از ریشه یونانی در معنای " مدل عالی " ، " گونه والا " ، گرفته شده است . افلاطون آن را در معنای اندیشه های ناب با جوهر متعالی شان و انواع عالی واقعیت های محسوس به کار می بست. ولی بعد از او ، محتوای این مفهوم دگرگونی بسیار یافت و هر فیلسوف معنای خاص از آن استنباط کرد ( مثل مالبرانش ، لاک و برکلی ) در این جا باید از معنایی یاد کرد که روانکاو و فیلسوفی به نام یونگ از آن استنباط می کند . به نظر " یونگ " از این واژه نمادهای به ارث برده از گذشته ای دور دست و تصاویر آبا و اجدادی که وجدان جمعی را می سازند ، برمی آید. هر قدر این نمادها پویاتر باشند ، تحرک بیشتر رفتار و طرز تلقی را نه تنها در سطح فردی ، بلکه در سطح اجتماعی موجب می شوند، زیرا حیات جمع با آنان می گذرد. در مواردی ، این مفهوم معنایی مبهم دارد و آن زمانی است که یک مدل اجتماعی - فرهنگی ، یک کردار ، یا یک نوع عالی رفتار که در یک گروه اجتماعی معین به عنوان نمونه پذیرفته و شناخته شده است یا به جهت عادات و سنن و یا با توافق همگان و یا با اعمال قدرت ، نوع عالی اجتماعی خوانده می شود.