حسين مظلوم ترين مردم گراي تاريخ

حسين سليمي

معماي شگفت انگيز تاريخ اسلام اين است که بزرگ ترين فجايع نه به دست بيگانگان و نامسلمانان که به وسيله مدعيان حکومت اسلامي به انجام رسيده است. هيچ يک از ائمه شيعه توسط بيگانگان و ايادي روم و يهوديان شهيد نشدند، همگي شهيد قدرت جويي گروهي از مسلمانان شدند که سنت دين اسلام در مورد محوريت مردم در شکل گيري حکومت ديني را برنمي تافتند. امام حسين(ع) نمونه بارزي بود که خصلت نامردمي خلفاي جور را با خون خود برملا ساخت. شايد نگاه از اين زاويه به قيام امام حسين(ع) معمول نباشد اما نگاهي کوتاه و گذرا به رفتار امام در جريان حماسه عاشورا اين حقيقت انکارناپذير را آشکار مي کند. امام حسين هميشه امام حسين بوده است و هميشه حق بوده است، اما اين پيشواي حق که حکومت زمان خود را از همان ابتدا کاملاً نامشروع مي دانست به مدت 10 سال اقدامي نکرد و حرکتي را سازمان نداد تا زماني که مردم کوفه و قبايل عمده مرکزي جهان اسلام که نمايندگان آنها در کوفه گرد آمده بودند او را دعوت کردند. طبق تواتر تاريخ آنچه سبب ساز حرکت امام حسين (ع) و آغاز قيام او شد دعوت مردم بود؛ مردمي که به واسطه حضور و خواست آنها امکان حضور در صحنه سياست فراهم و حجت آن حرکت سياسي مي شود. براي امام دعوت مردم اساس و بنياد حجت شرعي بود و به همين سبب آن را مبناي حرکت خود قرار داد. نوع رفتار امام به گونه يي است که نشان مي دهد خواست مردم براي او صوري و بهانه ظاهري نيست و مهم و اساسي است. به همين دليل نيز او سه بار با پيک هاي مختلف خود به بررسي صحت و سقم اين دعوت مي پردازد و حرکت نهايي خود به سمت کوفه را منوط به تاييد مکرر دعوت و تمايل واقعي مردم مي کند.

حرکت مسلم بن عقيل به سوي کوفه پس از دو بار اطمينان امام از صحت و اعتبار دعوت و خواست مردم و نمايندگان قبايل آن دوران است و تا زماني که او براي بار سوم آن را تاييد نمي کند، امام به سوي کوفه حرکت نمي کنند. زماني که حربن يزيد رياحي نيز جلوي کاروان امام را مي گيرد اولين و مهم ترين حجت امام براي او نامه هاي هزاران نفر از نمايندگان قبايل است که او را به سوي خود خوانده اند. اين کلام به گونه هاي مختلف در خطبه هاي امام حين واقعه کربلا نيز تکرار شده است. حتي در برخي منابع در مورد مذاکرات امام با حر قبل از آغاز واقعه کربلا آمده که امام خواسته اند اگر واقعاً مردم ديگر تمايل ندارند اجازه دهند ايشان بازگشته و از آن ملک بيرون برود. تمامي اين نشانه ها گوياي آن است که امام حسين(ع) نيز مانند پدر و برادر خود خواست و تمايل مردم را اساس حرکت يا حتي حکومت خود مي دانستند؛ امام علي(ع) که تا مردم نخواستند امر آنها را به دست نگرفت و امام حسن (ع) که وقتي مردم را از گرد خود پراکنده ديد حکومت را واگذار کرد. شايد دليل جاودانگي اين خاندان ارجمند و قيام اسطوره يي امام حسين در تاريخ اين باشد که آنها با فدا کردن جان خود بر اين حقيقت پاي فشردند که حکومت الهي جز با خواست و تمايل مردم نيست.