با ریسمان (طناب) پوسیده ی کسی در چاه رفتن


به قول و قسم فردی بدقول، به پشتیبانی فردی غیر قابل اعتماد یا به راهنمایی شخصی ناآگاه قوی دل شدن و خود را به مهلکه انداختن.


"حسنی هزار تا چاقو بسازد یکیش دسته ندارد، چرا من باید با طناب پوسیده او به چاه بروم؟ "