هنرمند نميميرد، اما...
هنوز اهالي هنر در سوگ پرويز مشكاتيان بودند كه خبرهاي تلخ يكي يكي از راه رسيد. مسعود رسام، مهدي سحابي، عباس شباويز، جمشيد لايق و محمود شاهرخي. خزان طبيعت انگار با خزان هنرمندان همراه شده، هنرمنداني كه هنرشان بخشي از هويت فرهنگي ماست.
نميدانم چرا اما امسال فصل خوبي براي اهالي فرهنگ و هنر نيست، امسال انگار در كنار ريزش برگها هنرمندان و اهالي فرهنگ هم با اين دنيا خداحافظي ميكنند و بعد رژه تيترها در صفحات روزنامهها شروع ميشود. «گفتگويي منتشر نشده»، «عكسي منتشر نشده» اما مگر هنرمند ميميرد، اين جمله شايد تكراري باشد اما واقعيت دارد. هنرمند زنده است تا زماني كه آثارش زنده هستند. مرگ هنرمند وقتي است كه كسي سراغي از آثار او نگيرد. تلخ؛ زماني است كه با مرگ عباس شباويز بفهميم او تهيهكننده فيلم ماندگار قيصر بوده است.
بدتر، هنگامي است كه بعد از مرگ مترجم، كتابهاي كمفروش مهدي سحابي پرفروش شود. با مرگش يادمان بيفتد كه او بود كه مارسل پروست را به ادبيات ايران معرفي كرد، لويي فردينان سلين با ترجمه او لحظههاي ماندگاري را براي ما رقم زد. بدتر از همه، زماني است كه هي از همديگر سوال كنيم كه جمشيد لايق كدام نقش هزاردستان را داشت؟ اصلا بود يا نبود؟ كجا بود اين سالها!؟
مرگ كه ميآيد ما هم با اهالي هنر مهربانتر ميشويم و اين خاصيت مرگ است. مرگي كه براي ما سخت است (سوژه است)! براي هنرمند اداست!
سايت جام جم
هنوز اهالي هنر در سوگ پرويز مشكاتيان بودند كه خبرهاي تلخ يكي يكي از راه رسيد. مسعود رسام، مهدي سحابي، عباس شباويز، جمشيد لايق و محمود شاهرخي. خزان طبيعت انگار با خزان هنرمندان همراه شده، هنرمنداني كه هنرشان بخشي از هويت فرهنگي ماست.
نميدانم چرا اما امسال فصل خوبي براي اهالي فرهنگ و هنر نيست، امسال انگار در كنار ريزش برگها هنرمندان و اهالي فرهنگ هم با اين دنيا خداحافظي ميكنند و بعد رژه تيترها در صفحات روزنامهها شروع ميشود. «گفتگويي منتشر نشده»، «عكسي منتشر نشده» اما مگر هنرمند ميميرد، اين جمله شايد تكراري باشد اما واقعيت دارد. هنرمند زنده است تا زماني كه آثارش زنده هستند. مرگ هنرمند وقتي است كه كسي سراغي از آثار او نگيرد. تلخ؛ زماني است كه با مرگ عباس شباويز بفهميم او تهيهكننده فيلم ماندگار قيصر بوده است.
بدتر، هنگامي است كه بعد از مرگ مترجم، كتابهاي كمفروش مهدي سحابي پرفروش شود. با مرگش يادمان بيفتد كه او بود كه مارسل پروست را به ادبيات ايران معرفي كرد، لويي فردينان سلين با ترجمه او لحظههاي ماندگاري را براي ما رقم زد. بدتر از همه، زماني است كه هي از همديگر سوال كنيم كه جمشيد لايق كدام نقش هزاردستان را داشت؟ اصلا بود يا نبود؟ كجا بود اين سالها!؟
مرگ كه ميآيد ما هم با اهالي هنر مهربانتر ميشويم و اين خاصيت مرگ است. مرگي كه براي ما سخت است (سوژه است)! براي هنرمند اداست!
سايت جام جم