Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionرفتی اما.... Emptyرفتی اما....

more_horiz
کاش باورم داشتی
سالها گذشت
سالهایی که برایم فقط یک سال بود
وقتی نگاه می کنم
می بینم تمام زندگی ام
به جای یک کلمه سه حرفی
که بارها واژه به واژه برایش نوشتم
اسیر یک کلمه چهار حرفی شده بود
دروغ
دروغ
دروغ

تنها دلخوشی ام همین شعرهایم بود
و حالا ...

تمام وجودم یخ زده شد

همه ذرات نگاهم محکم شد

چشمهایم بیخود شد

یک نفر بیگناه می میرد

اما تو حتی یک نگاه به آن چشمها نکردی

من حتی اشکهای خدا را دیدم

وقتی که فهمید با دل من چه کردی

باید باور کنی که برای همیشه تنهایم

آن هم فقط به خاطر....

ای کاش تنها این را باور داشتی!

descriptionرفتی اما.... EmptyRe: رفتی اما....

more_horiz
دیده ای؟!
همیشه به آخر که می رسد دلمان می گیرد ، بغض کوتاهی راه گلو
را می بندد
و اشک پرده ی چشم را تار می کند ، تار و مبهم...
تا وقتی هست ، یادمان می رود که بوده است ، انگار که همیشه منتظر
بوده ایم تا به انتها برسد که دوستش بداریم ....
همیشه به آخر که می رسد ، چشمها کارشان سخت تر می شود ، هم باید
مرورگر خاطره باشند هم باید خیس شوند ، همیشه به آخر که می رسد ....
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply