باز از يك نگاه گرم تو يافت

همه ذرات جان من هيجان

همه تن بودم اي خدا همه تن

همه جان گشتم اي خدا همه جان

چشم تو اين سياه افسونكار

بسته با صد فريب راهم را

جز نگاهت پناهگاهم نيست

كز تو پنهان كنم نگاهم را

چشم تو چشمه شراب من است

هر نفس مست از اين شرابم كن

تشنه ام تشنه ام شراب شراب

مي بده مي بده خرابم كن

بي تو در اين غروب خلوت و كور

من و ياد تو عالمي داريم

چشمت آيينه دار چشم من است

شب چراغي و شبنمي داريم

بال در بال هم پرستو ها

پر كشيده به آسمان بلند

همه چون عشق ما به هم لبخند

همه چون جان ما به هم پيوند

پيش چشمت خطاست شعر قشنگ

چشمت از شعر من قشنگ تر است

من چه گويم كه در پسند آيد؟

دلم از اين غروب تنگ تر است