( شهرام ناظري و شاهنامه خواني ) را بايد به فال نيك گرفت .

وقتي دچار غرب زدگي يا عرب زدگي مي شويم . و قتي موردتهاجم بيگانه ايم . وقتي كمرمان زيربار محنت ايام خميده و از زندگي سرخورده و نا اميد . و قتي از همه جا رانده و در كارخود وامانده ايم .

در ايامي كه خصلت هاي پهلواني و جوانمردي از ميان رفته و مروت در دلها مرده . اصل و نسب ما فراموش شده . اصالت و هويت ايراني در خطر تخريب است .

زماني كه دچار افسردگي روحي رواني هستيم و در مقابل دشمن كم آورده ايم . در دوراني كه ادبار بدبختي و فرومايگي فراگير شده . مرز فضيلت و رذيلت مخدوش .

روزگاري كه فرهنگ دروغ . ريا و تزوير گسترش يافته . كژانديشي بنيان فكري و بنياد ملي را تهديد مي كند و اخلاق جامعه در سراشيبي سقوط است .

و سرانجام در شرايطي كه از شدت ضعف پاهايمان سست و لرزان است و توان ايستادن نيست . به شاهنامه پناه مي بريم . چرا كه فرهنگ شاهنامه درمان همه دردهاست .

شاهنامه درس فضيلت . فرزانگي وانسانيت است . پشتوانه فرهنگي و سند عزت نياكان است . عامل انسجام ملي ووحدت ميهن است .

شاهنامه به ما منش . مناعت طبع . و اعتمادبه نفس و شخصيت مي دهد . روحيه درهم شكسته ما را ترميم و بازساي مي كند . اي كاش ابتكار آقاي شهرام ناظري سرمشقي باشد براي ديگران هم .