مثال و تمثیل ، بحثی فلسفی است که غالب علما در باره ی آن تفاسیر و تعابیری ارایه کرده اند . نظریه مُثُل که افلاطون مطرح کرده این بحث را توضیح می دهد که هر شیء و هر موجود و هر معنا مثل انسان ، اسب ، گاو ، درخت و امثالهم که ما با چشمان سر آن ها را می بینیم در واقع اصلی نبوده و فرع بر اصل خود به شمار می روند و به نظر افلاطون یک ماده عالی یا یک اصل یا یک مثال عالی وجود دارد که همه ی این ها بر آن ها استوارند . آیت الله مشکینی علیه الرحمه نیز در این باره می فرمایند که هر قیافه ای در این دنیا به خودت گرفتی ، در آن دنیا همان قیافه ات خواهد بود . این سخن به ذات است و نه به مفهوم شیء . یعنی اینکه اگر مثلا" بنده اخلاق ورفتار و منشی داشته باشم که به یک حیوان مثلا" سگ نزدیک باشد ، قیافه من در آن دنیا همان خواهد بود . حال حقیر به این معنا چندان مسلط نبوده و البته باور یافته ام ، اما اگر کسی در این مورد بیشتر می داند راهنمایی کند سپاس گذار خواهم شد . این قضیه تا چه حد صحت دارد و با تناسخ چه تفاوتی دارد ؟