در اين مقاله، راه‌کارهايي براي جواناني که قصد ازدواج دارند، ارائه گرديده که با توجه به آن و البته با قراردادن آن در متن زندگي خود به گفت‌‌وشنودي منطقي در نشست خواستگاري بپردازند



اغلب دختران و پسران در جامعه‌ي امروزي، موفق شده‌اند که به اعتمادبه‌نفس و اتکا به خويش دست‌يابند، در مجامع عمومي حضور يابند، تحصيل کنند، در درياي بي‌کران و پرتعداد جوامع به تعامل با مردم بپردازند و در ارتباط با جنس مخالف در محيط‌هاي شغلي، فرهنگي، خريد، سفر و... انفعالي عمل ننمايند. حقوق خود را شناخته و به آن عمل نموده و آن‌را درخواست نمايند، اما همين دختران و پسران جوان که در محيط‌هاي اجتماعي اين‌چنين توانا عمل مي‌کنند، هنگامي‌که پاي خواستگاري و ازدواج و صحبت آن به ميان مي‌آيد، در استرس و فشار قرارگرفته و تنش حاصل از اين امر مهم، بر اعصاب و فيزيولوژي و روان آنان تأثيرهاي منفي به‌جاي مي‌گذارد تا جايي که خيلي از گفتني‌ها، ناگفته باقي‌مي‌ماند و خيلي از بررسي‌ها انجام نمي‌شود و خيلي از تحقيق‌ها به تأخير مي‌افتد و درنتيجه اگر ازدواج سرنگيرد، تجربه و اندوخته‌ي مثبتي از اين گذران وقت، حاصل نمي‌گردد و حتي سرخوردگي و تنفر، از اين ارتباطِ بدانجام شکل مي‌گيرد. اگر خداي ناکرده، سرانجام آن به زندگي مشترک منتهي شد که واي بر هر زوجي که عدم شفاف‌سازي‌هاي لازم، آنان را در برابر عمل انجام‌شده‌اي قراردهد که اين خود، شروع داستان غم‌انگيز زندگي زوج‌هايي است که بعد از ازدواج، به‌علت عدم هماهنگي به چه‌کنم چه‌کنم‌هايي مي‌افتند که سرآغاز مشکل‌هاي شديد روحي و لطمه‌هاي عاطفي يک نسل را پايه‌ريزي مي‌نهد.

در اين مقاله، راه‌کارهايي براي جواناني که قصد ازدواج دارند، ارائه گرديده که با توجه به آن و البته با قراردادن آن در متن زندگي خود به گفت‌‌وشنودي منطقي در نشست خواستگاري بپردازند:




- به‌صورت کلي از خود، گذشته و حال خويش صحبت کنيد و از همسر احتمالي خود نيز تقاضا کنيد که به‌طور متقابل از خود بگويد. (به جزئيات نپردازيد.)
اولين نمايي که يک فرد از خود مي‌دهد، تصويري است که او از خود دارد، ببينيد آيا اين تصوير را مي‌پسنديد؟ آيا ميان گذشته و حال او تغييري مثبت مشاهده مي‌کنيد و آيا اين تصوير با آن‌چه شما از او در ذهن داريد و از همسر آينده‌تان انتظار داريد، مطابقت دارد؟



- از او سؤال کنيد که هدفش از ازدواج چيست؟

ازدواج، يک تعامل چندجانبه است و هدف فردي را جوابگو نيست. اگر مرد يا زني فقط براي فرار از تنهايي، امرار معاش و يا نياز جنسي و... به ازدواج تن دهد، در راه پرخطري گام نهاده است. او به‌طور دقيق بايد بداند که همسرش، دوست او نيست و فراتر از يک دوست و يا يک حمايت‌کننده‌ي مالي در زندگي‌اش ارزش دارد.



- احساس مسؤوليت‌پذيري او را بسنجيد:

مي‌توانيد با سؤال‌هايي در ارتباط با خانواده و يا دوستان و همکارانش و اين‌که در چه مواقعي با آنان بيش‌تر ارتباط دارد (شادي يا غم) آگاه شويد که او نسبت به کساني که دوست‌شان دارد تا چه حد احساس مسؤوليت مي‌کند و در مواقع اضطراري، اولويت‌ها را براي خود درنظر مي‌گيرد يا عزيزانش؟ اين سؤال را از خود نيز بپرسيد.



- اعتماد او را به جامعه و اطرافيانش بررسي کنيد:

شک، بدبيني و بي‌اعتمادي، پايه‌هاي لرزاني را در زندگي زناشويي بنيان مي‌نهند. ديدگاه خوش‌بين و اميدوارانه به آينده، زيربنايي براي تلاش مداوم است. پنجره‌ي نگاه او را نسبت به جامعه و اطرافيانش ارزيابي نماييد. آناني که از سرنوشت گله دارند، درحقيقت از خود گله‌مندند و نمي‌توانند نسبت به اطرافيان خويش، خوش‌بين باشند.



- هماهنگي‌‌هاي سليقه‌اي همديگر را مقايسه کنيد:

زندگي مشترک، نياز به همکاري، هم‌فکري و همدلي دارد که در صورت درک متقابل، امکان‌پذير مي‌باشد. براي اين هم‌آوايي، بهتر است که به‌صورت نسبي، سليقه‌هاي‌تان در يک راستا باشد. پس سليقه‌هاي خود را بازگو و نظرهاي او را جويا شويد.



- از وضعيت اقتصادي همسر احتمالي‌تان آگاه شويد:

از مهم‌ترين موارد مشکل‌زا در روابط زوج‌ها، عدم شناخت کافي از وضعيت مالي يکديگر مي‌باشد. مهم اين است که از هم‌اکنون بدانيد که در آينده، خود را بايد در چه سطح اقتصادي قراردهيد تا قصري خيالي براي خود تصور نکنيد. در رابطه با اين گزينه، به‌گونه‌اي شفاف گفت‌وگو کنيد. مهم اين است که وضعيت مالي همسر شما اکنون در چه سطحي است نه در آينده.



- نظر او را در ارتباط با تشريک مساعي جويا شويد:

اگر کسي که با او ازدواج مي‌کنيد، ديدگاهي افقي به شما داشته باشد و از بالا به شما نگاه نکند، از شما در کارهايش مشورت خواهد گرفت و شما در شادي‌ها و مشکل‌هاي يکديگر سهيم مي‌شويد و نسبت به نظرهاي همديگر جبهه‌گيري نمي‌کنيد.



- درباره‌ي کساني که براي شما و او مهم‌اند، با يکديگر صحبت کنيد:

اگر در آغاز زندگي مشترک، اهميتي که براي خانواده و دوستان خود به نسبت اولويت قائل‌ايد را مطرح کنيد، در طول زندگي از روابط صميمانه‌ي او با گروهي از افراد نخواهيد رنجيد. حد و حدود اين اهميت را سؤال کنيد و درباره‌ي خود نيز اولويت‌هاي‌تان را مطرح کنيد.



- حريم‌شناسي و احترام را در رفتار او جست‌وجو نماييد:

احترام زوج‌ها در زندگي براي يکديگر و عدم حرمت‌شکني، مانع کدورت‌هاي کوچک خواهد شد. آجرهاي بي‌احترامي را اگر به سمت يکديگر نشانه‌‌ بگيريد، پس از مدتي خانه‌اي وسيع از کينه و دلسردي ساخته خواهد شد. بايد پذيرفت که هر انساني، منحصربه‌فرد است و حريم خود را دارد. از او دامنه‌ي اعتدال حرمت را براي همسرش سؤال کنيد و خود نيز در اين مورد نظر دهيد.



- نظر او را در مورد پيشرفت و رشد در طول زندگي سؤال کنيد:

همسران مي‌بايستي بستر نرم و مناسبي براي رشد و پيشرفت روزافزون يکديگر باشند تا به موازات يکديگر تعالي يابند و راکد نمانند. گاه لازم است که يکي از زوج‌ها به ادامه‌ي تحصيل، يادگيري هنر و يا زندگي در شهري دورافتاده بپردازد، همراهي در اين مواقع، ضروري است.



- خواسته‌هاي موردنظر خود را بدون شرم، بازگو کنيد:

اگر ازدواج در اين مقطع سرنگيرد، بهتر از اين است که در مرحله‌هاي بعدي، وقتي هزينه‌هاي عاطفي و اقتصادي بسياري براي آن انجام شد، به‌هم بخورد. ملاک‌ها، ارزش‌ها، خواسته‌ها، توقع‌ها و تفکرهاي خود را بدون شرم بيان کنيد تا تصميم شما از روي منطق باشد و زندگي‌تان را با کسي سهيم شويد که بر شما بيفزايد نه اين‌که از داشته‌هاي‌تان بکاهد.