از عشق تو چون بگذرم و چشم بپوشم
اندر طلبت روزو شبان سخت بکوشم
چون اتش گرمی و چو ابست وجودم
بر اتش تو نیست میسر که نجوشم
صد پند دهد عقل کزین عشق حذر کن
در عشق تو من بنده ام و حلقه بگوشم
در جام لبت هیچ بجز زهر ندیدم
ایا رسد ان روز کز ان زهر بنوشم
فریاد بدل دارم و از غیرت اغیار
صد مهر به لب دارم و چون سنگ خموشم
هشیار بدم تا که دل از دست ندارم
با ناز ربودی تو به انی دل و هوشم
گویند که عاشق نبود لایق فردوس
نفرین به من ار عشق به فردوس فروشم
بر شانه من بار گرانست فراقت
رحمی کن و بردار تو این بار ز دوشم
جمعه 31/1/74
اهواز
اندر طلبت روزو شبان سخت بکوشم
چون اتش گرمی و چو ابست وجودم
بر اتش تو نیست میسر که نجوشم
صد پند دهد عقل کزین عشق حذر کن
در عشق تو من بنده ام و حلقه بگوشم
در جام لبت هیچ بجز زهر ندیدم
ایا رسد ان روز کز ان زهر بنوشم
فریاد بدل دارم و از غیرت اغیار
صد مهر به لب دارم و چون سنگ خموشم
هشیار بدم تا که دل از دست ندارم
با ناز ربودی تو به انی دل و هوشم
گویند که عاشق نبود لایق فردوس
نفرین به من ار عشق به فردوس فروشم
بر شانه من بار گرانست فراقت
رحمی کن و بردار تو این بار ز دوشم
جمعه 31/1/74
اهواز