سلام . طلیعه ی آفتاب محمدی بر پیروانش تهنیت باد. کوتاه سخنی است برای تبیین هم اندیشی ها ، همراهی ها ، دوستی ها ، باهم بودن ها و یا از هم گسستن هایی که گاه شیرین و گاه تلخ اند . هر نگاه ، هر لبخند ، هر حرکت و رفتار ، هر سخن ، هر اندیشه و راهبرد ، همه آغازی برای تفسیر زندگی و تفهیم مفاهیمی جدیدند. یک واژه ، یا یک عبارت - و گاهی یک عتاب و خطاب دلسوزانه ، و یا یک اندرز و ارائه یک راه - ولو - کوتاه و نادیدنی ، جرقه و بارقه ی شکوفایی دریای دانش درون انسان است . به هر پدیده باید با دیده ی دل نگاه کرد و با ابزار اندیشه . انسان ها ؛ به خاطر تاثیر پذیری از محیط و اطرافیان خود ، نا دانسته تحت تاثیر القائاتی قرار می گیرند که خود نیز شاخص مستدل و معقولی برای آن نمی بینند و تعریفی از واکنش های ناگهانی خود در برابر پدیده ها ندارند . این درست است که ساختمان بدن انسان (آناتومی) و متابولیسم آن (کنش ها و واکنش های سیستمی درون زا ) کاملا" با یکدیگر مرتبط اند و این موجود تا حد زیادی متاثر از شیوه ی عملکرد دستگاه های درونی است ، اما فرایندهایی که بر اساس آنها روابط خود را سامان می بخشد تنها متاثر از این دستگاه های فیزیکی نیست و پیچیدگی درونش ، فراتراز گفتارهای مطلق علمی است . مثلا" برای روح هنوز ، رویه ای اثباتی وجود ندارد و هرچه بوده و هست و یا شاید خواهد بود ، فرضیه است . از این مساله که بگذریم و با زبان دل به دنیای روابط انسانی قدم بگذاریم ، خواهیم دید که انسان ها ، گاهی چقدر زیبا دوستی و تفاهم را تعریف می کنند و به تصویر می کشند . ویژگی های اخلاقی (اکتسابی) و صفات ثابت یا عادت ها ی مالوف (ژنتیکی و غریزی) دست به دست هم داده ، درون مایه ها و نقشه های هندسی این روابط را دستخوش تغییرات زیر بنایی می کنند . مهم تر از همه ی این ها تعبیرات منحصر به فردی است که هر یک از ما از دوستی و روابط انسانی و اجتماعی با یکدیگر داریم ، و تنوع این تعبیرات سبب می شود که گاه دامنه و سنخیت این دوستی ها را خارج از حوزه های عقلانی و حتی معنوی و اخلاقی شکل واقعی بخشند . غرورهای کاذب ، برتری جویی هایی که اساس عقلانی روابط را بر هم می زنند ، کانالیزه کردن روابط با تعیین شاخص های فردی و گریز از مفاهیم جمعی و خردگرایی های گروهی ، پذیرش نقش های غیر مرتبط که نظم نقش آفرینی های اجتماعی را مختل می کند ، و آرزوهایی که فراتر از سطح توانایی های فردی است و هنوز به شاخص های واقعی خود نرسیده اند ، و ایجاد روابط بر پایه ی معادلات غیر انسانی و مادی که این نوع از دوستی ها هم اکنون مرسوم جامعه است ، همگی در جای خود قابل تامل و تدقیق اند. در میلاد با سعادت مردی که به عنوان پیامبر رحمت و رافت و پیام آور عدالت و آزادی ، شهره ی تاریخ تمدن بشری است ، امیدوارم که همه ی دوستی ها و روابط ما از هر نوع و از هر دست ، چنان پایدار و عمیق باشند که تداوم آنها منحصر به ادوات الکترونیکی و دیجیتالی و اشکال هندسی و شاخص های مادی نباشد . این سخنان علی رغم اینکه شاید نظریاتی شخصی باشند ، اما تا حد زیادی ریشه در مفاهیم علمی و منطقی دارند . برای همه ی دوستان از صمیم قلب آرزوی پیروزی و سلامت و بهروزی می کنم .