مدت هاست اين مساله در محافل رسانه يي خارجي و نيز داخلي کشور ما مطرح است که گزينه مد نظر امريکا در انتخابات افغانستان، حامد کرزي - پشتون - است و پيروزي عبدالله با توجه به اينکه پدر وي پشتون و مادرش تاجيک است و ايشان از همرزمان و همراهان احمدشاه مسعود فقيد بوده است و در بين پشتون ها جايي ندارد، به جنگ داخلي در افغانستان منجر خواهد شد. اما از برگزاري انتخابات افغانستان تا اعلام نهايي نتايج هيچ کشوري به اندازه امريکا براي ابطال بخشي از آراي کرزي و برگزاري مجدد انتخابات تلاش نکرد. از جنگ لفظي بين کرزي و هالبروک در روز بعد از انتخابات که از محتواي آن تاکنون چيزي منتشر نشده و از مقاله سرگشاده پيتر گالبرايت از همکاران و دوستان نزديک ريچارد هالبروک و معاون نماينده سازمان ملل در افغانستان در روزنامه واشنگتن پست با عنوان «آنچه من در انتخابات افغانستان ديدم» که راجع به تقلبات گسترده در انتخابات به نفع کرزي بود تا سخنان اخير برخي مقامات غربي از امر ديگري حکايت دارد. در عين حال قبل از ورود به بحث اصلي چند پرسش مطرح است؛ نخست اينکه کشاندن انتخابات به دور دوم آن هم در حالي که طبق آمار کميسيون مستقل انتخابات افغانستان کرزي حدود 10 هزار راي ديگر براي پيروزي نياز داشت، چه معنايي دارد؟ اگر قرار است امريکا در دور دوم نيز از کرزي حمايت کند چرا بحث مربوط به تقلب در انتخابات را برجسته ساخت و به اعتبار کرزي نزد طرفدارانش لطمه زد؟ چرا امريکا اصرار دارد اعضاي کميسيون مستقل انتخابات بايد تعويض شوند و افراد متقلب بايد به دست قانون سپرده شوند؟ اغلب پاسخ هايي که به اين پرسش داده شده متاثر از خط فکري رسانه هاي غربي است که مي گويد؛ امريکا براي اينکه نشان دهد در افغانستان دموکراسي وجود دارد و به اين طريق از تبديل شدن هواداران عبدالله به مخالفان دولت افغانستان و نيروهاي خارجي جلوگيري کند، بايد انتخابات را به دور دوم مي کشاند.
بايد گفت تقريباً قريب به اتفاق کارشناسان معتقدند پيروزي کرزي در دور دوم انتخابات هيچ تغييري در اوضاع افغانستان ايجاد نخواهد کرد همان گونه که توماس جانسون مدير موسسه عالي دريايي مطالعات فرهنگي و مناقشات در امريکا در مقاله يي با عنوان «رنگ آميزي دموکراسي در افغانستان» که در وب سايت شوراي روابط خارجي امريکا منتشر شده، مي نويسد؛ پيروزي کرزي، مشروعيت نظام سياسي افغانستان را که مد نظر امريکاست تامين نخواهد کرد. از اين گذشته طبق اعلام کميسيون مستقل انتخابات افغانستان، در انتخابات مردادماه حدود 38 درصد مردم شرکت کردند که اگر آراي باطل شده از آن جدا شود، درصد مشارکت مردم در انتخابات به حدود 30 درصد سقوط خواهد کرد. حال سوال اين است در حالي که حدود 70 درصد مردم با شرکت نکردن در انتخابات به حکومتداري به سبک کرزي و سياست هاي امريکا در اين کشور پاسخ منفي داده اند، آيا منطقي است امريکا براي جلب نظر 30 درصد مردم، با همه مشکلات موجود انتخابات مجدد برگزار کند، آن هم در شرايطي که طبق تحليل هاي موجود کسي که قرار است از اين بازي برنده بيرون بيايد، فردي جز کرزي نيست؟
نبايد فراموش کرد که دموکرات هاي کنگره امريکا در زمان بوش اصلي ترين منتقد نوع حکومتداري و فساد حاکم در دولت افغانستان بودند. پس از پيروزي اوباما با وجود اينکه گفته شد افغانستان اولويت اصلي دولت وي است ولي تا حدود دو ماه از پيروزي وي هيچ ارتباطي بين کرزي و اوباما برقرار نشد و مشخص شد اوباما نيز از نوع حکومتداري کرزي به شدت ناراضي است و همگام با ديدگاه ساير دموکرات ها در انديشه دولتي جديد در افغانستان است. اينکه چه شد که کرزي بار ديگر نامزد انتخابات شد و امريکا هم به راحتي از کنار اين مساله گذشت، بحث مفصل ديگري است که شايد پاسخ به سوال اصلي اين مطلب پاسخي به اين سوال نيز باشد.
بايد گفت تقريباً قريب به اتفاق کارشناسان معتقدند پيروزي کرزي در دور دوم انتخابات هيچ تغييري در اوضاع افغانستان ايجاد نخواهد کرد همان گونه که توماس جانسون مدير موسسه عالي دريايي مطالعات فرهنگي و مناقشات در امريکا در مقاله يي با عنوان «رنگ آميزي دموکراسي در افغانستان» که در وب سايت شوراي روابط خارجي امريکا منتشر شده، مي نويسد؛ پيروزي کرزي، مشروعيت نظام سياسي افغانستان را که مد نظر امريکاست تامين نخواهد کرد. از اين گذشته طبق اعلام کميسيون مستقل انتخابات افغانستان، در انتخابات مردادماه حدود 38 درصد مردم شرکت کردند که اگر آراي باطل شده از آن جدا شود، درصد مشارکت مردم در انتخابات به حدود 30 درصد سقوط خواهد کرد. حال سوال اين است در حالي که حدود 70 درصد مردم با شرکت نکردن در انتخابات به حکومتداري به سبک کرزي و سياست هاي امريکا در اين کشور پاسخ منفي داده اند، آيا منطقي است امريکا براي جلب نظر 30 درصد مردم، با همه مشکلات موجود انتخابات مجدد برگزار کند، آن هم در شرايطي که طبق تحليل هاي موجود کسي که قرار است از اين بازي برنده بيرون بيايد، فردي جز کرزي نيست؟
نبايد فراموش کرد که دموکرات هاي کنگره امريکا در زمان بوش اصلي ترين منتقد نوع حکومتداري و فساد حاکم در دولت افغانستان بودند. پس از پيروزي اوباما با وجود اينکه گفته شد افغانستان اولويت اصلي دولت وي است ولي تا حدود دو ماه از پيروزي وي هيچ ارتباطي بين کرزي و اوباما برقرار نشد و مشخص شد اوباما نيز از نوع حکومتداري کرزي به شدت ناراضي است و همگام با ديدگاه ساير دموکرات ها در انديشه دولتي جديد در افغانستان است. اينکه چه شد که کرزي بار ديگر نامزد انتخابات شد و امريکا هم به راحتي از کنار اين مساله گذشت، بحث مفصل ديگري است که شايد پاسخ به سوال اصلي اين مطلب پاسخي به اين سوال نيز باشد.