تغيير هميشه بد نيست. تغيير احكامى نظير قبله، دليل بر نارسايى علمى و يا شكست طرح قبلى نيست، بلكه نشانه توجه به مسائل جديد و تغييرى حكيمانه است. نظير تغيير كتاب و معلم و نسخه پزشك هنگامى كه وضع شاگرد و مريض تغيير پيدا مى‏كند.
در اسلام هرگز بن نسبت وجود ندارد و بعضى از قوانين آن قابل تغيير است. «ما ننسخ من آية او ننسها نأت بخير منها او مثلها»( بقره، 106.) يعنى هر حكم و آيه‏اى را كه نسخ كنيم و يا نزول آن را به تأخير اندازيم بهتر يا همانند آن را مى‏آوريم.
دست خداوند هم در آفرينش باز است، هم در وضع و جعل قوانين و هم در تغيير و تحوّل آنها.
او مى‏تواند آب را تلخ كند. «لو نشاء لجعلناه اجاجا»(واقعه، 70.)
درختان را خشك سازد. «لو نشاء لجعلناه حطاما»( واقعه، 65.)
مى‏تواند همه مردم را محو و نابود كند و گروه ديگرى بيافريند. «اِن يشاء يذهبكم و يأت بخلق جديد»(ابراهيم، 19.)
مى‏تواند با قهر خود قيافه‏ها را تغيير دهد. «كونوا قردة خاسئين»(بقره، 65.)
مى‏تواند دريا را خشك كند و از سنگ خشك دوازده چشمه آب درآورد و عصاى بى‏جان را اژدها كند و دوباره اژدها را عصا كند.
جالب اين‏كه يهوديانى كه با خون شدن آب دريا، بوزينه شدن برخى مردم، خشك شدن دريا و... با چشم خود ديدند و به خاطر يك حكم تغيير قبله اين قدر بهانه گرفتند