Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionتاریخچه پرچم ایران Emptyتاریخچه پرچم ایران

more_horiz
درباره‌ی نماد شیر و خورشید و قرار گرفتن آن برروی پرچم ایران افسانه‌سرایی‌های زیادی صورت گرفته است. برخی این نماد را به هویت ایرانی متصل می‌کنند و پرچم جمهوری اسلامی را خدشه دار نمودن هویت اصیل ایرانی می‌دانند. ملی‌گرایان و ناسیونالیست‌های متعصب ایرانی بر اصیل بودن این نماد اصرار می‌ورزند و برخی از آنها که از نظر سیاسی به جبهه‌ی ضد انقلاب هم تعلق خاطری دارند، چنان در تقدس بخشیدن به شیر و خورشید و دشمنی با پرچم جمهوری اسلامی افراط می‌کنند که گویی در این دنیا چیزی اصیل‌تر از شیر و خورشید وجود ندارد!

قدیمی‌ترین سندی که از وصال شیر و خورشید حکایت می‌کند مربوط به دوران امپراطوری سلجوقیان است:

« پادشاه ترک سلجوقی به نام غیاث‌الدین کیخسرو که در آسیای صغیر حکومت می‌کرد، عاشق دختری گرجی می‌شود و اصرار می‌کند که «پیکر او را روی سکه‌های سیمین بنگارند.» اما چون زدن سکه با پیکر زن، از نظر مسلمین قبیح بود، با راهنمایی و ابتکار ستاره‌شناسان به گونه‌ای دیگر این آرزو برآورده شد. دستور دادند که شیری بر سکه نگاشته شود و در بالای آن خورشیدی با صورت آن زن قرار گیرد. اگر کسی به این مسئله ایراد می‌گرفت، توضیح می‌دادند که طالع پادشاه است و هنگام زاییده شدن، خورشید در برج اسد(شیر) قرار داشت و این نقش یادآور این اتفاق فرخنده است. با این حیله، هم به خواسته‌ی پادشاه عاشق‌پیشه جامه‌ی عمل پوشاندند و هم از بدگویی مردم جلوگیری کردند.»[1]




برای اولین بار شیر و خورشید در این سکه‌ی سلجوقی به وصال هم رسیدند!

بنابراین، نشان شیر و خورشید را می‌توان نتیجه‌ی هوس‌بازی یک پادشاه سلجوقی (که ریشه در آسیای صغیر دارند) دانست. بعدها سکه‌زنان، بی‌آنکه تاریخچه و معنای این نشان را بدانند آن را به کار بردند. به تدریج خورشید روی سکه‌ها پایین‌تر آمده و به پشت شیر می‌رسد و نقش زن نیز از چهره‌ی خورشید پاک می‌شود. بعد از اشغال ایران توسط مغول، پادشاهان این سلسله، غازان‌خان و سلطان محمد خدابنده نیز از این نقش بر روی سکه‌های خود بهره می‌بردند.

شاهد دیگری که نشان می‌دهد منظور از شیر و خورشید در آن زمان، یک علامت خاص نبوده و فقط طالع پادشاه را نشان می‌داده، سکه‌ی شاه طهماسب است که خورشید بر روی بره‌ای نشسته است. زیرا طالع شاه طهماسب در ماه حمل(بره) قرار داشت.


پرچم شاه طهماسب

در زمان قاجار که مراودات ایران و اروپا افزایش یافت، پرچم ایران با نماد شیر و خورشید به صورت رسمی معرفی شد. رسمیت یافتن پرچم در ایران در زمان قاجار یک نیاز بود تا در نامه‌های رسمی، کشتیها و سفارت‌خانه‌ها از این پرچم استفاده نمایند و از دیگر کشورها متمایز شوند.

به صورت خلاصه می‌توان گفت تا آغاز پادشاهی قاجاریان، شکل شیر و خورشید، یکی از تصاویر و نمادهایی بود که روی سکه‌های دولتی ایران ضرب می‌شد. بنابراین باستانی دانستن این نشان و یا مربوط دانستن آن به یک معنا یا پیام خاص، صحیح نیست. پیدایش آن، نتیجه‌ی دلباختگی کیخسرو سلجوقی به همسرش شاهزاده خانم گرجی بوده که هیچ‌کدام از این زوج عاشق را نمی‌توان ایرانی - به معنای امروزی آن - دانست. پادشاهان بعدی نیز بدون اینکه معنای آن را فهمیده باشند این نشان را به کار برده‌اند و در زمان قاجار، به پرچم رسمی ایران تبدیل شد.[2]


آخرین نشان شیر و خورشید در تاریخ ایران بر پرچم پهلوی نقش بست

2 طراحی نشان الله

پس از انقلاب اسلامی ایران، نشان شیر و خورشید یک نشان طاغوتی و نماد شاهنشاهی تلقی شده و در نتیجه نمی‌توانست در دولت انقلابی جایی داشته باشد. بنابراین از گرافیست‌ها و هنرمندان دعوت به عمل آمد تا نشان مخصوص جمهوری اسلامی را طراحی کرده و به دفتر نخست‌وزیری ارائه نمایند.

ظاهرا اولین نشانی که پذیرفته شد، طرحی بود که «در آن یک مشت گره‌کرده به همراه چند ستاره دیده می‌شد. حتی این طرح را بر روی برخی اسکناس‌ها چاپ کردند»[3]. ولی در نهایت با آن موافقت نشد

سرانجام طرح «دکتر حمید ندیمی» که با الهام از آیات سوره‌ی مبارکه‌ی حدید طراحی شده بود مورد پذیرش قرار گرفت. وی اکنون دانشیار دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی است و دارای مدرک دکترای مهندسی معماری از انگلستان است.


دکتر حمید ندیمی - طراح پرچم جمهوری اسلامی ایران



او در مورد طراحی این نشان می‌گوید:

«قبل از انقلاب در جلسات دکتر شریعتی شرکت می‌کردم. ایده‌ی چنین کاری را در این جلسات و زمانی که تفسیر سوره حدید مطرح بود به دست آوردم. علاقه داشتم برای جهان اسلام یک نشان درست کنم. وقتی حضرت امام(ره) فرمودند که نشان شیر و خورشید باید عوض شود و کشور به نشان جدیدی نیازمند است، به صورت جدی ایده‌ام را پیگیری کردم و به مرور سیاه‌مشق‌های قبلی پرداختم.

دولت در آن سال‌ها، پس از صحبت امام (ره) مسابقه‌ای عمومی گذاشت که هرکس تمایل دارد طرح و نشان خود را ارسال کند.»[4]

دکتر ندیمی مفهوم و ریشه‌ی طرح خود را به صدر اسلام بازمی‌گرداند: «هلال‌های تعبیه‌شده در این آرم از نقش مبارکی ریشه می‌گیرد که حضرت رسول (ص) بارها با شمشیر مبارکشان به عنوان امضا بر روی شن‌ها ترسیم کرده‌اند.این طرح پنج بخش دارد که نشان‌دهنده پنج اصل دین است. اصل توحید را در حکم عمود دو ساقة اصلی در میان خود دارد. علاوه بر کلمة الله که در ترکیب اصلی آن دیده می‌شود، لااله‌الاالله نیز در آن مستتر است. تقارن‌های این آرم هم نشانة تعادل و توازن است.»







توضیح آرم جمهوری اسلامی در روزنامه کیهان 21 اردیبهشت 1359

کلمه‌ی الله به صورت کروی طراحی شده تا نشان‌دهنده پیام جهانی آن باشد.

در19 اردیبهشت 1359 آقای هاشمی رفسنجانی با او تماس می‌گیرد و می‌گوید: «آقای ندیمی، طرح شما در شورای انقلاب تصویب شده و حضرت امام هم آن را تنفیذ کرده‌اند» و به این ترتیب با تصویب نشان جمهوری اسلامی، کار طراحی پرچم جمهوری اسلامی نیز به دکتر ندیمی سپرده می‌شود. بنابر نص قانون اساسی، پرچم رسمی ایران باید علاوه بر «علامت مخصوص جمهوری‌اسلامی» دارای «شعار الله‌اکبر» نیز باشد.

دکتر ندیمی از شعار بودن الله‌اکبر، تکرار را اقتباس می‌کند و «یازده الله‌اکبر در بالا و یازده الله‌اکبر» در پایین پرچم جمهوری اسلامی قرار می‌دهد که مجموعا بیست و دو الله اکبر و یادآور روز پیروزی انقلاب اسلامی با شعار الله اکبر می‌شود.[5]

کلمه قرمز «الله» منقوش بر پرچم جمهوری اسلامی بیان‌گر مبداء و منتهای آفرینش است (الی الله المصیر) و هدف و غایت حکومت اسلامی را نشان می‌دهد.

جزء قائم میانی نشان جمهوری اسلامی، در ترکیب با شکل تشدید که در خط فارسی و عربی نشانه شدت است شمشیر را تداعی می‌کند و به شکل قائم و ایستاده که خود نماد و قدرت و استحکام و ایستادگی است. این طرح یک برداشت از کلمه «حدید» یا آهن در قرآن است و تقارن طرح الله نیز از همین آیه نشأت می‌گیرد:
«انزلنا الحدید فیه باس شدید» یک ترکیب کاملا متقارن بیانی همراه با تعادل و توازن.

قالب راست گوشه خط نوشته «الله اکبر» یادی است از کوبندگی این شعار که براستی سلاحی بود پیروز در دست مجاهدان انقلاب اسلامی. خط به کار رفته در نگارش شعارهای الله اکبر، خط بنایی است که در گنبدها و مناره‌های مساجد اسلامی به کار می‌رود و اکنون بر بلندای پرچم ایران نشسته است. تکرار این شعار در ترکیب کلی پرچم حاشیه‌هائیست که دو رنگ سرخ و سبز را به رنگ سفید وصل می‌کند. اگر سفید نشانه‌ای از توحید باشد-که سفید ترکیب و توحید همه رنگ‌هاست- رنگ سرخ پرچم را که نشانه خون و جهاد است به رنگ سبز که می‌تواند نمادی از آرمان‌های والای اسلام باشد پیوند می‌زند.

و گوئی لاله، لااله الااله در زمین الله اکبر و هم زیر آسمان الله اکبر روئیده است و این پیام شهیدان اسلام است.

به گفته‌ی حمید ندیمی «این پرچم به امیدِ سپردن به دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف و دولت کریمه‌ی ایشان» طراحی شده است. [6]


منبع:privateimage.com[You must be registered and logged in to see this image.]

descriptionتاریخچه پرچم ایران EmptyRe: تاریخچه پرچم ایران

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]

descriptionتاریخچه پرچم ایران EmptyRe: تاریخچه پرچم ایران

more_horiz
حاج رضا خیلی ممنون.نمیدونستم پرچممون این قدر جالب طراحی شده. 16

descriptionتاریخچه پرچم ایران EmptyRe: تاریخچه پرچم ایران

more_horiz
آره جالب بود .. 19
در مورد رنگاشم که ظاهرا اخیرا رنگ سبز به آبی انتقال یافته 56

descriptionتاریخچه پرچم ایران EmptyRe: تاریخچه پرچم ایران

more_horiz
اين يكي و خوب اومدي آبي رنگ دل خدا آسمون

descriptionتاریخچه پرچم ایران EmptyRe: تاریخچه پرچم ایران

more_horiz
نخستين اشاره در تاريخ اساطير ايران به وجود پرچم، به قيام کاوه آهنگر عليه ظلم و ستم آژي دهاک(ضحاک) بر ميگردد. در آن هنگام کاوه براي آن که مردم را عليه ضحاک بشوراند، پيش بند چرمي خود را بر سر چوبي کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانرواي خونخوار را در هم کوبيد و فريدون را بر تخت شاهي نشانيد.

فريدون نيز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پيش بند کاوه را با ديباهاي زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهي خواند و بدين سان " درفش کاويان " پديد آمد. نخستين رنگهاي پرچم ايران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه اي ويژه بر روي آن وجود داشته باشد. درفش کاويان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاريخ تا پيش از حمله اعراب به ايران، بويژه در زمان ساسانيان و هخامنشيان پرچم ملي و نظامي ايران را درفش کاويان مي گفتند، هر چند اين درفش کاوياني اساطيري نبوده است.

محمدبن جرير طبري در کتاب تاريخ خود به نام الامم و الملوک مينويسد: درفش کاويان از پوست پلنگ درست شده، به درازاي دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بين نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتي متر به حساب آوريم، تقريباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول ميشود. ابولحسن مسعودي در مروج اهب نيز به همين موضوع اشاره ميکند.

به روايت اکثر کتب تاريخي، درفش کاويان زمان ساسانيان از پوست شير يا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوري بر روي آن باشد. هر پادشاهي که به قدرت مي رسيد تعدادي جواهر بر آن مي افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ايران، در جنگي که در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش کاويان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خليفه مسلمانان، بردند وي از بسياري گوهرها، دُرها و جواهراتي که به درفش آويخته شده بود دچار شگفتي شد و به نوشته فضل الله حسيني قزويني در کتاب المعجم مينويسد: " امير المومنين سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانيدند ".

با فتح ايران به دست اعراب - مسلمان، ايرانيان تا دويست سال هيچ درفش يا پرچمي نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملي ايران زمين، يعني ابومسلم خراساني و بابک خرم دين داراي پرچم بودند. ابومسلم پرچمي يکسره سياه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ به همين روي بود که طرفداران اين دو را سياه جامگان و سرخ جامگان مي خواندند. از آنجائي که علماي اسلام تصويرپردازي و نگارگري را حرام ميدانستند تا سالهاي مديد هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفش ها تصوير نمي شد.

نخستين تصوير بر روي پرچم ايران

در سال 355 خورشيدي ( 976 ميلادي ) که غزنويان، با شکست دادن سامانيان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوي براي نخستين بار دستور داد نقش يک ماه را بر روي پرچم خود که رنگ زمينه آن يکسره سياه بود زردوزي کنند. سپس در سال 410 خورشيدي ( 1031 ميلادي ) سلطان مسعود غزنوي به انگيزه دلبستگي به شکار شير دستور داد نقش و نگار يک شير جايگزين ماه شود و از آن پس هيچگاه تصوير شير از روي پرچم ملي ايران برداشته نشد تا انقلاب ايران در سال (1979 ميلادي).

افزوده شدن نقش خورشيد بر پشت شير

در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سکه هائي زده شد که بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود، رسمي که به سرعت در مورد پرچمها نيز رعايت گرديد. در مورد علت استفاده از خورشيد دو ديدگاه وجود دارد، يکي اينکه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشيد در ماه مرداد در اوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير ( برج اسد ) با ميانهٌ تابستان نشان داده مي شود. نظريه ديگر بر تاًثير آئين مهرپرستي و ميترائيسم در ايران دلالت دارد و حکايت از آن دارد که به دليل تقدس خورشيد در اين آئين، ايرانيان کهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سکه ها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد.

پرچم در دوران صفويان

در ميان شاهان سلسله صفويان که حدود 230 سال بر ايران حاکم بودند تنها شاه اسماعيل اول و شاه طهماسب اول بر روي پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل يکسره سبز رنگ بود و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت. شاه طهماسب نيز چون خود زادهً ماه فروردين ( برج حمل ) بود دستور داد به جاي شير و خورشيد تصوير گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روي پرچمها و هم بر سکه ها ترسيم کنند. پرچم ايران در بقيهً دوران حاکميت صفويان سبز رنگ بود و شير و خورشيد را بر روي آن زردوزي مي کردند. البته موقعيت و طرز قرارگرفتن شير در همهً اين پرچمها يکسان نبوده، شير گه نشسته بوده، گاه نيمرخ و گاه رو به سوي بيننده. در بعضي موارد هم خورشيد از شير جدا بوده و گاه چسبيده به آن. به استناد سياحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوي استفاده او بيرق هاي نوک تيز و باريک که بر روي آن آيه اي از قرآن و تصوير شمشير دوسر علي يا شير خورشيد بوده، در دوران صفويان رسم بوده است. به نظر مي آيد که پرچم ايران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردي خود ساخته بود توانست با کوششي عظيم ايران را از حکومت ملوک الطوايفي رها ساخته، بار ديگر يکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوي جنوب تا دهلي، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چين پيش روي کرد. در همين دوره بود که تغييراتي در خور در پرچم ملي و نظامي ايران بوجود آمد. درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته مي شد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: " المک الله " سپاهيان نادر در تصويري که از جنگ وي با محمد گورکاني، پادشاه هند، کشيده شده، بيرقي سه گوش با رنگ سفيد در دست دارند که در گوشهً بالائي آن نواري سبز رنگ و در قسمت پائيتي آن نواري سرخ دوخته شده است. شيري با دم برافراشته به صورت نيمرخ در حال راه رفتن است و درون دايره خورشيد آن بازهم " المک الله " آمده است. بر اين اساس ميتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است. زيرا در اين زمان بود که براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچم هاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

دورهً قاجارها، پرچم چهار گوشه

در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاريان، چند تغيير اساسي در شکل و رنگ پرچم داده شد، يکي اين که شکل آن براي نخستين بار از سه گوشه به چهارگوشه تغيير يافت و دوم اين که آغامحمدخان به دليل دشمني که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفيد و سرخ پرچم نادري را برداشت و تنها رنگ سرخ را روي پرچم گذارد. دايره سفيد رنگ بزرگي در ميان اين پرچم بود که در آن تصوير شير و خورشيد به رسم معمول وجود داشت با اين تفاوت بارز که براي نخستين بار شمشيري در دست شير قرار داده شده بود. در عهد فتحعلي شاه قاجار، ايران داراي پرچمي دوگانه شد. يکي پرچمي يکسره سرخ با شيري نشسته و خورشيد بر پشت که پرتوهاي آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتي آور اين که شير پرچم زمان صلح شمشير بدست داشت در حالي که در پرچم عهد جنگ چنين نبود. در زمان فتحعلي شاه بود که استفاده از پرچم سفيد رنگ براي مقاصد ديپلماتيک و سياسي مرسوم شد. در تصويري که يک نقاش روس از ورود سفير ايران " ابوالحسن خان شيرازي " به دربار تزار روس کشيده، پرچمي سفيد رنگ منقوش به شير و خورشيد و شمشير، پيشاپيش سفير در حرکت است. سالها بعد، اميرکبير از اين ويژگي پرچم هاي سه گانهً دورهً فتحعلي شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزي را ريخت. براي نخستين بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشين فتحعلي شاه ) تاجي بر بالاي خورشيد قرار داده شد. در اين دوره هم دو درفش يا پرچم به کار مي رفته است که بر روي يکي شمشير دو سر حضرت علي و بر ديگري شير و خورشيد قرار داشت که پرچم اول درفش شاهي و دومي درفش ملي و نظامي بود.

اميرکبير و پرچم ايران
ميرزا تقي خان اميرکبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود که پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه مي کرد شرح زندگي نادر را بخواند. اميرکبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينهً پرچم سفيد، با يک نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنکه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود. بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شکل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد.

انقلاب مشروطيت و پرچم ايران

با پيروزي جنبش مشروطه خواهي در ايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشکيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به کار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود: " الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"، کاملا مشخص است که نمايندگان در تصويب اين اصل شتابزده بوده اند. زيرا اشاره اي به ترتيب قرار گرفتن رنگها، افقي يا عمودي بودن آنها، و اين که شير و خورشيد بر کدام يک از رنگها قرار گيرد به ميان نيامده بود. همچنين دربارهً وجود يا عدم وجود شمشير يا جهت روي شير ذکري نشده بود. به نظر مي رسد بخشي از عجلهً نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني در مجلس بوده که استفاده از تصوير را حرام مي دانستند. نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به کار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب که مي گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد. در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد که رنگ سفيد رنگ مورد علاقهً زرتشتيان است، اقليت ديني که هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي کرده اند و اين که سفيد نماد صلح، آشتي و پاکدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد. در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، بويژه امام حسين و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد. وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد کشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه کردند که انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير). از سوي ديگر چون اکثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب حضرت علي است، بنابراين شير هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شيعيان در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانهً ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي کنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سوار کنيم که اين شير و خورشيد هم نشانهً علي باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانهً پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم. بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاکميت ملي مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزير وقت به پيشنهاد هياًتي از نمايندگان وزارت خانه هاي خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طي بخش نامه اي ابعاد و جزئيات ديگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامهً ديگري در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طي آن مقرر گرديد طول پرچم اندکي بيش از يک برابر و نيم عرضش باشد
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply