متن ذیل گزیده ایی از وصیت داریوش کبیر است به جانشین اش و ولیعهدش :
هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری که رعایت دوستی بنمایی


توصیه دیگر من این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده چون هر دوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغگو را از خود دور نما.

افسران و سربازان ارتش را راضی نگهدار و با انها بدرفتاری نکن اگر با انها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست معامله متقابل کنند اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدنشان باشد و تلافی آنها این طور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم نمایند.

امر آموزش را که من شروع کرده ام ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا اینکه فهم و عقل آنها بیشتر شود و هر قدر که فهم و عقل انها زیادتر شود تو با اطمینان بیشتری می توانی سلطنت کنی.

هرگز از آباد کردن دست بر ندار زیرا اگر دست از آباد کردن برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذشت زیرا قاعده این است که وقتی کشور آباد نمی شود به طرف ویرانی میرود

در آباد کردن حفر قنات و احداث جاده و شهر سازی را در درجه اول اهمیت قرار بده.

عفو و سخاوت را فراموش نکن و بدان که بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت. ولی عفو فقط موقعی باید بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای.