حرکت اصیل، مدنی و میلیونی مردم معترض حرکتی بود به سوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی. بزرگترین اهانت این بود که این حرکت را حرکت اغتشاشی به حساب آوردند. به مردم اهانت کردند و برای مقابله با آن رفتارهایی کردند که آن رفتارها به هیچ‌وجه با معیارهای اسلامی، قانون اساسی، شرع و عرف و وجدان بشر سازگار نبود و زیان‌های بزرگی به بار آورد.

تلفات مادی و جانی زیادی دادیم، به حیثیت‌ها لطمه خورد، انسان‌های بزرگی دستگیر شدند و تحت فشار قرار گرفتند و انسان‌هایی مورد هجمه همه‌جانبه قرار گرفتند، اما زور نمی‌تواند در متن جامعه و مردم حاکمیت یابد و هیچ‌گاه جا نخواهد افتاد، با زور و با روش‌های پلیسی و نظامی می‌شود برای مدتی روش و شیوه و استراتژی را پیش برد ولی این روش‌ها و استراتژی‌ها نمی‌توانند دوام پیدا کنند.


نمایندگان اقشار مختلف استان یزد با محمد خاتمی دیدار کردند. وی در این دیدار با صراحتی بیش از گذشته درباره مسائل جاری کشور سخن گفت که بخش هائی از آن را می خوانید:

گفته می‌شود در این موقعیت حرف زدن مشکل است! حرف زدن برای چه کسی مشکلاست؟ برای کسانی ‌که به اصل انقلاب و راه امام پایبندند و حتی در این زمینه نقش مهمی در پیروزی و تثبیت انقلاب و خدمت به آن داشته‌اند و بارهاگفته‌اند آن چه می‌خواهیم. یعنی همان حقیقتی است که مورد خواست این ملت بزرگواربود، مورد تایید امام بود و در جریان انقلاب تحقق پیدا کرد و بصورت قانون اساسی تبلور پیدا کرد و راه و رسمی که بدان معتقدند آن راه و رسمی است که با واقعیت تطبیق می یابد و به مصلحت جامعه است و مورد خواست جامعه است؟

ما در دنیایی به سر می‌بریم که حق و کرامت مردم، حرمت و جایگاه مردم در ذهن بشر جا افتاده و این یک مساله تاریخی است. اینکه مردمحاکم بر سرنوشت خویش هستند یک دستاورد بسیار عظیمی است که در این دوران به دست آمده، گرچه با رجوع به منابع و مبانی اصلی دین خودمان ما این رامی‌بینیم، احترام به انسان، حاکمیت انسان، آزادی سیاسی و اجتماعی انسان مساله ایست که در زمان پیغمبر، امیرالمومنین و آموزش‌هایی که از آن بزرگواران و دیگر بزرگواران دین به دست ما رسیده است وجود داشته است.

در دنیایی به سر می‌بریم که جهان پذیرفتهاست دیگر حکومت‌ها نمی‌توانند، حکومت‌های مستبدی باشند که از بالا بر مردم تحمیل شوند و فقط آنها حق داشته باشند فرمان‌روایی کنند و مردم مجبور به اطاعت محض و مطلق از آنها باشند، بلکه این نتیجه به دست آمده است که حکومت مطلوب حکومتی است که برآمده از مردم باشد و از مردم نمایندگی کند و درنتیجه در برابر حقوق مردم نیز مسئول است.
باعث تاسف است که واقعا امروز حرف زدن برای کسانی که چنین دیدگاهی دارند و بااین نگاه به مردمشان، به انقلاب، اسلام و امامشان نگاه می‌کنند مشکل شدهاست و اینگونه القا می‌شود که حرف زدن این افراد یعنی تخریب نظامی که خود این افراد، حاضرند جانشان را برای واقعیت اصلی آن بدهند.
اگر اینها نتوانند حرف بزنند می‌دانید چه وضعی پیش خواهد آمد؟ آن وقتدر این فضای بسته یک جانبه، هسته‌های عمل بوجود می‌آید، عملی که متوجهنفی همه اینها خواهد بود، همچنان که ما متاسفانه نشانه‌های آن را در جامعه می‌بینیم.

وقتی جلوی صداهای اصیل گرفته می‌شود هیجان ایجاد می‌شود و بعضی صداهایی شنیده می‌شود که آن صداها مطلوب نیست، اگر در بخش‌هایی از جامعه مساله جمهوری اسلامی مورد کم لطفی قرار میگیرد، علتش این است که آنهایی که معتقد به جمهوری اسلامی هستند،نمی‌توانند حرف خودشان را بزنند و آن‌گاه کسانی حرف می‌زنند که به اصلاعتقاد ندارد.

وقتی حرف کسانیکه معتقد و پایبند به نظام هستند، هزینه داشت، آن وقت نوبت عمل از سویکسانی پیش می‌آید که اصل را قبول ندارند.

حرکت اصیل، مدنی و میلیونی مردم معترض حرکتی بود به سوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و بزرگترین اهانت این بود که این حرکت را حرکت اغتشاشی به حساب آوردند و به مردم اهانت کردند و برای مقابله آنرفتارهایی کردند که آن رفتارها به هیچ‌وجه با معیارهای اسلامی، قانون اساسی، شرع و عرف و وجدان بشر سازگار نبود و زیان‌های بزرگی به بار آورد.

متاسفانه فضایی ایجاد شد که تلفات مادی و جانی زیادی دادیم، به حیثیت‌ها لطمه خورد، انسان‌های بزرگی دستگیر شدند و تحت فشارقرار گرفتند و انسان‌هایی مورد هجمه همه‌جانبه قرار گرفتند.

این فضای یک‌جانبه و نسبت ناروا دادن و دفع و رفع و از صحنه بیرون راندن چهره‌هایی که واقعا سرمایه نظام هستند روش‌های نخ نمایی استکه عکس خودش نتیجه می‌دهد و قضاوت جامعه قضاوت دیگری خواهد بود چون اکثریت جامعه از آن چه رخ داده و می‌دهد ناراضی است و وقتی در توجیه آن عمل غلط،رفتار غلطی با افراد و شخصیت‌ها می‌شود قضاوت مردم عکس آن چیزی است که مطلوب بعضی جریان هاست.

بهصراحت به شما بگویم صحبت از دعوای راست و چپ، اصولگرا و اصلاح‌طلب نیست،صحبت سر این است که یک جریان تنگ‌نظر، خشونت گرا و یک سونگر متحجر و متوهمیکه بسیاری از آنان سابقه چندانی در انقلاب ندارند یا امتحانشان را نداده ویا امتحانشان را به بدی پس داده اند، می‌خواهند همه آنهایی را که نمی‌پسندند از صحنه بیرون کنند. نه تنها از عرصه حاکمیت بلکه در جامعه نیزو از نظر آنها حتی اصولگرای با شخصیت هم نباید در جامعه حضور داشته باشد.

این جریان باید بداند که با زور نمی‌تواند در متن جامعه و مردم حاکمیت یابد وهیچ‌گاه جا نخواهد افتاد، با زور و با روش‌های پلیسی و نظامی می‌شود برای مدتی روش و شیوه و استراتژی را پیش برد ولی این روش‌ها و استراتژی‌هانمی‌توانند دوام پیدا کنند.

معتقدیم کسانی که به رای مردم معتقد نیستند و حاضرند در رای مردم تصرف کنند یا آن را نادیدهبگیرند، با این انقلاب و جمهوری اسلامی بیگانه‌اند؛ این راه و رسم ماست وصحبت ما این است بیاییم همین قانون اساسی را پیاده کنیم.

مگرقانون اساسی اجازه فعالیت تشکل‌ها، اظهارنظر و حضور آزاد مردم را ندادهاست؟ چرا به قانون اساسی عملنمی‌شود؟

بیایید به همین قانون اساسی برگردیم، البته در صورتیکه تفسیر دل به خواهی از آن نشود، کسانی از آن نگهبانی کنند که به مردم و معیارهای قانوناساسی اعتقاد داشته باشند و تحت تاثیر جریانات بیرونی قرار نگیرند ورفتارهایی نکنند که مخالف روح و حتی نص صریح قانون اساسی باشد و اگر شدبسیاری ازمشکلات حل خواهد شد.

مادلمان برای ایران می‌سوزد، ایرانی که با امکاناتی که دارد باید سربلند وسرفراز باشد و متاسفیم که باید بگوییم این امکانات نه تنها درست به کارنرفته بلکه بسیاری از آنها تلف شده و از بین رفته است، می‌توان قاطعانه گفت مسیری که در این مدت طی کردیم از جمله دور شدن از اهداف چشم اندازبیست ساله است.

اگر با خواست مردم همسو شویم کم هزینه‌تر و سریع‌تر به هدف می‌رسیم و اگر نشویم اینحرکت ادامه خواهد داشت ولی با هزینه‌های زیادتری، اما در هر حال این حرکتاز بین نخواهد رفت.
مطمئن باشید از این راه نه مردم بر می‌گردند نه آن کسانی که با همه وجود به این مسائل اعتقاد دارند،فضاهای ایجاد شده می تواند به زیان همه تمام شود نه فقط به زیان اصلاح‌طلبان یا به زیان مردم، گرچه زیان بزرگی به مردم وارد شده، خون‌هاییکه ریخته شد، بازداشت‌هایی که شد و فشارهایی که وارد آمده است.

حداقل انتظار ما این بود با تحولی که در قوه قضاییه ایجاد شد شاهد تحولی در رفتارها هم نسبت به بازداشت‌ها وبازداشت‌شدگان و هم کسانیکه به حقوق مردم تجاوز کردند، جنایت و جرم کردندبشود و شاهد تغییر فضای موجود در جامعه که فضای بسیار مسموم و بدی است باشیم و جریان خاصی که امکاناتی که متعلق به ملت است را در اختیار گرفته به این فضا دامن می‌زند باشیم وهنوز هم امیدواریم که شاهد این تحول باشیم.