[You must be registered and logged in to see this image.]
اين بار نوجوانهاي بريتانيايي در يك پايگاه اينترنتي به بحث و تبادلنظر درباره سيگار و مصرف موادمخدر در سن نوجواني پرداختهاند
«اسكار»، نوجوان انگليسي كه به شدت مخالف مصرف مواد مخدر و سيگار است. به نوعي ميزباني اين بحث را به عهده دارد.
«آدريان» با اين حرفها بحث را آغاز ميكند:اگر قرار است ما در نوجوانی پوست بیندازیم و بزرگ شویم، چرا نباید تجربه کنیم؟ بزرگ شدن فقط به جسم نیست. انسان باید دنیا را تجربه کند تا به منطق و بلوغ برسد. در نهایت این تصمیمگیری غلط است که ما را به مهلکه میاندازد، نه تجربه غلط!
اسكار اما پاسخ دندانشكني براي آدريان دارد: درست است تجربه، آن هم تجربهای که خودمان کسب کنیم، رشد فکری را صدچندان میکند؛ اما آیا فکر نمیکنی تجربه به چه قیمت؟ آیا حاضری برای اینکه کوری را تجربه کنی یک چشمت را کورکنی؟ هیچ تضمینی برای این که این تجربه در سن ما (نوجوانی) تبدیل به عادت نشود وجود ندارد.
مرا ببخشید اما نگاهی به نوجوانهای معتاد و سیگاری در بریتانیا، باعث شد تا کمی از نوجوان بودن خودم خجالت بکشم!
بعضي از ما زمانی که پا به دوران نوجوانی میگذاریم دلمان میخواهد دست کم یک بار كارهايي را تجربه کنیم که باعث کوتاه شدن عمر و زجرکشیدن در زندگی میشود.
اما بیایید لحظاتی زندگی را بدون سیگار، مواد مخدر، قرص های روانگردان و ... تصور کنیم. دنیا بدون سیگار و موادمخدر و... چه چیزی را ازدست میدهد؟
[You must be registered and logged in to see this image.]
حتماً تا به حال یک هنرمند یا نویسنده را دیدهاید، درحالی که سیگاری با پک های عمیق در میان لب های كبودش خيلي سريع به انتها ميرسد، یا موسیقیدانی که لرزش دست تمرکز را از او گرفته است و ...
بیایید دنیا را اینطور تصور کنیم: هنرمندی که سیگاری نیست؛ موسیقیدانی که معتاد نیست، با دستهایی قوی و ذهنی پر از خلاقیت، نه هنرمندی که در میانسالی به دلیل مصرف بیش از حد مواد یا سرطانهای ناشی از دخانیات در تنهایی میمیرد.(این مثال را زدم چون چندین هنرمند، نویسنده و موسیقیدان موردعلاقهام با چنین سرنوشتی از دنیا رفتهاند.)
سارا: من خودم را یک هنرمند میدانم. چون هم شعر مینویسم هم داستان. اما برای الهام گرفتن نه سیگار میکشم نه مواد مصرف میکنم. برعکس برای الهام گرفتن همیشه به چیزهای زیبا نگاه میکنم. مثل گل، کوه، یا یک قطعه ادبی !
كريستوفر: انگار شما ويژگي خيالانگيزي به موادمخدر دادهاید. آنطور که درباره اعتیاد در میان هنرمندان صحبت ميكنيد، میشود اینطور نتیجهگیری کرد که مواد مخدر به ذهن قدرت خلاقیت میدهد. این تصور به کلی غلط است و اصلاً با این طرز فکر که در میان عامه مردم جاافتاده موافق نیستم.
اسكار: خواهش میکنم چنین برداشتی از حرفهاي من نکنید. قبلاً اشاره کردهام که به چه دلیل مثال هنرمندان را زدم. اتفاقاً برعکس! اعتیاد به هر نوع مادهای به زودی ذهن صاحب خلاقیت را از بین خواهدبرد. اما نقطه تاریک در این ماجرا این حقیقت تلخ است که بیشتر کسانی که اینطور در دام اعتیادهای فلج کننده افتادهاند اولین قدمها را در دوران نوجوانی برداشتهاند.
چرا؟ به اندازه کافی نصیحت نشده بودند؟ یا زندگی سالم برایشان خستهکننده بود؟ همان طور که در دنیای ما نوجوانها، تفریح یعنی یواشکی سیگارکشیدن و... شاید این زندگی حوصله ما را هم سر بردهباشد یا شاید فکر کنیم که رویین تنیم و به قول خودمان با یکی، دو بار آبتنی کردن شنا یاد نمیگیریم؟
چه میشد اگر تمام لذت تفریح در آخر هفته را با سیگار یا... پر نمیکردیم؟ دنیاي بدون سیگار و موادمخدر یعنی دنیاي بدون یک مصیبت بزرگ! چرا از جنگ و حملات تروریستی و بلایای طبیعی میترسیم، وقتی تمام هفته را نقشه میکشیم تا در آخرهفته علیه بدنمان عمليات انتحاري انجام بدهیم و ذره ذره با درد و رنج از دنیا برویم؟
[You must be registered and logged in to see this image.]
جس: با بیشتر حرفهایت موافقم. البته ما با خوردن غذاهای ناسالم هم میتوانیم به جسممان صدمهبزنیم. ولی بزرگترین ضرر مصرف مواد مخدر آسیبی است که به روح و ذهن انسان وارد میشود.
اسكار: اگر به اندازه کافی(آن طور که همهمان ادعا میکنیم) باهوش و عاقل هستیم، و نیازی به نصیحت و مراقبت نداریم، چرا همچنان بر ناقص کردن جسم و روحمان با این پشتکار اصرار میورزیم؟
جواب فقط یک چیزاست: تفریح!
تفریح به هر قیمتی! و این چیزیاست که بیشتر ما نوجوان ها برای آن زندگی میکنیم. قبول دارم در آن لحظهها فكر مي كنيم به ما خوش میگذرد و یک دنیا حرفهای پوچ در ذهنمان رژه میروند و به ما احساس قدرت و شجاعت بیشتر میدهند: در لحظه خوش باش. فردا را که دیده؟ یا: آنقدر زندگی برایم خستهکننده شده که اهمیتی نمیدهم حتی اگر ده سال از عمرم را برای این لحظه شاد از دست بدهم.
ربكا: درستاست، سیگار، موادمخدر و... میتواند انسان را تا مرز نابودی پیش ببرد. همیشه میشود تفریح سالم پیداکرد. فقط کمی خلاقیت لازم دارد.
بله و در نهايت نتيجه تفريحهاي ناسالم تنها به يك قربانی ختم نميشود.
دوستداران شخص، کسانی که شاهد زوال و نابودی او از نزدیک هستند، بیش از همه زجرمیکشند. چرا به این راحتی آغوشهایی را که از کودکی ما را غرق در محبت و عشق کردهاند با چنين جایگزین مخربی تعویض کنیم؟
بیاید سالم زندگیکنیم و از زندگی لذت ببریم. سلامتی آسانترین و ایمنترین راه برای دستیابی به یک زندگی شاد و موفق است.
اين بار نوجوانهاي بريتانيايي در يك پايگاه اينترنتي به بحث و تبادلنظر درباره سيگار و مصرف موادمخدر در سن نوجواني پرداختهاند
«اسكار»، نوجوان انگليسي كه به شدت مخالف مصرف مواد مخدر و سيگار است. به نوعي ميزباني اين بحث را به عهده دارد.
«آدريان» با اين حرفها بحث را آغاز ميكند:اگر قرار است ما در نوجوانی پوست بیندازیم و بزرگ شویم، چرا نباید تجربه کنیم؟ بزرگ شدن فقط به جسم نیست. انسان باید دنیا را تجربه کند تا به منطق و بلوغ برسد. در نهایت این تصمیمگیری غلط است که ما را به مهلکه میاندازد، نه تجربه غلط!
اسكار اما پاسخ دندانشكني براي آدريان دارد: درست است تجربه، آن هم تجربهای که خودمان کسب کنیم، رشد فکری را صدچندان میکند؛ اما آیا فکر نمیکنی تجربه به چه قیمت؟ آیا حاضری برای اینکه کوری را تجربه کنی یک چشمت را کورکنی؟ هیچ تضمینی برای این که این تجربه در سن ما (نوجوانی) تبدیل به عادت نشود وجود ندارد.
مرا ببخشید اما نگاهی به نوجوانهای معتاد و سیگاری در بریتانیا، باعث شد تا کمی از نوجوان بودن خودم خجالت بکشم!
بعضي از ما زمانی که پا به دوران نوجوانی میگذاریم دلمان میخواهد دست کم یک بار كارهايي را تجربه کنیم که باعث کوتاه شدن عمر و زجرکشیدن در زندگی میشود.
اما بیایید لحظاتی زندگی را بدون سیگار، مواد مخدر، قرص های روانگردان و ... تصور کنیم. دنیا بدون سیگار و موادمخدر و... چه چیزی را ازدست میدهد؟
[You must be registered and logged in to see this image.]
حتماً تا به حال یک هنرمند یا نویسنده را دیدهاید، درحالی که سیگاری با پک های عمیق در میان لب های كبودش خيلي سريع به انتها ميرسد، یا موسیقیدانی که لرزش دست تمرکز را از او گرفته است و ...
بیایید دنیا را اینطور تصور کنیم: هنرمندی که سیگاری نیست؛ موسیقیدانی که معتاد نیست، با دستهایی قوی و ذهنی پر از خلاقیت، نه هنرمندی که در میانسالی به دلیل مصرف بیش از حد مواد یا سرطانهای ناشی از دخانیات در تنهایی میمیرد.(این مثال را زدم چون چندین هنرمند، نویسنده و موسیقیدان موردعلاقهام با چنین سرنوشتی از دنیا رفتهاند.)
سارا: من خودم را یک هنرمند میدانم. چون هم شعر مینویسم هم داستان. اما برای الهام گرفتن نه سیگار میکشم نه مواد مصرف میکنم. برعکس برای الهام گرفتن همیشه به چیزهای زیبا نگاه میکنم. مثل گل، کوه، یا یک قطعه ادبی !
كريستوفر: انگار شما ويژگي خيالانگيزي به موادمخدر دادهاید. آنطور که درباره اعتیاد در میان هنرمندان صحبت ميكنيد، میشود اینطور نتیجهگیری کرد که مواد مخدر به ذهن قدرت خلاقیت میدهد. این تصور به کلی غلط است و اصلاً با این طرز فکر که در میان عامه مردم جاافتاده موافق نیستم.
اسكار: خواهش میکنم چنین برداشتی از حرفهاي من نکنید. قبلاً اشاره کردهام که به چه دلیل مثال هنرمندان را زدم. اتفاقاً برعکس! اعتیاد به هر نوع مادهای به زودی ذهن صاحب خلاقیت را از بین خواهدبرد. اما نقطه تاریک در این ماجرا این حقیقت تلخ است که بیشتر کسانی که اینطور در دام اعتیادهای فلج کننده افتادهاند اولین قدمها را در دوران نوجوانی برداشتهاند.
چرا؟ به اندازه کافی نصیحت نشده بودند؟ یا زندگی سالم برایشان خستهکننده بود؟ همان طور که در دنیای ما نوجوانها، تفریح یعنی یواشکی سیگارکشیدن و... شاید این زندگی حوصله ما را هم سر بردهباشد یا شاید فکر کنیم که رویین تنیم و به قول خودمان با یکی، دو بار آبتنی کردن شنا یاد نمیگیریم؟
چه میشد اگر تمام لذت تفریح در آخر هفته را با سیگار یا... پر نمیکردیم؟ دنیاي بدون سیگار و موادمخدر یعنی دنیاي بدون یک مصیبت بزرگ! چرا از جنگ و حملات تروریستی و بلایای طبیعی میترسیم، وقتی تمام هفته را نقشه میکشیم تا در آخرهفته علیه بدنمان عمليات انتحاري انجام بدهیم و ذره ذره با درد و رنج از دنیا برویم؟
[You must be registered and logged in to see this image.]
جس: با بیشتر حرفهایت موافقم. البته ما با خوردن غذاهای ناسالم هم میتوانیم به جسممان صدمهبزنیم. ولی بزرگترین ضرر مصرف مواد مخدر آسیبی است که به روح و ذهن انسان وارد میشود.
اسكار: اگر به اندازه کافی(آن طور که همهمان ادعا میکنیم) باهوش و عاقل هستیم، و نیازی به نصیحت و مراقبت نداریم، چرا همچنان بر ناقص کردن جسم و روحمان با این پشتکار اصرار میورزیم؟
جواب فقط یک چیزاست: تفریح!
تفریح به هر قیمتی! و این چیزیاست که بیشتر ما نوجوان ها برای آن زندگی میکنیم. قبول دارم در آن لحظهها فكر مي كنيم به ما خوش میگذرد و یک دنیا حرفهای پوچ در ذهنمان رژه میروند و به ما احساس قدرت و شجاعت بیشتر میدهند: در لحظه خوش باش. فردا را که دیده؟ یا: آنقدر زندگی برایم خستهکننده شده که اهمیتی نمیدهم حتی اگر ده سال از عمرم را برای این لحظه شاد از دست بدهم.
ربكا: درستاست، سیگار، موادمخدر و... میتواند انسان را تا مرز نابودی پیش ببرد. همیشه میشود تفریح سالم پیداکرد. فقط کمی خلاقیت لازم دارد.
بله و در نهايت نتيجه تفريحهاي ناسالم تنها به يك قربانی ختم نميشود.
دوستداران شخص، کسانی که شاهد زوال و نابودی او از نزدیک هستند، بیش از همه زجرمیکشند. چرا به این راحتی آغوشهایی را که از کودکی ما را غرق در محبت و عشق کردهاند با چنين جایگزین مخربی تعویض کنیم؟
بیاید سالم زندگیکنیم و از زندگی لذت ببریم. سلامتی آسانترین و ایمنترین راه برای دستیابی به یک زندگی شاد و موفق است.