با توجه به اين كه خداوند متعال عليم و حكيم است، پس يكايك احكام حكمت خاصى دارد ولكن پى بردن به آن اسرار براى ما هم ميسر نيست چه اين كه با علم محدود ما از نيازها، استعدادها و نيز راه رفع نيازهاى واقعى و شكوفا كردن استعدادها به نحو صحيح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مى توان چنين ادعايى نمود.
علاوه بر اين كه اساس در اين احكام فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممكن است آگاهى به اين اسرار و حكمت ها حداقل در بعضى افراد موجب تقويت انگيزه آنها در پيروى از آن دستورات شود به همين جهت در صدد كنكاش از اسرار و حكمت هاى احكام مى كنند.
به هر صورت نماز، علل و فلسفه هاى متعددى دارد از جمله: در نماز علاوه بر جنبه شكرگزارى، راز و رمز و اهداف چندى نهفته كه بعضى از آنها عبارت است از:
الف) ياد و ذكر خدا زيرا انسان موجود فراموش‏كارى است. بنابر اين هر چند ساعت يك بار، با خواندن نماز خداى سبحان را يا د كرده و متذكر وجود لايتناهاى او مى‏شود.
ب) وقتى انسان متذكر خدا بود و خدا را مراقب خويش ديد، قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حيا مى‏كند. بنابر اين يكى از اهداف نماز جلوگيرى از فحشا و منكرات است: «ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر».
ج) هدف ديگر نماز عبوديت و خشوع و خضوع در پيشگاه مقام ربوبيت است. به طور مؤدب ايستادن، ركوع كردن، جبين به خاك ساييدن، سجده و نشستن دو زانو و همه نشانه‏هاى خضوع است. و اين حقى است از خداى سبحان كه هر انسانى موظف به اداى آن است. توجه داشته باشيد كه همين خشوع و خضوع، به تدريج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر ساير افراد متواضع مى‏كند. امام على (ع) مى‏فرمايد: «ومن تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پيشانى از روى تواضع به خاك ماليده شود»،(1) حضرت فاطمه (س) نيز مى‏فرمايد: «جعل اللّه الصلاة تنزيها لكم من الكبر خداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از كبر و منيّت پاك گرداند».
د) راز ديگرى كه در نماز نهفته است تشكيل جماعت‏هاست. ويل دورانت مى‏نويسد: بر هيچ انسان منصفى پوشيده نيست كه شركت مسلمان‏ها در نمازهاى جماعت روزانه چه اثر خوبى در وحدت و تشكّل آنها دارد. با كمى دقت مى‏توان دريافت كه در سايه همين جماعت‏ها و جمعه‏هاست كه انسجام و اتحادى در اقشار مختلف ايجاد مى‏شود و در سايه آن بركات و ارزش‏هايى وجود دارد. از كارهاى عمرانى يك منطقه گرفته تا راه حل ساير مشكلات افراد و جامعه. آنچه ذكر شد بيانگر اين حقيقت است كه به هر حال يكى از اهداف نماز، پاك و منزه ساختن روح انسان از كبر و منيت است همچنان كه نماز بازدارنده انسان از لغزش‏ها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان، همان نقشى را ايفا مى‏كند كه نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ايفا مى‏نمايد. اگر كسى ورزش رابراى مدت طولانى ترك كند، كم‏كم بدنش دچار يك نوع سستى و كسالت مى‏شود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد.
بنابر اين انسان بايد روزانه يا لااقل هفته‏اى چند ساعت، به راهپيمايى و ورزش بپرازد تا به تدريج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نيز چنين نيازى دارد، بايد هر روز اين نيايش و سرود مذهبى و اسلامى تكرار گردد تا به تدريج سلامت و شادابى روح انسان در سايه ياد حق احراز گردد.
ه) براى اينكه در نماز و به ويژه در ركوع و سجود، حالت خشوع و خضوع فراموش نشود، شايسته است قبل از نماز با خود تعهد نموده و نوعى شرط و قرارداد ببنديم كه به غير خدا توجه نكنيم و نيز در حين نماز با مراقبت شديد، نگذاريم ذهن ما به انحراف‏كشيده شود. تمرين‏بر اين‏نكته به تدريج اثر مثبت و مفيدى به جاى مى‏گذارد. همچنين رعايت نكاتى چند ضرورى است:
الف) نماز خواندن در محيط آرام و بى‏سر و صدا.
ب) موانع را برطرف ساختن چنان كه در برابر عكس، درب باز، آتش و آئينه نماز كراهت دارد.
ج) در حال نشاط و اعتدال نماز خواندن. خواب آلودگى، گرسنگى زياد، محيط خيلى گرم يا خيلى سرد و مانع از حضور دل خواهد شد.
پى‏نوشت‏
(1) نهج‏البلاغه
وبلاگ من:افق احكام(پاسخگويي به سوالات احكام شما) خوشحال مي شم يه سري بزنين و اگه سوالي از مسائل شرعي داشتين در خدمت باشم)روحانی-طلبه)
/http://ahkam1.persianblog.ir/