Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود Emptyمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
بنا نداشتم در باره ی برخی مسایل ، صحبت کنم ، اما کمی که فکر کردم ، دیدم گاهی همین مسایل ؛ هم می تواند جنبه ی سرگرم کننده داشته باشد ، هم اینکه انسان با کسب نظرات و ایده ها و دانش دیگران در این موارد به مرحله ای بهتر از فهم چنین مسایلی برسد. صرف نظر از اینکه ، اصولا" طرح چنین موضوعاتی در شرایط امروزضروری به نظر برسد یا نه .، علاقه و توان پیگیری و احساسی خاص از گریز از مشغله ها و گرفتاری های روزمره از سوی عده ای و نیز اعتقادات مذهبی و دینی و ضروریات تام عده ای دیگر ، ما را برآن می دارد که این گونه موضوعات را نیز به احترام این تعداد از افراد درتابلو علایق خود نیز قراردهیم .
این مساله " روح " است . من می دانم که در قرآن کریم و در احادیث و روایات و هم چنین از سوی برخی فلاسفه و فقها و علما ، و از طرف تعدادی از سوء استفاده کنندگان از مسایل ماوراء فیزیک هم ، چنین مساله ای بارها و بارها عنوان و در مورد آن مسایلی کم و بیش روشن بیان شده ، می توان در اینترنت هم سرچ کرد و به مفاهیمی تشریحی یا تعریفی از این موضوع رسید ، اما بهتر است ما خودمان بر اساس توانایی های ذاتی و معلومات اکتسابی دست به کار شویم و در جایی که به اصطلاح کم آوردیم به منابع دیگر رجوع کنیم . البته بدیهی می نماید که ابتدا به ساکن مراجعه به قرآن ، امری لازم و قابل تامل خواهد بود و سپس رجوع به نظریات اندیشمندان قدیم و دانشوران معاصر در باره ی " روح " . مثلا" بوعلی سینا ، یا ابو نصر فارابی ، فخر رازی ، علامه مجلسی ، علامه محمد تقی جعفری ، استاد جعفر سبحانی ، علامه طباطبایی و سایر منابع مهم و موثق در این باره چه نظریاتی ارایه کرده اند . باید که شائبه ی خرافات و حکایات غیر مستند و تعاریف و تفریحات خیالی از دامن روح مثل خیلی از دیگر مسایل بشری کوتاه شود. مثل اینکه برخی می گویند ؛ فلان مرده که پپدرم ، برادرم ، خواهرم ، مادرم ، دوستم ، معشوقه ام ، همسرم و ... بوده است ، در یک صحنه ی کاملا" رمانتیک به شکل یک پرنده ی خیلی زیبا و خوش الحان در مقابل دیدگانم ظاهر شده و من که به چشمانش نگاه کرده ام ، به ناگاه گریه کرده و به پرواز درآمده و رفته . و قس علیهذا.
علی کل حال ؛ امیدوارم دوستان این قضیه را اگر تمایل دارند مثل موضوع جن ، و بهتر از گذشته پیگیری نمایند و در صورت عدم پیگیری و علاقه ، برحقیر حرجی نخواهد بود .
روح چیست ؟
آیا روح ، جسم فیزیکی دارد؟
آیا روح قالب مثالی دارد؟
آیا روح مثل قضیه تناسخ ، در ابدان و اجسام دیگران حلول می کند و بیرون می آید ؟
آیا روح ، مثل یک پرنده پرواز می کند؟
آیا روح مثل جن از اجسام سخت عبور می کند؟
آیا ارواح زندگی انسانی و یا مثل انسان در این دنیا دارند؟
هنگامی که انسان زنده است ، آیا روح او می تواند از بدنش خارج شود؟
اگر روح بتواند از بدن انسان خارج شود ، در چه شرایطی و تا چه مدت و چگونه از بدن او خارج می شود؟
آیا پس از مردن انسان ، روح او سرگردان است ؟
آیا به مصداق انسان ها ی خوب و بد ، ارواح انسان های خوب سرگردان اند و ارواح انسان های بد ، در یک مکان مشخص و زیبا و ساکت سکنا دارند؟
چه کسی گفته است که روح یک شی ء حریری است و منظور او از این سخن چیست ؟
عالم برزخ ، چه عالمی است و با عالم روح چه ارتباطی دارد؟
آیا عالم برزخ ، ظرف است و ارواح مظروف آن ؟
چشم برزخی یعنی چه ؟
آیا ارواح می توانند چشم برزخی داشته باشند ؟
آیا چشم برزخی ، مختص انسان است ؟
آیا اصولا" مساله ای به نام چشم برزخی مقرون به صحت است ؟
بحث روح تا چه اندازه علمی و مبتنی بر شاخص های تجربی است ؟
آیا می توان با شاخص های تجربی و حسی ، روح را مورد شناسایی قرارداد؟
آیا ارواح نامرئی هستند؟
آیا ارواح به دنیایی که ما درآن زندگی می کنیم می توانند برگردند؟
هنگام دوباره زنده شدن انسان در روز محشر ، روح به بدن خود و نه به بدن دیگری بر می گردد؟
ممکن است روح به شکل اخلاق ، رفتار ، نیات و تفکرات انسان در دنیا باشد؟
آیا کسی می تواند در هنگامی که زنده است روح خودش را ببیند و چگونه ؟
آیا احساس درد ، مربوط به روح است یا جسم یا تواما ن و یا تنها به جسم مربوط می شود؟
اگر احساس درد تنها مربوط به جسم باشد و با روح هیچ ارتباطی نداشته باشد ، پس چرا انسان هنگامی که مرده است براثر ضربه ، بریدگی ، سوختگی و غیره هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد؟
و ده ها سووال دیگر؟

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
با سلام دوست عزیز سهیل به موضوع خوبی اشاره کردید
امیدوارم که دوستان عزیز از این مبحث بی خیال نگذرند وهرکس به فراخور دانش وشنیدها و اطلاعاتش

جهت روشنتر شدن مبحث در این بحث ورود کنند

واما به نظر این حیران سراپا تقصیر

روح موجودی مجرد است که به واسطه نفخ الهی در کالبد هر انسانی

دمیده میشود
ودگر اینکه انسان در حقیقت کلمه
روح است نه جسد
واما کالبد مثالی که از ان سخن به میان امد همچون حایل وواسطه ای است فی مابین جسیم وکالبد جسمانی انسان و روح
وروح انسان است که هویت انسانی به ادمیان داده است وعقل وشعور ماها هم به واسطه
روح است والا ما بدون روح انسانی حیوانی هستیم از جمله دگر حیوانات
واینکه میفرمایید روح میتواند از بدن خارج شود یانه

بله این یک مسِِله پذیرفته شده است و محک خورده هستش بله روح انسان قادر به ترک بدن جسمانی

والبته دوباره بازگشت به ان را دارد که متاسفانه در حال حاضر باز هم دنیای مدرن وپیشرفته غرب

در این مورد بیشتر وبهتر دست به مطالعات و ازمون ومحک زده اندچنانچه انجمن روحی انگلستان وامریکا

از جهات متمایزی خیلی پیشرفته هستند ودر برخی دانشگاهای بزرگ انها کرسی به این موضوع داده شده

است ودر مورد تجربی بودن ان بله در حال حاضر بصورت تجربه عینی این موضوع در حال پیگیری است

ودر مورد رجوع روح به دنیای کنونی ما هم بله الا در همین ایران ما انسانهایی

هستند که به راحتی قادر به احضار ارواح مردگان هستند
البته بحث احضار روح از سوی عالمان دینی ما پذیرفته شده ولی احضار را گناه میدانند

واینکه میفرمایید ایا انسان در زمان زنده بودند میتوانند روح خود را ببیند

دوست عزیز قبلا خدمت شما عرض کردم انسان وهویت انسانی وحقیقی ما روح است نه جسم

پس جسم یک اندام و فرع است نه روح واین روح است که دارای بینش و عقل

وخرد است بهتر بود میفرمودید روح انسان مجزا وفارق از بدن میتوانند قالب جسمانی خود را ببیند؟

که جواب مثبت است ما با پرواز روح خود میتوانیم در یک گوشه ای از اطاق جسم فیزیکی خو.د را

در دگر گوشه اطاق ببینیم

درد ورنجو الم هرچند جسمانی است ولی ناشی از بیقراری روح است
وبه همین جهت بدن مرده ما درد را احساس نمیکند

رشته کلام را به دگر دوستان میدهیم


descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
جناب حیران بسیار متشکرم از این اطلاعات خوبی که نوشته اید ، من فعلا" از نظر شما چنین استنباط کرده ام که روح یک ماده ی عالی است و روح مجرد و منتزع از جسم ، خود دارای شانیت و معناست و مستقل از جسم است و این دو به موازات هم هستند نه هم عرض به یاد این آیه ی شریف قرآن در سوره الرحمن افتادم که می فرماید:
مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان
دو جریان آب شور و شیرین در بستر دریا به موازات هم می روند ، اما در هم آمیخته نمی شوند و گویی که بین آنها حائلی است که نمی گذارد یک جریان به جریان دیگر ورود پیدا کند ، این در حالی است که درست در کنار یکدیگر حرکت می کنند و البته آب سیال و روان است و به خودی خود یک موجودیت واحد دارد ، ولو آنکه سنخیت هایش تفاوت ماهوی هم بکند.

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
مرحوم شعرانی در حاشیه تفسیر رازی چنین بیان می‏كند: "تفسیر روح با این مفهوم درست‏تر به نظر می‏آید كه سؤال از وجود روح و حقیقت آن از دیرباز میان ملل جهان متداول بود، خاصّه یهود و مخصوصا آن جماعت از یهودیان كه با فلاسفه آمیخته و از عقاید و اختلافشان درباره روح، اطلاع یافته بودند، تعجّب بشر درباره روح از آن است كه می‏بیند قدرتی است بر خلاف طبیعت و گوئی بر ضدّ آن در نبرد است و گوشت و پوست و استخوان را چون به خود رها كنند زود پوسیده و متعفّن و پراكنده می‏گردد و روح، او را سالها از فرسودگی و تعفّن، نگاه می‏دارد و به حركت و سخن می‏آورد و تعقّل و ادراك می‏كند و اینها هیچ‏یك، كار جسم نیست، جسم، سنگین است و سوی پائین میل دارد و روح بر می‏جهد و جسم را می‏جهاند.



چنانكه در آیه 59 سوره آل عمران ملاحظه می‏گردد، قرآن پیدایش پدیده روح را به عنوان كیفیتی متفاوت با مراحل قبلی، معرفی كرده است یعنی جنین در ماه‏های اول دوره جنینی، دارای حیات و در حال رشد و نموّ می‏باشد و موقعی كه رشد به حدّی رسید كه ساختمان قلب، كامل گردید و شروع به طپش نمود و اعضای بدن كامل شد، حیات نباتی جنین تبدیل به حیات عالی‏تری گردیده، پدیده دیگری به نام روح و نفس، به وجود می‏آید و از آن تعبیر به كیفیت امری شده است. در روایت وارد از امام سجاد علیه‏السلام در تفسیر نورالثقلین17 به این حقیقت اشاره شده كه حیات ابتدائی كه بیشتر، جنبه نباتی دارد به كیفیت بالاتری كه برای تعقّل و زندگی مستقل آماده گردیده، تبدیل می‏گردد18


سرّی است كه جز نهفتنش نیست روان *** دُرّی است نفیس و سفتنش نیست روا
رازی كه میان جانِ جانان منست *** دانسته نیست و گفتنش نیست روا

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
با این گفته های شما آقا سزار عزیز ، پس روح مجرد از جسم نمی تواند باشد، درست فهمیدم ؟

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
نه روح سهیل جان روح در این جهان مادی ما حسب الامر پروردگار همراه و مکمل جسم است

ولی مجرد از جسم به ان معنی که بدون جسم وجود نداشته باشد ویا ذی حیات باشد نیست

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
باید فکر بکنم ، بالاخره این موضوع رو می فهمم ، نگران نباشید

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
روح چیست؟








1- روح چیست ؟
روح، موجودی مجرد است - غير مادي و
قابل قسمت نیست و حیات و فعالیت اعضای بدن، به او متكی است
.

علامه طباطبائی در تفسیر "المیزان"
می‏ نویسد: "كلمه روح به طوری كه در لغت معرفی شده، به معنای مبدأ حیات است
كه جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حركت ارادی می‏شود ولی مراد از روح
در این آیات همان روح و نفس به نام "نفس ناطقه" می‏باشد كه در كالبد همه
افراد انسانهای موجود، وجود دارد. و وجود آن از ناحیه خدا و وابسته به او
است
.(1)

قرآن میفرماید: فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ
مِنْ رُوحِی
(2)

هنگامی كه كار انسان را به پایان
رساندم و در او از روح خود (یعنی یك روح شایسته و بزرگ) دمیدم. و در آیه
مباركه دیگر چنین وارد شده است:


2- واژه روح ؟
واژه روح در قرآن در آیات متعددی تكرار
شده است و آن را منحصر به انسان و یا انسان و حیوان ننموده است، بلكه آن
را در غیر انسان و حیوان نیز اثبات نموده است.

مثل جبرئيل .يا فرشته مخصوص .
قرآن می فرماید : تنزل
الملائكة والروح ....
(3) ملائکه و فرشته بزرگ به زمین نازل
میشوند..

و نیز آیه ..فَاتَّخَذَتْ
مِنْ دُونِهِمْ حِجابا فَأَرْسَلْنا اِلَیها رُوحَنا
(4).

مریم میان خود و آنان حجابی افكند و در
این هنگام، ما روح خود را به سوی او فرستادیم".

وروح انسان
: مانند آیه مباركه :

یسْئَلُونَكَ عَنِ
الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی
(5). از تو (ای پیامبر)
راجع به روح می‏پرسند، بگو روح از كار خدا است و به شما جز اندكی از علم
داده نشده است". در این آیه گرچه روح، مطلق آورده شده و لكن از قرائن موجود
در آیه، استفاده می‏شود كه مراد از روح مورد سؤال، روح انسانی است كه به
امر خدا انجام گردیده است. بنابر عقیده بیشتر مفسّران در آیه بالا روح به
معنای روان و عامل حیات به‏كار رفته است .

پي نوشت:
1- ت تفسیر المیزان - موسوی، ج25، ص
340 - 341

2-سوره حجرآیه 29
3- سوره قدر آیه 4
4- سوره مریم آیه 17
[size=9]5- سوره اسراء آیه 85
[/size]

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود Emptyنظر محمد زکریای رازی در باره روح

more_horiz
از آنجا که روح، ساختاری مغایر با ساختار ماده داشته، اصول حاکم
بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیائی آن است، پیامبر
اسلام، به دستور الهی، در پاسخ پرسش مشرکان فرمود: روح، از عالم امر است .
امام محمد زکریای (1) رازی در ذیل آیه مبارکه «... یسئلونک عن الروح ...» چنین می
نویسد:
«المختار عندنا انهم سالوا عن الروح و انه صلی الله
علیه و آله اجاب عنه
علی احسن الوجوه; بیانه ان المذکور فی الآیة انهم سالوه عن الروح و السؤال یقع علی
وجوه:
احدها: ان یقال ماهیته هو متحیز او فی
حال التحیز او موجود غیر متحیز و لا حال فیه؟
ثانیها:
ان یقال اهو قدیم او حادث؟
ثالثها: ان یقال
هو هل یبقی بعد فناء الاجسام او یفنی؟
و
رابعها: ان یقال ما حقیقة سعادة الارواح و شقاوتها ...» ؟
یعنی:
«نظریه صحیح نزد ما این است که کفار قریش از روح سؤال کردند و پیامبر نیز
بهترین پاسخ را به آنان داد و توضیح آن این که مورد سؤال از روح در آیه
مذکور می تواند چند چیز باشد:
1 . ممکن است
سؤال از ماهیت و حقیقت روح بوده به این نحو که آیا ماهیت روح دارای مکانی
بوده؟ یا در حال تحیز بوده یا اصلا مکانی ندارد و اصولا روح، موجودی غیر
زمانی و غیر مکانی است؟
2 . آیا روح موجودی
قدیم یا حادث می باشد؟
3 . آیا روح حالت فنا
نداشته، بعد از این دنیا و جدائی از بدن باقی می ماند، یا فانی می شود؟
4 . آیا حقیقت سعادت ارواح و شقاوت آنها چیست؟سپس اضافه می کند که مسائل مربوط به روح زیاد و فراوان می باشد و
در این آیه دلالت خاصی بر این که مراد از سؤال درباره روح چه می باشد؟ به
صراحت وجود ندارد و لکن خداوند در پاسخ سؤال از روح چنین می فرماید:
«قل الروح
من امر ربی ...» .
«ای پیامبر به آنان بگو
روح از عالم امر پروردگار من می باشد» .
امام
رازی به دنبال ذکر این مطالب می نویسد:
«هذا
الجواب لا یلیق الا بمسالتین: احدهما السؤال عن الماهیة اهو عبارة عن اجسام موجودة فی
داخل البدن متولدة عن
امتزاج الطبایع و الاخلاط و ... .» .
مراد از
پاسخ خداوند به سؤال مشرکین و کفار قریش با توجه به قرائن موجود در آیه جز
دو مساله نمی تواند باشد:
مساله اول این که
سؤال از حقیقت و ماهیت روح بوده، و این که:
«حقیقت
روح چیست؟ آیا ماهیت و حقیقت روح همان اجسام موجود در داخل بدن بوده که از
امتزاج طبایع و اخلاط پیدا شده یا عبارت از خود مزاج و ترکیب اخلاط یا عرض
دیگری قائم به اجسام می باشد یا این که حقیقت آن شی ء مغایر با اشیاء
موجود می باشد؟»
خداوند در پاسخ این سؤال می
فرماید:
«روح، موجودی مغایر با این اشیاء بوده
و حقیقت آن عبارت از جوهری است بسیط و مجرد از ماده و حدوث آن نیاز به
پروردگار عالم دارد که با اراده و امر او (کن فیکون) تحقق پیدا کرده است » .
پس روح، موجودی است حادث و از ناحیه امر خدا تحقق یافته و برای
جسد و بدن بی روح حیات بخشیده است و تذکر این نکته لازم است که عدم علم به
حقیقت خاص آن، موجب نفی مطلق آن نمی گردد چنانکه خداوند در ذیل آیه مذکور
می فرماید:
«و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا» .«درباره روح جز دانش اندک به شما داده نشده است » (2).و مساله دوم سؤال از این باشد که آیا روح حادث بوده و برای آن
حالت عدمی سابق بوده یا قدیم و غیر زمانی می باشد که بحث از آن از محل
گفتگوی ما، خارج است برای اطلاع بیشتر، خوانندگان می توانند به کتاب «کشاف،
اصطلاحات الفنون » ص 540 مراجعه فرمایند .
پی
نوشت:
1) محمد زکریای رازی پزشک و شیمی دان
بزرگ ایرانی متولد سال 251 و متوفای 313ه ق . از مشاهیر منطق و هندسه و طب،
فلسفه و دیگر علوم، دارای 56 کتاب در طب و 33 کتاب در طبیعیات; 7 کتاب در
منطق، 10 کتاب در ریاضیات و نجوم و 7 کتاب در تفسیر و تلخیص کتب فلسفی یا
طبی و 22 کتاب در کیمیا و 10 کتاب در فنون مختلف . جمعا دارای 184 جلد از
تالیفات او بشمار می رود (لغت نامه دهخدا، ماده محمد زکریای رازی) .
2) کشاف، اصطلاحات الفنون، تالیف محمد اعلی علی بن تهانوی، ج 1، ص
540، چ کلکته، سال 1862م .

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
سلام دوستان
بحث خوبیه ادامه بدین ما هم استفاده کنیم

descriptionمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود EmptyRe: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

more_horiz
خواهش می کنم آقا بئول ، اگه شما هم تونستید ما رو همراهی بکنید.
متشکرم [You must be registered and logged in to see this image.]
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply