تمامی لحظه هایم
پر است از
تمامی لحظه های
با تو بودن
مرور می کنم
تمامی ثانیه هایش را
و با لبخندی
می سپارمشان به خاطر
نمی دانی که
چه لذتی دارد
یادآوری این همه
خاطرات قشنگ
حرف های شیرین
چشمان خندان
آغوش گرم و محکم
و ...
و بوسه های گرم ترت
هر روز با یک سلام بیدار شدن
و شب ها با یک آرزو خوابیدن

تمامی شب
رد پای عشقت را
به دنبال دارد
و هوا
عطر قدم هایت را
به خاطرش می سپارد



تو
ای خوب همیشگی
چگونه است که
همیشه و همه جا
با منی ؟
حتی وقتی که نیستی
دستان همیشه گرمت را
حس میکنم
و میفشارمشان
مثل همیشه

تو را در قلبم جای دادم
و درش را بستم
که نه تو بگریزی
و نه
غریبه ای
به خانه دلم
سرک بکشد !
کلیدش را هم
مدت هاست
که عمدا گم کرده ام

عزیزم !
محکومی تا ابد در دلم بمانی

ای عشق جاودانی خورشید
ای آسمان من