شکلی خاص در سازمان دهی فعالیت اقتصادی است ، مخصوصا" در برخی از جوامع سنتی و محدود که در آن هدف از تولید ، اساسا" ارضای نیازهای تولید کننده و خانواده او به طور مستقیم است . گروه به آن منظور به کار می پردازد که تولید مستقیم کالاهای مورد نیازش را جهت امرار معاش تحقق بخشد. پس ، به طور خلاصه می توان اقتصاد معیشتی را اقتصادی دانست که در آن ، تولید مواد و کالاها ، اساسا" جهت مصرف توسط خود تولید کنندگان ، صورت می گیرد . چنین اقتصادی را اساسا" باید اقتصاد زراعی سنتی از نوع خانوادگی یا قبیله ای دانست.اقتصاد معیشتی ، اقتصادی است خود بسنده که با فرآورده های خود ، حیات
می گذراند و آن را اقتصاد بسته نیز می خوانند. در مواردی نیز آن را " اقتصاد خود مصرف " یا " تولید کننده برای خود"
( با توجه به دیدگاه هایی که اتخاذ می شود) می نامند.
با این همه ، شاید جز در جوامعی بسیار ابتدایی ، اقتصاد معیشتی مطلق هرگز وجود نداشته است . معمولا" اقتصاد ، نه کاملا" ، بلکه از جهتی بسته خواهد بود. چه ، اعمال خود بسندگی کامل ، به محض آن که ترقی در زمینه کشاورزی محسوس شود ، غیر ممکن می شود ، زیرا ، نطقه ی بازار تکوین یافته است. با این همه ، فروش در بازار اتفاقی است و در حاشیه حیات صورت می گیرد و زمانی به آن دست می زنند که مقدار مواد تولید شده آن قدر است که مازادی نسبتا" ناچیز از آن به منظور کسب اشیا و کالاهایی که خانواده نمی تواند خود تولید کند ، به خارج رود. این تولید اضافی ، زمانی که به منظور نجات ، در دورانی سخت از نظر اقتصادی ، ذخیره نشود ، تنهامنبع در آمدهای پولی ( که بسیار محدود و ناچیز هستند) در جهت ارضای
فوری ترین نیازها به حساب می آید . لیکن ، این پول ، در جریان حیات اقتصادی نقشی ثانوی دارد.
اقتصاد معیشتی در برابر اقتصاد بازار واقتصاد مبتنی بر سود و کسب منافع ، قرار می گیرد.