Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionنكاتي از دين Emptyنكاتي از دين

more_horiz
ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام چاپ پست الكترونيكي
۱۰ آبان ۱۳۸۷
به درستی كه از برای خداوند تعالی حرمی است كه او مكه است، و از برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله حرمی است كه او مدینه است، و از برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است كه او كوفه است، و از برای ما اهل بیت حرمی است كه او قم است. زود است دفن شود در او زنی از فرزندان من كه اسم او فاطمه است: «من زارَها وَجَبت له الجنّة؛ كسی كه زیارت كند او را، بهشت بر او واجب است».



در كتاب تحفة المظفریه فی تذكرة اولاد الائمة در شرح اولاد حضرت امام همام موسی الكاظم علیه‌السلام ذكر شده كه در ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام مدفونه در قم، چهار حدیث از سه امام وارد شده است.

1- از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام كه می‌فرماید: به درستی كه از برای خداوند تعالی حرمی است كه او مكه است، و از برای حضرت رسول صلی الله علیه وآله حرمی است كه او مدینه است، و از برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است كه او كوفه است، و از برای ما اهل بیت حرمی است كه او قم است. زود است دفن شود در او زنی از فرزندان من كه اسم او فاطمه است: «من زارَها وَجَبت له الجنّة(1)‌؛ كسی كه زیارت كند او را، بهشت بر او واجب است»، و در خبر دیگری آمده است: «اِنَّ زیارتها تعادل الجنّة.»(2)

2- از حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در جواب سعد بن سعد كه سؤال می‌كند از فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام، می‌فرماید: «من زارها فله الجنة»(3)؛ كسی كه زیارت كند او را به بهشت می‌رود.

3- نیز از آن حضرت است كه می‌فرماید به سعد، از ما نزد شما قبری است؟ عرض می‌كند: بلی، پدر و مادرم به فدای تو باد! فاطمه دختر موسی بن جعفر است؟ می‌فرماید: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»(4)؛ كسی كه با معرفت و شناخت ایشان را زیارت كند، پاداشش بهشت است.

4- حضرت امام محمد تقی علیه السلام می‌فرماید: «من زار عمّتی بقم فله الجنّة»(5)؛ كسی كه زیارت كند عمه مرا در قم، بهشت برای او است.


منبع:
شرح احوال حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام و امامزادگان شهر قم، تألیف شیخ محمدجواد شاه عبدالعظیمی .
تبيان

descriptionنكاتي از دين EmptyRe: نكاتي از دين

more_horiz
خانواده ی خوبی ها

نامه اى براى همه ى زمان ها ، برای همه ی جوان ها (5)

جوان

در سلسله مقالات قبل ، سفارشات ارزشمندی را از امام علی (ع) به تمام جوانان مورد بررسی قرار دادیم : "روح جستجوگری "،"عمل به واجبات " ، "مرور زندگی گذشتگان" ، " چنگ زدن به ریسمان الهى" ، "اهمیت پند و موعظه" ، " سفارش به زهد " ، " یقین قلبی " ، " یاد مرگ " ، "چگونگى روابط اجتماعى و عملكرد صحیح و مناسب در قبال جامعه " و " پرهیز از سخن نادانسته " .

امام علی (ع) یكى از مهم ترین و تعیین كننده ترین وظایف اجتماعى جوان را امر به معروف و دستور به رفتار نیك و مورد قبول دین و جامعه می داند.

امر به معروف ، یكى از تكالیف اجتماعى جوان است كه باید آن را به طور دقیق فرا بگیرد و جامه ى عمل بپوشاند. امر به معروف همانند هر واجب دیگر داراى شرایطى است. شرط حج ، امنیت راه است، شرط خمس و زكوة داشتن مال است و... امر به معروف نیز شرایطى دارد:

1- كسى كه امر به معروف و نهى از منكر مى كند ، خودش معروف و منكر را بشناسد ، خودش بداند چه چیزى واجب است و چه چیزى حرام.

2- احتمال تأثیرگذارى در امر یا نهیش باشد. بداند كه كلام او و حركت او مؤثر است و كسى كه مبادرت به ترك معروف یا انجام منكر كرده، دست از كار ناشایست خود خواهد كشید.

3- ضرر و خطرى متوجه آمر به معروف و ناهى از منكر نباشد.


امر به معروف مراتب و مراحلى نیز دارد:


مرحله ى اول این است كه ما با عملمان ، فرد خلافكار را متوجه كنیم.

مرحله دوم این است كه با زبان و به صراحت او را متوجه خلافش كنیم و با كلام خویش و مستقیماً او را از كار زشت بازداشته و یا به كار خیر دعوت نماییم.

مرحله سوم جایى است كه ممكن است نیاز به خشونت باشد و با تندى با او برخورد كنیم.

البته در تمام این مراحل تصریح شده است که باید به مرحله پایین تر بسنده كرد مگر اینكه انسان یقین داشته باشد بى تأثیر است و نیاز به حركتى جدى تر دارد كه در این صورت باید وارد مراحل بعدى شد.

امر به معروف مراحل و مراتبى بالاتر نیز دارد كه این مراحل به عهده ى حكومت واگذار شده است یعنى از حیطه ى وظیفه ى شخصى خارج و جنبه ى حكومتى پیدا مى كند.

مثلاً اگر امر به معروف و نهى از منكر، مستلزم رساندن صدمه اى به خلافكار باشد، این در عهده ى اشخاص نیست و حكومت است كه باید وارد عمل شود و اشخاص فقط در صورتى كه حكومت از آنان كمك بخواهد، باید او را مدد كنند و خود شخصاً صلاحیت ورود به این حوزه را ندارند.



معیار پرتكرار
امام علی (ع) در انتهاى این سفارش مى فرمایند: امر به معروف كن تا خود از خانواده ى معروف شوى.

"تكن من اهله ". این جمله ى كوتاه امام علی (ع) ، دو ثمره ى باارزش دارد : یكى فردى و دیگرى اجتماعى.

ارزش فردى آن این است كه وقتى تو دیگرى را امر كردى كه كار خوبى را انجام دهد ، خودت لاجرم آن كار را انجام خواهى داد و چون كسى را از كار زشتى نهى كردى، اگر به همان كار زشت آلوده شوى ، خودت شرمسار خواهى شد.

از سوى دیگر و در حیطه ى اجتماعى، وقتى این امر به معروف و نهى از منكر انجام شد و به صورت روح اجتماعى درآمد، اجتماع اسلامى ، تبدیل به خانواده ى خوبى ها مى شود.

با امر به معروف، جامعه ى اسلامى را به خانواده اى از خوبى ها تبدیل مى كنند كه همه ناظر، مواظب و دلسوز یكدیگرند.

در حركتى كه جوان آغاز مى كند و آن حركت تكرار مى شود ، تا همه ى جامعه ى مسلمان به آن خو بگیرند . پس دیگر جایى نمى ماند كه خود این فرد، دست به ارتكاب خلاف بزند.

خود این مسلمان نیز اگر در زمانى و هنگامه اى تحت تأثیر تمایلات شیطانى قرار گرفت، چون جامعه ى پیرامونش همه خوبند و خانواده اى بزرگند كه بر محور خوبى و معروف حركت مى كنند، همه او را از آن كار نهى خواهند كرد.

و او كه آغازگر این راه بوده است خود از نعمت خانواده اى نمونه بهره مند خواهد شد كه به او مجال بدى و خلاف نمى دهند.

امر به معروف نظارتى همگانى را بانى مى شود كه در آن نیازى به ناظر و محتسب نیست.

گاه شنیده مى شود در جایى خلافى صورت مى گیرد و برخى اعتراض مى كنند كه چرا ناظر نمى گذارید؟ سئوال مى كنیم: اگر ناظر خود خلاف كرد، چه؟ براى او هم ناظر بگذاریم؟ اگر این ناظر دوم هم خلاف كرد، چه؟ امر به معروف و نهى از منكر نظارت همگانى در همه ى اركان جامعه است.

با امر به معروف، جامعه ى اسلامى را به خانواده اى از خوبى ها تبدیل مى كنند كه همه ناظر، مواظب و دلسوز یكدیگرند و همه مى دانند كه اگر كشتى اجتماعشان در نقطه اى سوراخ شود، گرچه این سوراخ در زیر پاى دیگرى باشد، باعث هلاك همه ى كشتى نشستگان خواهد شد.


معیار تعیین كننده

امام علی (ع) در آخرین فرازهاى این بخش مى فرمایند: سرزنش سرزنش كنندگان تو را از راه باز مدارد(1) .
جوان وقتى راه را شناخت باید در مسیر حق پایدار باشد.

قطعاً مسیر، مسیر هموار و آماده اى نیست و با مشكلات مواجه است، قطعاً افرادى یافت خواهند شد كه با سرزنش و استهزاء، انسان را نسبت به ادامه ى راه دلسرد كنند. باید مقاومت كرد.

اگر اهل كسب و كار باشى و سلامت، خواهند گفت: اى بابا با این شكل كه تو معامله مى كنى، هیچ وقت به هیچ جا نمى رسى. زرنگ باش از فلانى یاد بگیر. دو ساله بارش را بست!! و....

اگر كارمند اداره باشى: بابا این چه جور كاركردنه، حالا واجب نیست كه تا ارباب رجوع آمد، كارش تمام شود، بگو بعداً بیاید، یك نفسى بكش.

امام علی (ع) توصیه قرآن را تكرار مى نماید:

سرزنش سرزنش كنندگان تو را در مسیر خدا سرد و ناامید نكند. به سخن آنان گوش نده و در مسیر حق بردبار و صبور باش و بدان كه نتیجه ى نهایى از آن افراد با تقواست(2) ، موفقیت از آن متقین است و پیروزى با آنهاست.

اگر این عزم این اعتماد و این ثبات قدم در جوان به وجود آمد و بر خدا توكل كرد ، عاقبت و پیروزى نهایى از آن اوست...

در دو مقاله ی انتهایی به بحث عمیق و تاثیرگذار " گذر از دنیا و سفر به آخرت " خواهیم پرداخت .



پی نوشت ها :

1- و لا تأخذك فى الله لومة لائم.

2- العاقبة للمتقین



منبع : كتاب " با جوان تا آسمان "– نویسنده : آیت الله مهدی هادوی تهرانی

با تلخیص وگزیده گویی

descriptionنكاتي از دين EmptyRe: نكاتي از دين

more_horiz
نامه اى براى هميشه

نامه اى براى همه ى زمان ها ، براي همه جوان ها (1)
نامه اي براي هميشه

قصد داريم در سلسله مقالاتي ، نامه ي پرمايه و سرشار از نكات تربيتي امام علي (ع) به فرزندشان امام حسن (ع) را ، مورد بررسي قرار دهيم . نامه اي كه براي تمام زمان ها و براي تمام جوان ها نوشته شده است . نامه اي كه خواندن و تامل در آن ، نه تنها بر هر شيعه ي محب اهل بيت ، بلكه بر هر انسان خواهان كمال و رستگاري واجب است . در اين مقاله به سفارش ايشان جهت "جستجوگري در نهاد جوانان" مي پردازيم و در مقاله ي بعد به ديگر رهنمودهاي اين امام همام خواهيم پرداخت .

سال هاى آخر عمر على (ع) است، همه ى شيرينى ها و تلخى هاى زندگى را تجربه كرده است، اينك در راه بازگشت از جنگ صفين است و يكى از آخرين و تلخ ترين تجربياتش را پشت سر گذارده است. در محله اى ، شمشير را به كنارى گذارده، قلم به دست گرفته و نامه اى را خطاب به فرزندش امام حسن مجتبى (ع) آغاز مى كند.

اولين برداشت اين است كه اين نامه، نامه اى از امامى براى امامى ديگر است در حالى كه هرگز چنين نيست و به محض شروع جملات على (ع) ، متوجه مى شويم كه اين نامه از پدرى است با تجربه اى به طول تاريخ، براى تمامى فرزندانش كه در همه ى تاريخ مى خواهند تجربه را آغاز و مزه مزه كنند. فرزندانى كه چون جوانند، نياز به راهنما دارند و چون عمرشان به نهايت رسيد، بايد تجربياتشان را به نسل پس از خود، انتقال دهند.
اين نامه، نامه ى امام على (ع) به امام حسن (ع) نيست، شيوه ى گفتگوى دو نسل است، نسل ديرين و پيشين و نسل نوخاسته و پسين .

اين نامه، نامه اى شخصى، از پدرى به پسرش نيست. در طليعه ى نامه ، امام مى فرمايد: از پدرى رفتنى!، پدرى كه عمر را پشت سر نهاده، پدرى كه زمانه او را فرتوت نموده و... به پسرى كه آرزوى داشتني هايى را دارد كه هنوز به آن دست نيافته، پسرى كه در مسير نيستى و هلاكت قدم نهاده و...(1)

اين نوع تعبيرات و وصف ها هرگز در ساحت امام معصوم راه ندارد. معصوم - طبق باورهاى ما - هرگز به دنبال آرزوهاى دنيايى تمامى ناپذير نيست، معصوم هرگز مسير كسانى كه در طريق هلاك مى روند، نمى پويد، معصوم هرگز خود را به زمان نمى سپارد تا او را به هر سو كه مى خواهد، ببرد، معصوم هرگز عمر خود را از دست رفته نمى انگارد و معصوم هرگز.... اين واژگان و اين توصيفات در قاموس امامت جايى ندارد و امام على (ع) عليه السلام خود بيش از همه از اين اسرار آگاه است و چنانچه عمر پرحادثه و پرنشيب و فرازش نشان داده، هرگز اجازه نمى دهد رخنه اى در ارزش والاى امامت ايجاد شود و خدشه اى بر حقيقت هميشگى ولايت وارد آيد.

اين عبارات وى تأكيد مداوم بر اين مدعاست كه على (ع) ، بر آن است كه با جوانان همه ى تاريخ به گفتگو بنشيند.
حمايت پدرانه

جوانانى كه همچون همه ى فرزندان آدم در اوهام و آرزوهاى دست نيافتنى، عمر خويش را سپرى مى نمايند و مسير مكررى را كه از ابتداى خلقت آدم تجربه شده، باز هم مى آزمايند و در نهايت، سر در مسير گذشتگان خويش مى گذارند و زندگى را بر سر آزموده هاى بى نتيجه ى نسل هاى قبل مى بازند؛ خطاب على(ع) با اينان است.

نامه ى على (ع) بيان اختلاف و تفاوت دو نسل كهنسال ، اما پرتجربه و جوان ، اما با نشاط و پرتحرك است.

نامه ى على (ع) تبيين وظيفه ى همه ى پدران در برخورد با فرزندان خويش و وظيفه ى همه ى جوانان در برابر بزرگان خود است.

نامه ى على (ع) به پدران مى آموزد چگونه با فرزندان خود گفتگو كنند، چه روش هايى را به آنان ياد دهند، چه سفارشاتى را همراهشان نمايند و به جوانان مى آموزد كه بهينه ترين مسير بهره ورى از اين تجربيات چيست؟

جوان در زبان على (ع)، منحصر به سن و سال خاص نيست.

جوان در اين خطاب، هر فردى است كه به دنبال حقيقت است . جوان ، هر انسان با نشاطى است كه روح جستجوگر دارد، جوان ، هر زن و مرد پويايى است كه مى خواهد در جامعه ى خويش نقشى فعال و زنده ايفا نمايد و جوان، هر عاشق سرگشته اى است كه به دنبال معشوق حقيقى اش مى گردد و دل به وصالش در جهان آخرت مشغول نموده است و به اميد آرامش در جنب محبوب ، لحظه شمارى مى كند .

در اين چند مقاله قصد داريم ، فرازهايى از اين نامه را مرور مى كنيم ؛ البته نه به ترتيبى كه در نامه ى امام آمده است، و شروع را از فرازى در ميانه ى نامه برمى گزينيم .

يكى از برجسته ترين ويژگى هائي كه به صورتى آشكار در نامه ى امام رخ مى نمايد، اين است كه امام روح جستجوگر جوان را باور داشته و بر آن مهر تأييد مى زند :

جوان در جستجوست، جستجوى حقيقت، جستجوى خويشتن خويش، جستجوى آينده، جستجوى بايدها و نبايدها جستجوى اينكه خوب چيست و چرا؟ بد چيست و چرا؟ درست كدام است و نادرست كدام؟، چه راهى را بايد انتخاب كرد و از چه راهى بايد اجتناب نمود.

امام على (ع) همانند برخى از پدران، تجربه ى نسل گذشته را بى نياز كننده ى نسل جوان از جستجو، نمى بيند و هرگز تلاش جوان براى جستجو را انكار يا با آن مخالفت نمى نمايد، اما براى اين روح جستجوگر و پرسش خيز، شرايطى مطرح مى كند. شرايطى كه به اين ويژگى جوان، هدف، مسير و ثمر مى بخشند، شرايطى كه اگر جستجو با آنها همراه نشود چيزى جز سردرگمى، يأس و انحراف، فراروى جستجوگر نخواهد بود و تلاش پيگير سال هاى نشاط و طراوت انسان ، كه مى تواند اوج بلند پيروزى را برايش به ارمغان آورد، هديه اى جز تنهايى، انزوا و وحشت نخواهد داشت!

پسرك جوانم! بدان آنچه در بين سفارشات خود، بيش از همه به آن علاقه دارم و بر آن تأكيد مى كنم، سه چيز است: تقواى الهى، اكتفا بر وظايفى كه خدا برتو واجب كرده است و انتخاب مسيرى كه گذشتگان صالح خانواده ى تو برگزيده اند

(2).

امام على (ع) فرزندش را به سه چيز سفارش مى كند و در ضمن اين سه، جستجوگرى جوان را روشن و شرايطش را بيان نموده، در مقاله ي بعد به بررسي دو خواسته ي امام علي (ع) ازجوان و فرزندش ، كه "عمل به واجبات و دورى از محرمات و مرور زندگي گذشتگان " است ، خواهيم پرداخت .

پي نوشت ها :

1- من الوالد الفان، المقر للزمان، المدبر العمر....الى المولود المؤمل مالايدرك، السالك سبيل من قد هلك...

2- واعلم يا بنى انّ احب ما انت آخذ به الىّ من وصيتى: تقوى الله و الاقتصار على ما فرضه الله عليك و الاخذ بما مضى عليه الاولون من آبائك و الصالحون من اهل بيتك.



منبع : كتاب " با جوان تا آسمان "– نويسنده : آيت الله مهدي هادوي تهراني

با تلخيص وگزيده گويي

descriptionنكاتي از دين EmptyRe: نكاتي از دين

more_horiz
salam khanom dast shoma dard nakonad zahmat ksheded yaali
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply