راه ِ تنهایی ، به هرجا می کشد سینه
نَفَس هایی تهی از حقد و از کینه
همه سایه فرا روی ِ دلی همواره در راهی
چو سنگی بر ملاط غم ، نهد بر روی هم چینه
خدایا این همه دلتنگی و هجر رفیقانی
گسست خلقی از انبوه رنج و درد و پُرشینه