اصل در اسلام رحمت و رأفت، محبّت و مودّت، عفو و كرامت، كظم غيظ و مسالمت مى‏باشد كه براى هر يك از اين واژه‏ها آياتى در قرآن آمده است. مثلاً: در نمازهاى پنجگانه ده‏ها بار سخن از رحمت و مهربانى (در هر ركعت 6 بار) «الرّحمن الرّحيم» آمده است كه نوعى ترويج و دعوت به مهر و محبت و رفتار دوستانه به يكديگر است.
«رئوف» از صفات خدا و پيامبر دانسته شده و در مقابل از قساوت و سنگدلى انتقاد شده است. «ثم قست قلوبكم»( بقره، 74.)
محبّت هديه الهى است كه خداوند آن را در دل زن و شوهر قرار مى‏دهد. «و جعل بينكم مودّة و رحمة»(روم، 21.)
عفو كردن و فرو بردن خشم و كظم‏غيظ ستايش شده است.
در برخورد با افراد نااهل، ابتدا رفتار و گفتار مسالمت‏آميز را سفارش كرده است؛ امّا در برابر همه‏ى اينها گاهى تهديد و خشونت براى سركوب روحيه‏هاى مغرور و حفظ دست آوردهاى مهم لازم است؛ مثلاً: به مسلمانان دستور مى‏دهد، هر چه در توان داريد براى ترساندن دشمنان خدا و آمادگى دفاع و برخورد با دشمنان، خودتان آماده كنيد. «و أعدّوا لهم ما استطعتُم من قُوَّة»(انفال، 60.)
همين كه مردم به پيامبرصلى الله عليه وآله گفتند: على‏عليه السلام خشونت دارد، (نمى‏گذارد هر گونه كه دوست داريم و مى‏پسنديم، عمل كنيم) آن حضرت فرمود: «انّه لَخشن فى ذات اللّه» علىّ در مورد انجام امور الهى سختگير و خشن است. آرى، در انجام فرمان خدا بايد صلابت و قاطعيت و خشونت داشت.
در اجراى حدود الهى در مورد خلافكاران، مى‏فرمايد: دلسوزى و رأفت را كنار گذاشته و حكم خدا را اجرا كنيد. «لاتأخذكم بهما رأفة فى دين اللّه»(نور، 2.)
به هر حال عمل به احكام بايد همراه با جديت، عشق، تصميم قاطع و عزمى جزم باشد، نه با شوخى و عادت، نه با شك و ترديد، نه با تشريفات و ظاهرفريبى، نه مقطعى و موسمى، نه موضعى و نه با كسالت و بى‏حالى.