پرسش:
در خصوص دخترانی كه بنا به دلائلی موفق به ازدواج نشدند و گاه مجبورند تا مدت ها عذب بمانند تكلیفشان چیست؟
،
پاسخ:

حكمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‏ترین و مطلوب‏ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نكاح مشروع است. انسان با نكاح بموقع و در وقت نیاز، بی‏آنكه به دیری یا زودی آن فكر كند، به مقبول‏ترین و كامل‏ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‏دهد و پیش از آنكه به عواقب و پی‏آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده‏های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن كاسته است و قبل از آنكه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده كرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‏اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اكرم (ص) می‏فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منكم الباه فلیتزوّج ...؛
ای جمعیت جوانان هر كس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج كند.»[1]
كنترل
اگر برای كسی به هر دلیلی امكان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی‏همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممكن واجب می‏شود. و لذا چنین كسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممكن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی كه به هیچ روی امكان ازدواج نیافت، قرآن كریم می‏فرماید: «و لیستعفف الّذین لا یجدون نكاحا؛ و باید آن كسانی كه ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند»[2]
«عفت‏» نقطه مقابل ‏«شكم پرستی و شهوت پرستی‏» است كه از مهمترین فضایل انسانی‏محسوب می‏شود.
علمای اخلاق نیز در تعریف‏«عفت‏»،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته‏اند.
در قرآن نمونه های زنان و مردان با عفت را ذكر می كند كه نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست.
عفت، گنجى است كه راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز مى‏شود. در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‏ای به‏«عفت‏»داده شده است:
1-امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: «افضل العبادة ‏العفاف: عفت‏بالاترین عبادت‏هاست »[3] تعبیر به عفت در این جا، ممكن است ‏به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممكن است در مقابل شكم پرستی و شهوت جنسی به كار رفته باشد.
2-امام باقر علیه السلام می‏فرمایند:«ما عبد الله بشی‏ء افضل من عفة بطن و فرج،هیچ‏عبادتی در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شكم و مسایل جنسی نیست‏»[4]
زنى كه بتواند عفت ‏خود را نگاه‏دارى كند، بزرگ‏ترین وظیفه دینى وانسانى خود را انجام داده است. البته چنین گوهر گران و این گونه جواهر درخشان، دزدان بسیارى دارد كه همواره در كمین نشسته‏اند تا آن را از كف دارنده‏اش بربایند و براى ربودن گوهر عفت، از تهمت و افترا و گاه از قتل و غارت دریغ نمى‏كنند.
به هر حال كنترل این غریزه به دو صورت ممكن است تحقق پذیرد، 1ـ كنترل منفی. 2ـ كنترل مثبت.
كنترل منفی
غالبا وقتی سخن از كنترل غریزه جنسی به میان می‏آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‏شود. و آن این است كه كسی با وجود تحریكات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریك‏شده‏اش مبارزه و مقابله كند و به سوی ارتكاب جرم نرود، چنین كاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر كسی پوشیده نیست. این كار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به كنترل غریزه سفارش می‏شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‏هایی سر باز می‏زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد.
كنترل مثبت
غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‏ترین راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه‏ها و كارهایی است كه به تحریك این غریزه می‏انجامد.
این نوع از كنترل، كه در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‏زیان و بلكه مفید.
راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه‏ای است با سرعت معمولی و قانونی، كه در مواجهه با خطر، مهار حركت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی كه با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‏كند. كه چه بسا به كلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و كنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.
و بی‏زیان است، زیرا با این حال كنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‏كند تا به آن صدمه‏ای وارد شود.
و مفید است چون موجب می‏شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه‏های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.
پیش از این نیز از قرآن كریم نقل كردیم كه باید كسانی كه قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه كنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‏شود كه آیه كریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اكنون طرق كنترل مثبت را به اختصار برمی‏شمریم:
1: پرهیز از فكر و ترسیم صحنه‏های محرك در ذهن و خیال
عبداللّه‏ بن‏سنان از امام صادق(ع) نقل می‏كند كه حضرت(ع) فرمود:
«انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امركم ان لا تزنوا و أنا آمركم أن لا تحدّثوا انفسكم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا كان كمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛
عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد كه زنا نكنید و من به شما دستور می‏دهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینكه زنا كنید زیرا كسی كه خیال زنا كند مانند كسی است كه در خانه‏ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا كند. چنین كاری گرچه خانه را نمی‏سوزاند ولی زینت و صفای آن را مكدّر كرده و فاسد می‏كند.»[5]
2: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریك‏آمیز
قرآن كریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس‏آلود داده است. در آیه اول می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛
به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان ـ فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام ـ نگه دارند. و در آیه بعدی می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛به زنان مؤمن بگو ـ چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت كنند.»[6]
جالب این است كه در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرك و عفت چشم می‏دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اكرم(ص) می‏فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن تركها خوفا من اللّه‏ اعطاه اللّه‏ ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛
نگاه هوس‏آلود ـ تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر كس آن را به جهت خوف الهی ترك كند، خداوند ایمانی به او می‏بخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس می‏كند.»[7]
3: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریك‏كننده و مبتذل.
در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه‏ عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛
مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرك پرسید. حضرت از آن نهی كرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یك مورد سؤال خواهند بود»[8]
و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.»[9]
4: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریك‏آمیز.
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن كان النّاطق یؤذی عن اللّه‏ عزّ و جلّ فقد عبد اللّه‏ و ان كان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛
هر كس به سخن گوینده‏ای گوش فرا دهد او را بندگی كرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری كند قطعا بندگی شیطان كرده است.»[10]
5: اعتدال در خوردن. بی‏تردید پرخوری و بی‏نظمی در خوردن در ذخیره‏سازی و انباشتن موادی كه موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و كم‏خوری چنین مشكلی كمتر پیش می آید.
در حدیثی كه قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل كردیم، آن حضرت پس از آنكه جوانان را به ازدواج ترغیب می‏كنند می‏فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛
هر كس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‏كند.»[11]
6: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‏رسد و هم فكر و خیال مصروف چاره‏سازی در دفع آن می‏شود. و لذا در روایات بر اشتغال و كار و پرهیز از فراغت تأكید بسیار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» می‏فرمایند: «... و هكذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛
و همین گونه انسان اگر بی‏كار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می‏شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می‏شود كه زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیكان او سنگینی خواهد كرد ...»[12]
7: تلاوت قرآن. بی‏شك انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است كه به سرعت كار هر پریشانی را رو به سامان می‏برد و زخم های پنهان را التیام می‏دهد، و همت ها را تا آسمان ها بالا می‏برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می‏بخشد.
امیر مؤمنان(ع) می‏فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛
قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‏هاست و آن را نیكو تلاوت كنید كه به یقین سودمندترین قصه‏هاست.»[13]
خلاصه اینكه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نكاح مشروع است و در صورت عدم امكان، كنترل مثبت با شرحی كه بیان شد و سپس كنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‏بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی‏دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‏بارتر و ویرانگرتر از ضرر كنترل منفی می‏داند.
این نوشتار را با این جمله به پایان می‏بریم كه بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت.»[1] مستدرك الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ابواب مقدمات نكاح، ص531، ح21 [2] سوره نور، آیه 33. [3] اصول كافی،ج 2،ص‏79. [4] اصول كافی،ج 2،ص‏79. [5] وسائل الشیعه، ج14، ص240. [6] نور آیه 30 و31 [7] الاخلاق، سیدعبداللّه‏ شبّر، قم، انتشارات بصیرتی، ص127. [8] سوره اسراء آیه 36 [9] مستدرك الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ص459، ابواب یكتسب به، باب 80. [10] وسائل الشیعه، چاپ ایران، كتابفروشی اسلامیه، ج12، ص236. [11] مستدرك الوسائل، ج2، ص531. [12] بحارالانوار، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلامیة، ج3، ص87. [13] وسائل الشیعه، ج4، ص825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح7.
سایت حوزه