در پايان ژانويه 2005 روشن شد كه وبلاگها كه محذورات و محدوديت هاي نشريات چاپي را ندارند بزرگترين منبع عكس، خبر و نظر از دست اول براي نشريات و راديو تلويزيونها شده اند زيرا كه كار بيشتر آنها اختصاصي بوده است. عكسهايي را كه آنها منتشر مي كنند منحصر به فرد است زيرا كه خود شاهد عيني بوده و يا دراختيار داشته اند. واضح است كه عكاس خبرگزاري و رسانه ها نمي تواند در همه جا حضور داشته باشد. منبع بيشتر عكسهاي رويدادهاي عراق همين وبسايت ها بوده اند. همان زمان اصحاب نظر گفته بودند که اگر وبلاگها به همين صورت پيش بروند دكان خبرگزاري هاي سراسري را به عنوان عامل دولتهاي مربوط تخته خواهند كرد و اين خبرگزاري هارا مجبور خواهند ساخت که به اصالت حرفه خبر بازگشت کنند و يا اينکه ورشکست شوند، همچنين رسانه هاي چاپي و بعدا صوت و تصويري. اين پيش بيني تحقق يافته و در سال 2009 در کشورهاي صنعتي و از جمله ايالات متحده شمار چشمگيري از رسانه هاي چاپي به علت ازدست دادن مخاطب و اعلان تعطيل شدند و يا اينکه به صورت آنلاين درآمدند. نيويورک تايمز که نمي خواهد به اين سرنوشت دچار شود تصميم گرفته است از زماني که بعدا اعلام خواهد کرد مشاهده مطالب اديشن اينترنتي خودرا پولي کند.
سرچ انجين ها که خود آنها هم دارند به عوامل دولت ها و ابزار سياست تبديل مي شوند توجه بيشتري به جلب اعلان كرده اند که اين عمل از سرعت مشاهده مطالب مورد نظر در آنه مي کاهد. به علاوه بنظر مي رسد که دارند مطالب آن دسته ار رسانه هايي را نقل مي کنند که باهم قرارداد دارند و نفع مالي مي برند!.
ارسال مطالب و اخبار مورد درخواست از طريق ايميل راه تازه اطلاع رساني است و براي اين منظور موسسات متعدد تاسيس و دارند افزايش مي يابند. اين موسسات که در حال تكامل هستند در صورت تقاضا و پرداخت هزينه، موضوع مورد نظر را از همه وبلاگها و آنلاين ها استخراج و به اي ميل متقاضي ارسال مي دارند و زحمت او را كم مي كنند. وبسايت برخي از رسانه ها بويژه راديو تلويزيونهاي دولتي درصورت درخواست، برايگان اخبار و مطالب خودرا براي متقاضي ايميل مي کنند.
روزنامه نگاران در دهه يکم قرن 21 داراي وبلاگ شده اند که خبر و نظر خودرا در آنجا درج مي کنند تا خوانده و احيانا نقل شود. در تعريف؛ به وبلاگ روزنامه نگاران، وبسايت ژورناليستيك گويند.
در مطالب نشريات چاپي (که از سوي دولت متبوع و ديگران سوبسيد و حمايت مالي نمي شوند) خواست مردم (خريداران آنها) ملحوظ است و مطابق آن تهيه و تنظيم مي شوند، مگر اين كه نشريه منبع درآمد ديگري (دولت، احزاب، سياستمداران، اصحاب منافع و كمپاني ها و ...) داشته باشد. حال آنکه مطالب وبلاگها خواست، سليقه و نظر ناشران آنهاست زيرا كه ايجاد و قراردادن مطلب در آنها هزينه چنداني ندارند و اگر پربيننده باشند جلب آگهي هم مي كنند. ميزان بينندگان هر وبلاگ به طريقه الكترونيك به دست مي آيد و اين طريقه حتي نشاني بيننده و ميزان وقتي را كه صرف مطالعه و نيز گرفتن پرينت از آن كرده است نشان مي دهد.
روساي دولت ها، مقامات دولتي و انتخابي، سياستمداران و ... هرکدام داراي وبسايت شده اند و متن کامل مطالب خود و تصميمات و نطق هايشان را در آنجا جهت استفاده رسانه ها و پژوهشگران و مخاطبان قرار مي دهند و اين وضعيت کمک کرده است تا مردم معمولي از طريق مقايسه، به ميزان عدم خلوص مطالب خبرگزاري ها و رسانه هاي عمومي پي ببرند و دست آنها را بخوانند که يکي از دلايل کاهش تيراژ و مخاطبان رسانه هاي چاپي در دهه اول قرن 21 بوده است. مردم معمولي که براي بيان نظر خود داراي وبلاگ شده اند رو به افزايش است. اخبار و عکس هاي اعتراضات به انتخابات ژوئن 2009 ايران عمدتا از طريق همين وبلاگها و ابزارهاي الکترونيک ديگر منتقل مي شد.