، بیاییم با قلب هایی صاف و پاک ، بدون هیچ کینه و عداوتی و بدون هیچ کدورتی ، بهترین آرزوها را برای زندگی و سرنوشت یکدیگر بکنیم ، از خدا بخواهیم که اگر چشم هایمان بر روی برخی حقایق بسته شده اند ، به برکت روزهای نوزایی و نوخواهی نوروز ، خداوند این حقایق را در مقابل دیدگان ما و در قلب هایمان قرار بدهد ،
بیاییم از خدا بخواهیم که غرورهای بی جا و خود خواهی ها و خود محوری ها را از ما و تفکر و رفتار ما دور کند ،
از خدا بخواهیم که به انسان های منصف و با ایمان - انصاف و ایمان بیشتری بدهد و انسان های بی انصاف و بی ایمان را هم هدایت کند ، از خدا در این روزهای پایانی سال بخواهیم که آتش حقد و حسد را از وجود ما ریشه کن کند ،
از خدا بخواهیم که مغزهای بسته ، اندیشه های دگم و گمراه را به راه روشنی و درایت و فهم و کمال رهنمون سازد ،
از خدا بخواهیم اگر طی این سال دانسته و یا نادانسته عده ای را به هر دلیل از خودمان رنجانده ایم و یا خدای نخواسته دل هایشان را شکسته ایم ، دل های این عزیزان را ازما خشنود و بخشایش و گذشت شان را شامل حال ما بکند ،
از خدا بخواهیم که زندانیان دربند را آزاد و به آغوش گرم خانواده هایشان باز گرداند ،
از خدا بخواهیم که به ما کمک کند تا در سال آتی به وظایف انسانی خودمان در برابر خود و جامعه به خوبی عمل کنیم ،
از خدا بخواهیم که همه ی بیماران را شفای عاجل عنایت کند ،
بیاییم و از خدا بخواهیم که به هر انسان و خانواده ی ضعیف و محروم ، شادی و خوشبختی و نعماتش را دریغ نکند ،
از خدا بخواهیم که این دوستی ها ی خوب و پاک و انسانی را از ما نگیرد و آنها را گسترش دهد ،
و اما ؛
در این روزها خانه های دلمان را هم از غم ها و ناراحتی ها ، کینه ها و عداوت ها ، کدورت ها و دشمنی ها ، جهالت هاو ندانم کاری ها ، و از هر چه که عامل تباهی قلب هایمان است بزداید و به جای آن مهر و محبت و صفا و عشق و دوستی و وفاداری و شادی و عدل و انصاف بگذارد،
متاسفانه و با همه ی این احوال ، در سال 88 دیدیم که عده ای نابخرد و کوته فکر ، به نام مذهب و دین و به نام عشق و علاقه ی به ولایت و امثالهم ؛ خیلی بد و غیر منصفانه و تنگ نظرانه با همنوعان خودشان برخورد کردند ، خیلی از اهانت ها و تحقیرهای ناروا را به انسان های پاک و ارزشمند و بزرگ روا داشتند ، خیلی از افتراها و تهمت ها و بی دینی های آشکار را نسبت به فرزندان خوب و پاک این انقلاب روا داشتند ، ملت را به دو بخش خوب و بد و سبز وسیاه تقسیم کردند و بر
نادانی ها و خود خواهی های خودشان هم اصرار و ابرام ورزیدند ، آدم های کوچک را بر کارهای بزرگ گماشتند و روش های سراسر اشتباه و خطرناک را در اقتصاد و فرهنگ وسیاست این مملکت و متاسفانه همه اش با نام اسلام و انقلاب بر مردم و بر این انقلاب تحمیل کردند ، زبان بیگانگان و استعمارگران شرق و غرب را بر ملت و کشور و دولت ما دراز کردند ، همه ی دستاوردهای سی ساله ی این انقلاب را با نادانی و نابخردی تمام زیر سئوال بردند و هر صدای مخالف را در گلو خفه کردند ،
و به مردم گفتند که باید به زور عشق بورزید و به زور کینه داشته باشید و به زور بپذیرید و به زور انکار کنید ! این خودخواهی ها و انحصار طلبی ها و انحصار گرایی ها و تک صدایی ها و جولان دادن ها هنوز ادامه دارد ، و تحلیل های آبکی صدا وسیما که باز هم متاسفانه تصور واهی می کند که مردم هیچ نمی دانند و تحت تاثیر این القائات و تبلیغات واقع می شوند ، هنوز ادامه دارد .
چه بسیار انسان های منفعل و منزوی و بی سواد یا کم سواد که دست راست و چپ خود شان را هم نمی شناختند ، با حاکم شدن این سیستم ، و با سوء استفاده ی تمام از این اوضاع و شرایط وارد امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شدند و شروع کردند به نظریه پردازی های کودکانه و چاپلوسی ها و تملق گویی های مشمئز کننده تامگر هرکدام بیشتر و بهتر به نان و نوا و پست و مقامی برسند و رسیدند . در ِ اقتصاد و فرهنگ و سیاست ، برای دزدی ها و سوء استفاده ها و رانت خواری ها ی فراوان و گسترده کاملا" باز شد و برای پوشش این دزدی های کلان ؛ رانت خواری های برخی از آقازاده ها را که از اوایل انقلاب تا کنون ادامه دارد ، آشکار کردند ( رانت خواری هایی که همه ی مردم در جریان آن بودند و نیاز به این همه جار و جنجال و هیاهو نبود ) البته زمانی می رسد که باز عده ای بیایند و بگویند که قبلی ها چه تخریب ها وفسادهایی که نکردند !! مردم می خواهند بدانند که تا به کی این دور تسلسل باطل افشاگری های علیه خود به پایان می رسد و بالاخره کی مزیت های صدور کلان انرژی به سفره هایشان می نشیند ؟!! مگر همین آمریکایی که هر لحظه اورا تف و لعنت می کنیم و خواهان مرگش می شویم ، چاه نفتی را که در زمین های یک فرد حقیقی پیدا بشود ؛ به نام خودش به ثبت نمی رساند و درصد بالایی از سود سرشارش را به او نمی دهد؟!
گرسنگی مفرط بخش عظیمی ازاین جامعه به قیمت تا خرخره خوردن عده ی معدودی ، تا کی می خواهد ادامه داشته باشد ؟
ملت بزرگ ایران ؛ عملا" ثابت کرده است که حاضراست گرسنگی و محرومیت های زیادی را تحمل کند به شرطی که به آنها راست بگویند ، تبعیض و ستمی در کار نباشد ، انسان های بی لیاقت و بی کفایت از راءس امور برداشته شوند ، دروغ گویان و چاپلوسانی که حتی رنگ پشت جبهه ها را هم ندیده اند ؛ و در انقلاب هم سهم چندانی نداشته اند ، از نام اسلام و انقلاب و جبهه و جنگ و ولایت سوء استفاده نکنند ، دست زور و خفقان از روی این مردم برداشته شود و فضای امنیتی و تهمت زنی برچیده شود .
این بهار و این نوروز ، باید بهار و نوروزی باشد برای احقاق حق ، برای زدودن دروغ و ریای کثیف و نفرت برانگیز از چهره ی انقلاب و اسلام ، انگلیسی ها ، روس ها و آمریکایی های اصلی در کشور که تعدادشان هم زیاد نیست باید از اداره ی امور برچیده شوند و سیاست ها شفاف و باز شود ،
بگذاریم تا مردم در این برهه ی حساس از انقلابشان ، طعم عدالت و انصاف را بچشند و آزادانه مطالب و خواسته هایشان را بیان کنند .
بگذاریم بهار و نوروز امسال ، تحولی اساسی در رفتارها و دیدگاه هایمان نسبت به انقلاب و مردم پدید آید . مگر امام خمینی نفرمودند که بسیج ما یک بسیج بیست میلیونی است ، پس چرا بعضی ها را بسیجی می دانید و بسیاری را ضد بسیج و سپاه ؟! اگر حساب توطئه گران و خیانت پیشگان از حساب قاطبه ی ملت جداست ، و اگر ملت ایران همه بسیجی هستند ، پس به چه علت این انشقاق و تبعیض را در بین این ملت به وجود می آورید و به آن دامن هم می زنید ؟!
مگر اسلام دین رحمت و راءفت نیست و مگر پیامبر اسلام ، پیامبر رحمت نیستند و آن هم رحمه للعالمین ؟! پس شما چرا تعبیری دیگر از اشداء علی الکفار و رحماء بینهم را ارائه می کنید ؟! این ( بینهم ) مگر اکثریت ملت ایران را تشکیل
نمی دهد ؟! و این ( کفار ) چه کسانی هستند ؟ چه کسی می تواند بگوید که فلان جوانی که بر اثر رفتار غلط ما به طور کلی شکل و شمایل و ایده و اندیشه اش را از انقلاب و اسلام جدا کرده و طور دیگری می خواهد و طور دیگری فکر می کند ، ( کافر ) است یا کافر شده ؟! و تازه مگر ما در اسلام کافر ذمی هم نداریم ؟!!! و آیا این کفار خودساخته بیگانه اند و غیر مسلم که ما آنها را (ذمی ) تلقی کنیم ؟!
پس باید قبول کنیم که کفار بسیار اندک و در اقلیتی شدیدند ، و اگر این طور است که ( این طور است ) ، با تغییر رویکردهای افراطی و روش های تند و بی اثر و بلکه بسیار مخرب ، بیایید این فاصله ی دولت از ملت را تا می توانید و عملا" کم و کم تر کنید .
چرا عده ای معدود باید خودشان را تافته ی جدابافته بدانند و همه ی اسلام و شهادت و ایثار و تقوا و فهم و عقل و کمال و درک و حزب اللهی بودن و انقلابی بودن را در خودشان متجلی ببینند و یا حداقل این گونه تصور کنند ، آنهم با رفتارهای نامعقول و تند و غیر منطقی و مابقی مردم را که خیلی عظیمی هستند ، در مقابل خودشان جلوه بدهند ؟!
بیاییم در این نوروز و در این بهار ، این اشتباه های بزرگ و جبران ناپذیر را سریعا" ترمیم و تصحیح کنیم ، به مردم احترام بگذاریم ، عقل و شعور مردم را دست کم نگیریم ، به شدت با افراط گرایان و تند روها و مقدس مآب های خطرناک مقابله ای اصولی داشته باشیم ، همان گونه که به هر دلیل و بهانه با عده ای که آنها را غربی و غرب زده و لیبرال و وابسته و ... نامیدند ، به شدت و بدون ملاحظه برخورد کردند و مگر علی ابن ابیطالب نفرمود که دو گروه همواره به اسلام ضربه می زنند ؛ یک گروه مقدس مآب های نادان و تند رو و عالمانی که به علم خود عمل نمی کنند و در مقابل اندیشه های ناب اسلامی قرار می گیرند ( که به روشنفکر مآب های امروزی نزدیک اند ) ؟!
بی گمان در فضای وحدت و وفاق و همدلی است که می توان به اهداف بزرگ این انقلاب و این مردم جامه ی عمل پوشانید و تفرقه که پیامبر عظیم الشاءن اسلام (ص) و اما م همام علی ابن ابیطالب (ع) از آن می هراسیدند ، همواره موجب نابودی اسلام و امت اسلام خواهد بود .
بگذارید نوروز ، واقعا" روزی نو برای همه ی ایرانیان باشد .
-
می گویند انسان ها را از چند طریق می توان به خوبی شناخت :
- با اینکه شاید فردی آگاه باشد ، اما اندک می گوید و اندک می نویسد
- آداب گفتن و نوشتن را به خوبی می داند
- سعه ی صدر دارد و به مخالفان آراء و اندیشه های خود احترام می گذارد
- بر چیزی که نمی داند سکوت می کند و دم بر نمی آورد
- هرگز افاضه ی فیض نمی کند و به دیگران هم برای بیان ایده ها و اندیشه هایشان فرصت می دهد
- بسیار بیش تر از آن که بگوید ، می شنود
- با شادی دیگران شاد می شود و در غم و اندوه دیگران ، غمگین و اندوهگین
- هرگز برای حفظ یا ارتقاء شاءن و ارزش و شخصیت خودش ، شاءن وارزش و شخصیت دیگران را زایل و ضایع نمی کند
- رقابت سالم می کند و هیچ گاه تن به حسادت و رقیب سوزی نمی زند
- آن چه را که نمی داند ، می پرسد و آن چه را که می داند به دیگران انتقال می دهد
- هیچ وقت فکرنمی کند که تنها این اوست که درست می گوید و درست می اندیشد
- ایده و مرامش را به دیگران تحمیل نمی کند و به ایده و مرام دیگران احترام می گذارد
-از رشد و اعتلای دیگران ، مخصوصا" دوستانش قلبا" شاد می شود و از تنزل و واپس گرایی شان ، ابراز نگرانی می کند
- آن چه را که برای خود می پسندد برای دیگران نیز می پسندد و آن چه را که بر خود روا نمی دارد ، بر دیگران نیز روا
نمی دارد
- همیشه به قول و تعهدی که داده عمل می کند و هرگز خارج از توانایی خودش به دیگران قول و تعهد نمی سپارد
- به خدا ، انسان و همه ی آفریده های پروردگار عشق می ورزد
- همه ی بدی ها و پلشتی ها را از کردارد و رفتار و اندیشه های خودش می داند و همه ی خوبی ها و زیبایی ها را ار خداوند
- و البته روش ها و ممیزه های فراوان دیگری وجود دارند که من تلاش کردم به مهم ترین آنها اشاره کنم .
حالا که به آخرین روزهای سال 88 رسیده ایم (26/12/88 ) و چند روز دیگر ان شاءالله بر سفره های خوش رنگ و زیبا و سبز هفت سین می نشینیم ، بیاییم با قلب هایی صاف و پاک ، بدون هیچ کینه و عداوتی و بدون هیچ کدورتی ، بهترین آرزوها را برای زندگی و سرنوشت یکدیگر بکنیم ، از خدا بخواهیم که اگر چشم هایمان بر روی برخی حقایق بسته شده اند ، به برکت روزهای نوزایی و نوخواهی نوروز ، خداوند این حقایق را در مقابل دیدگان ما و در قلب هایمان قرار بدهد ،
بیاییم از خدا بخواهیم که غرورهای بی جا و خود خواهی ها و خود محوری ها را از ما و تفکر و رفتار ما دور کند ،
از خدا بخواهیم که به انسان های منصف و با ایمان - انصاف و ایمان بیشتری بدهد و انسان های بی انصاف و بی ایمان را هم هدایت کند ، از خدا در این روزهای پایانی سال بخواهیم که آتش حقد و حسد را از وجود ما ریشه کن کند ،
از خدا بخواهیم که مغزهای بسته ، اندیشه های دگم و گمراه را به راه روشنی و درایت و فهم و کمال رهنمون سازد ،
از خدا بخواهیم اگر طی این سال دانسته و یا نادانسته عده ای را به هر دلیل از خودمان رنجانده ایم و یا خدای نخواسته دل هایشان را شکسته ایم ، دل های این عزیزان را ازما خشنود و بخشایش و گذشت شان را شامل حال ما بکند ،
از خدا بخواهیم که زندانیان دربند را آزاد و به آغوش گرم خانواده هایشان باز گرداند ،
از خدا بخواهیم که به ما کمک کند تا در سال آتی به وظایف انسانی خودمان در برابر خود و جامعه به خوبی عمل کنیم ،
از خدا بخواهیم که همه ی بیماران را شفای عاجل عنایت کند ،
بیاییم و از خدا بخواهیم که به هر انسان و خانواده ی ضعیف و محروم ، شادی و خوشبختی و نعماتش را دریغ نکند ،
از خدا بخواهیم که این دوستی ها ی خوب و پاک و انسانی را از ما نگیرد و آنها را گسترش دهد ،
و اما ؛
در این روزها خانه های دلمان را هم از غم ها و ناراحتی ها ، کینه ها و عداوت ها ، کدورت ها و دشمنی ها ، جهالت هاو ندانم کاری ها ، و از هر چه که عامل تباهی قلب هایمان است بزداید و به جای آن مهر و محبت و صفا و عشق و دوستی و وفاداری و شادی و عدل و انصاف بگذارد،
متاسفانه و با همه ی این احوال ، در سال 88 دیدیم که عده ای نابخرد و کوته فکر ، به نام مذهب و دین و به نام عشق و علاقه ی به ولایت و امثالهم ؛ خیلی بد و غیر منصفانه و تنگ نظرانه با همنوعان خودشان برخورد کردند ، خیلی از اهانت ها و تحقیرهای ناروا را به انسان های پاک و ارزشمند و بزرگ روا داشتند ، خیلی از افتراها و تهمت ها و بی دینی های آشکار را نسبت به فرزندان خوب و پاک این انقلاب روا داشتند ، ملت را به دو بخش خوب و بد و سبز وسیاه تقسیم کردند و بر
نادانی ها و خود خواهی های خودشان هم اصرار و ابرام ورزیدند ، آدم های کوچک را بر کارهای بزرگ گماشتند و روش های سراسر اشتباه و خطرناک را در اقتصاد و فرهنگ وسیاست این مملکت و متاسفانه همه اش با نام اسلام و انقلاب بر مردم و بر این انقلاب تحمیل کردند ، زبان بیگانگان و استعمارگران شرق و غرب را بر ملت و کشور و دولت ما دراز کردند ، همه ی دستاوردهای سی ساله ی این انقلاب را با نادانی و نابخردی تمام زیر سئوال بردند و هر صدای مخالف را در گلو خفه کردند ،
و به مردم گفتند که باید به زور عشق بورزید و به زور کینه داشته باشید و به زور بپذیرید و به زور انکار کنید ! این خودخواهی ها و انحصار طلبی ها و انحصار گرایی ها و تک صدایی ها و جولان دادن ها هنوز ادامه دارد ، و تحلیل های آبکی صدا وسیما که باز هم متاسفانه تصور واهی می کند که مردم هیچ نمی دانند و تحت تاثیر این القائات و تبلیغات واقع می شوند ، هنوز ادامه دارد .
چه بسیار انسان های منفعل و منزوی و بی سواد یا کم سواد که دست راست و چپ خود شان را هم نمی شناختند ، با حاکم شدن این سیستم ، و با سوء استفاده ی تمام از این اوضاع و شرایط وارد امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شدند و شروع کردند به نظریه پردازی های کودکانه و چاپلوسی ها و تملق گویی های مشمئز کننده تامگر هرکدام بیشتر و بهتر به نان و نوا و پست و مقامی برسند و رسیدند . در ِ اقتصاد و فرهنگ و سیاست ، برای دزدی ها و سوء استفاده ها و رانت خواری ها ی فراوان و گسترده کاملا" باز شد و برای پوشش این دزدی های کلان ؛ رانت خواری های برخی از آقازاده ها را که از اوایل انقلاب تا کنون ادامه دارد ، آشکار کردند ( رانت خواری هایی که همه ی مردم در جریان آن بودند و نیاز به این همه جار و جنجال و هیاهو نبود ) البته زمانی می رسد که باز عده ای بیایند و بگویند که قبلی ها چه تخریب ها وفسادهایی که نکردند !! مردم می خواهند بدانند که تا به کی این دور تسلسل باطل افشاگری های علیه خود به پایان می رسد و بالاخره کی مزیت های صدور کلان انرژی به سفره هایشان می نشیند ؟!! مگر همین آمریکایی که هر لحظه اورا تف و لعنت می کنیم و خواهان مرگش می شویم ، چاه نفتی را که در زمین های یک فرد حقیقی پیدا بشود ؛ به نام خودش به ثبت نمی رساند و درصد بالایی از سود سرشارش را به او نمی دهد؟!
گرسنگی مفرط بخش عظیمی ازاین جامعه به قیمت تا خرخره خوردن عده ی معدودی ، تا کی می خواهد ادامه داشته باشد ؟
ملت بزرگ ایران ؛ عملا" ثابت کرده است که حاضراست گرسنگی و محرومیت های زیادی را تحمل کند به شرطی که به آنها راست بگویند ، تبعیض و ستمی در کار نباشد ، انسان های بی لیاقت و بی کفایت از راءس امور برداشته شوند ، دروغ گویان و چاپلوسانی که حتی رنگ پشت جبهه ها را هم ندیده اند ؛ و در انقلاب هم سهم چندانی نداشته اند ، از نام اسلام و انقلاب و جبهه و جنگ و ولایت سوء استفاده نکنند ، دست زور و خفقان از روی این مردم برداشته شود و فضای امنیتی و تهمت زنی برچیده شود .
این بهار و این نوروز ، باید بهار و نوروزی باشد برای احقاق حق ، برای زدودن دروغ و ریای کثیف و نفرت برانگیز از چهره ی انقلاب و اسلام ، انگلیسی ها ، روس ها و آمریکایی های اصلی در کشور که تعدادشان هم زیاد نیست باید از اداره ی امور برچیده شوند و سیاست ها شفاف و باز شود ،
بگذاریم تا مردم در این برهه ی حساس از انقلابشان ، طعم عدالت و انصاف را بچشند و آزادانه مطالب و خواسته هایشان را بیان کنند .
بگذاریم بهار و نوروز امسال ، تحولی اساسی در رفتارها و دیدگاه هایمان نسبت به انقلاب و مردم پدید آید . مگر امام خمینی نفرمودند که بسیج ما یک بسیج بیست میلیونی است ، پس چرا بعضی ها را بسیجی می دانید و بسیاری را ضد بسیج و سپاه ؟! اگر حساب توطئه گران و خیانت پیشگان از حساب قاطبه ی ملت جداست ، و اگر ملت ایران همه بسیجی هستند ، پس به چه علت این انشقاق و تبعیض را در بین این ملت به وجود می آورید و به آن دامن هم می زنید ؟!
مگر اسلام دین رحمت و راءفت نیست و مگر پیامبر اسلام ، پیامبر رحمت نیستند و آن هم رحمه للعالمین ؟! پس شما چرا تعبیری دیگر از اشداء علی الکفار و رحماء بینهم را ارائه می کنید ؟! این ( بینهم ) مگر اکثریت ملت ایران را تشکیل
نمی دهد ؟! و این ( کفار ) چه کسانی هستند ؟ چه کسی می تواند بگوید که فلان جوانی که بر اثر رفتار غلط ما به طور کلی شکل و شمایل و ایده و اندیشه اش را از انقلاب و اسلام جدا کرده و طور دیگری می خواهد و طور دیگری فکر می کند ، ( کافر ) است یا کافر شده ؟! و تازه مگر ما در اسلام کافر ذمی هم نداریم ؟!!! و آیا این کفار خودساخته بیگانه اند و غیر مسلم که ما آنها را (ذمی ) تلقی کنیم ؟!
پس باید قبول کنیم که کفار بسیار اندک و در اقلیتی شدیدند ، و اگر این طور است که ( این طور است ) ، با تغییر رویکردهای افراطی و روش های تند و بی اثر و بلکه بسیار مخرب ، بیایید این فاصله ی دولت از ملت را تا می توانید و عملا" کم و کم تر کنید .
چرا عده ای معدود باید خودشان را تافته ی جدابافته بدانند و همه ی اسلام و شهادت و ایثار و تقوا و فهم و عقل و کمال و درک و حزب اللهی بودن و انقلابی بودن را در خودشان متجلی ببینند و یا حداقل این گونه تصور کنند ، آنهم با رفتارهای نامعقول و تند و غیر منطقی و مابقی مردم را که خیلی عظیمی هستند ، در مقابل خودشان جلوه بدهند ؟!
بیاییم در این نوروز و در این بهار ، این اشتباه های بزرگ و جبران ناپذیر را سریعا" ترمیم و تصحیح کنیم ، به مردم احترام بگذاریم ، عقل و شعور مردم را دست کم نگیریم ، به شدت با افراط گرایان و تند روها و مقدس مآب های خطرناک مقابله ای اصولی داشته باشیم ، همان گونه که به هر دلیل و بهانه با عده ای که آنها را غربی و غرب زده و لیبرال و وابسته و ... نامیدند ، به شدت و بدون ملاحظه برخورد کردند و مگر علی ابن ابیطالب نفرمود که دو گروه همواره به اسلام ضربه می زنند ؛ یک گروه مقدس مآب های نادان و تند رو و عالمانی که به علم خود عمل نمی کنند و در مقابل اندیشه های ناب اسلامی قرار می گیرند ( که به روشنفکر مآب های امروزی نزدیک اند ) ؟!
بی گمان در فضای وحدت و وفاق و همدلی است که می توان به اهداف بزرگ این انقلاب و این مردم جامه ی عمل پوشانید و تفرقه که پیامبر عظیم الشاءن اسلام (ص) و اما م همام علی ابن ابیطالب (ع) از آن می هراسیدند ، همواره موجب نابودی اسلام و امت اسلام خواهد بود .
بگذارید نوروز ، واقعا" روزی نو برای همه ی ایرانیان باشد .
-
