براي پاسخ‌گويي به اين سوال لازم مي‌بينيم اول به عوامل اذيت و ناسازگاري مادر شوهر اشاره كنيم و بدانيم اينكه‌ آيا واقعاً همة مشكلات از ناحية اوست بعد در مورد عشق مادرانه، مشكلات رفتاري پسر و بعد مشكلات رفتاري عروس و اطرافيان اشاره مي‌كنم. از آن جائي كه بيشتر فشار رواني بر عروس (تازه وارد) كه انتظار خوشي و همدلي داشته وارد شد، چند كلامي با او مي‌گوييم و در آخر به حفظ زندگي جديد اصرار خواهيم كرد.
عوامل اذيت و ناسازگاري ناسازگاري و اذيت مادر شوهر مي‌تواند منشأ و علل مختلفي داشته باشد، گاهي ممكن است از طرف خود او باشد، (حسادت، خشم و...) گاهي ممكن است اطرافيان عامل تحريك او باشند، مثل مشكلات رفتاري عروس و داماد (نجوا، بي‌محبتي،‌غفلت از او و...) يا ممكن است برخي افراد كه از اين ازدواج خوشحال نيستند با ظاهر دلسوزي از عروس خانواده بدگويي كنند و موقعيت شغلي ـ روحي و رواني ـ مالي و داماد (جگرگوشه مادر) را در خطر جلوه بدهند. در اين جا يك عامل ديگر امكان دارد دخالت داشته باشد و آن اين كه اين مادر شوهر دچار يك بيماري روحي رواني شده كه اين وصلت و ازدواج زمينه بروز و آشكار شدن آن را فراهم نموده و مشكلات قبلي و... در آن اثر زيادي داشته است. در هر صورت تا علت‌يابي دقيق نشود نمي‌توان يكي از موارد فوق را به طور معين به او نسبت داد، البته اطرافيان دلسوز بايد به دقت علت‌يابي كنند (بدون اين كه باعث رنجش مادر شوهر شوند). پس با بحث فوق مشخص مي‌شود كه نمي‌شود عجولانه به مادر شوهر برچسب ناسازگاري و منشأ همة دعواها را زد.
عشق مادرانه: عشق مادر به فرزند يك عشق بدون قيد و شرط است.[1] مادر خودش را به آب و‌آتش مي‌زند تا فرزند شاد باشد، بزرگترين آرزوي مادر ديدن مراسم جشن و دامادي پسرش است. مادر حتي از كودكي براي پسرش، براي او همسر آرماني در ذهن مي‌يابد. او گاهي به نام عشق و گاه به نام وظيفه مي‌خواهد جوانش را در كنار خود نگه دارد. فرزند نبايد بدون اجازه مادر نفس بكشد (جنبة عشق منفي مادرانه) البته اين عشق درمورد مادر عروس هم صادق است، اما از آن جايي كه غالباً عروس به خانه پسر مي‌رود و مادر شوهر با آن خانواده نزديكي بيشتر دارد (تماس و اجازة دخالت از طرف فرزند پسرش) اين مسائل در مورد مادر شوهر نمود بيشتري پيدا مي‌كند «آري مادر با خون دل پسرش را بزرگ كرده، هنگامي كه مي‌خواسته از او بهره ببرد او از نزدش رفته و در عوض پسرش براي خانواده جديد زحمت مي‌كشد. مادر خود را مثل باغباني مي‌داند كه سالها زحمت كشيد اما زمان چيدن ميوه همه چيز تمام شده و حتي از او قدرداني نشده.»[2] اين جاست كه وظيفه عروسها سنگين مي‌شود او بايد مراقب باشد كه اين امر به حساب او گذاشته نشود و شوهر بايد دقيقتر از قبل باشد به مادر محبت بيشتري كند، نزد همسرش به او احترام بگذارد (كلامي و غيركلامي).
مشكلات رفتاري پسر (سرمايه‌گذاري محبت) :
داماد قبل از ازدواج همه سرمايه محبت خود را صرف مادر مي‌كرده، پس از ازدواج مخصوصاً شروع گرم رابطه زناشويي اين سرمايه گذاري تماماً منتقل مي‌شود و براي همسر (عروس) گذاشته مي‌شود. اين جاست كه بسياري از مشكلات پديد مي‌آيد، مادر اينجا عروس را رقيب محبت و عشق فرزند خود مي‌بيند و باعث حسادت او مي‌شود. برخي از رفتارهاست كه فرزند بايد مراقب باشد كه مبادا مادر علت آن را به عروس خود نسبت ندهد، گاهي فرزند به خاطر بار زندگي جديد و عدم صبر و تحمل سختي‌ها ممكن است از مادر انتقاد كند، داد بزند بر او، كمتر به ديدن مادر برود، يا نزد مادر در مورد زندگي خصوصي و يا غير با همسر خود نجوا كند. در اين جا احتمال زياد است كه مادر علت بروز بي‌احترامي و... را به عروس خود نسبت دهد بدون اينكه تحليل كند كه مشكلات فرزند و زندگي او زياد است. پس اينجا دقت عروس و داماد خيلي مهم است، در بروز اختلاف و عدم اختلاف. مسألة ديگر اينكه ممكن است مادر همسر آرماني در ذهن و يا بيرون براي فرزندش در نظر داشته و پسر هم بدون رضايت او و مشورت با او آرزوهاي او را به هم زده باشد.
مشكلات رفتاري عروس عروس كه خود را محرم و شريك اصلي زندگي همسر خود مي‌بيند، گاهي از او به همسرش انتقاد مي‌كند، نجوا مي‌كند نزد مادر شوهرش، او را امر ونهي مي‌كند، و گاهي هم خانواده عروس بيش از حد به خانة‌ او رفت و آمد و دخالت‌هاي زيادي در زندگي آنها مي‌كنند. مادر كه موقعيت عاطفي، شغلي، مالي فرزندش را در خطر مي‌بيند، ممكن است با اين عروس سر ناسازگاري بگذارد. پس عروس هم بايد در رفتار، سخنان خود دقت لازم را انجام دهد.
مشكلات رفتاري اطرافيان (فاميل و غيره) :
گاهي اختلافها به خاطر ديگران صورت مي‌گيرد، مثلا گاهي برخي به خاطر دشمني، از عروس نزد مادر شوهر و برعكس سخن‌چيني مي‌كنند. و باعث بدبيني آنها مي‌گردند يا اطرافيان به جاي فيصله دادن به بحث، تنور بحث را داغ‌تر مي‌كنند و برتري خانوادگي، رسوم و شخصيت و موقعيت اجتماعي و ثروت خود را به رخ همديگر مي‌كشند و باعث به هم خوردن آرامش زندگي آنها مي‌شوند. اطرافيان دلسوز و مؤمن لازم است كه خيلي حساب شده و با رعايت موازين ديني آرامش را به خانواده برگردانند، مثلا اگر مشكل از طرف مادر شوهر است او را (در موقع عدم خشم و...) از گناه جدائي و طلاق، و نيز آسيب رواني فرزند در آينده، و عقوبت دنيوي آگاهي داده و بگويند كه طبق نظر احاديث با اين رفتار تو مثل خودت با دخترت برخورد مي‌شود و براي او فتنه‌گري مي‌كنند».[3] (تحريك عاطفي و بينش مادر شوهر) و مشكلات زندگي جديد و مشغله‌هاي فكري و كاري او را براي او توضيح دهند و بگويند كه اين دختر (عروس) به شما دل بسته است و آمده با دار و ندار زندگي پسرت بسازد، و در غم و شادي شريك او باشد و نياز به تجارب سازندة شما دارند. البته تجارب شما هم بايد جنبة استقلالي زندگي آنها را به هم نزند و...
نكات اخلاقي و دقيق براي عروس 1. از نجوا، انتقاد، امر و نهي كردن، بالابردن صدا، مسخره كردن حتي به شوخي همسر خود در نزد مادر شوهر جداً پرهيز كنيد.[4]
2. هنگام خشم مادر شوهر سكوت كند تا خود به خود خشم او فروكش كند و الا شعله‌هاي خشم زندگي آنها را به هم مي‌زند.
3. به اطرافيان مادر شوهر (فاميل‌هايش) مهربان باشد دل آنها را به دست آورد، تا آنها مدافع او شوند و از او تعريف و تمجيد كنند، نزد مادر شوهر.
4. عروس و شوهرش در فرصت مناسب صميمانه با مادر شوهر گفتگو كنند تا اگر كسي دشمني كرده و سخن چيني‌اي انجام داده خنثي شود.
5. به خاطر شوهر، به خاطر زندگي دوستانه و صميمانه خودشان هم كه شده از خطاهاي مادر شوهر چشم‌پوشي كند. البته اطرافيان هم به او دلداري دهند. و بي‌احترامي‌هاي مادر شوهر را جبران كنند. ديگر اينكه اعتماد مادر شوهر را جلب كند تا احساس كند او همان همسر آرماني مورد نظرش براي فرزندش است.
6. عروس بايد شوهر خود را تشويق كند تا بيشتر به مادرش سر بزند. حتي خودش هديه‌اي به مادر شوهر بدهد (مادر وقتي ببيند هنوز فرزندش او را دوست دارد احساس رضايت‌مندي خواهد كرد، چون مادري كه خود را محروم از محبت و عشق فرزندش حس كند، احساس ناكامي به او دست مي‌دهد و ناكامي باعث بروز خشم و حسادت كه شعبه‌اي از خشم است مي‌گردد.[5]
7. عروس به مادر شوهر به چشم مادري نگاه كند، مشكل او حتماً تأثير در روحيه شوهرش مي‌گذارد و مشكل شوهر يعني مشكل خود عروس و ناآرامي زندگي جديدشان.
8. عروس از پدر و مادر خود بخواهد مداخله و رفت و آمد زياده از حد نداشته باشند.[6] البته اين بدان معني نيست كه در سختي‌ها دختران را رها سازند يا اگر مادر شوهر ناسازگار است و زندگي او را جهنم مي‌كند او بسوزد و چيزي نگويد.
9. عروس جوان است و جوانان بيشتر اهل كرامت هستند و فداكاري، پس صبور باشيد. مهربانانه و طيبانه با مادرشوهرتان برخورد كنيد، فكر تلافي و پاسخگويي به هر رفتار او را نداشته باشيد[7] گاهي مواقع اين يك بيماري است كه خود او ناآگاهانه دست به اين كارها مي‌زند و البته خودش هم از اين وضعيت خيلي آسيب روحي و رواني مي‌بيند.
10. عروس بايد راهنماهاي منطقي و تجارب مادرانه و دلسوزانه او را بپذيرد (و معدل‌گيري كند يعني بگويد حضور مادر شوهر نزد ما با سختي‌هايش ارزش بيشتري دارد تا نبودنش (سلامت رواني شوهر و مادر شوهر، رضايت نوه‌هايش و...)
11. بهتر است عروس و داماد شيوه‌هاي جلب محبت را ياد بگيرد، (گذشت،‌صداقت، نظرخواهي، توقعات مناسب، خوش‌بيني، حل اختلاف بين خود و شوهرش،‌ خرج نتراشيدن، عدم توجه به دخالت‌هاي ديگران، مقايسه نكردن، گوشه كنايه نزدن، فرمان ندهند، پند و اندرز ندهند، اگر تحصيل كرده است سواد خودش را به رخ او نكشد، تواضع، تبسم، گشاده‌رويي، احترام به اقوام او، پرهيز از دوستي رياكارانه، انصاف، وفاداري، بخشندگي، نرمي، ادب، ياد خدا كردن، دل به نماز سپردن، بي‌رغبتي به داشته‌هاي آنان، صله رحم، آشكارا سلام كردن و... بايد توجه داشت كه انتقاد از عاقل خوب است نه از جاهل.[8]
نكته: البته هر كدام از اينها جا و مكان خود را مي‌طلبد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: محبت در غير مورد آن باعث قطع دوستي و محبت مي‌شود.
12. صداقت را اصل در زندگي قرار دهيد چون اگر يك بار مادر شوهر از عدم صداقت آگاه شود تا مدتهاي زيادي اين مسأله مشكل‌ساز خواهد بود. ولو در ظاهر به رو نياورد، پس هيچ موقع به مادر بي‌احترامي نكند، چرا كه طبق آيات و روايات زيادي احترام زياد و رعايت ادب به والدين سفارش شده است.
13. عروس و داماد بايد از موضع تهمت خودشان را كنار بكشند، (نجوا، عدم صداقت، مخفي‌كاري، عدم ديد و بازديد، نزاع‌هاي خصوصي و خانوادگي خود).
حفظ زندگي جديد لازم است:
نكته‌اي كه بسيار مهم است اين كه زوج جوان نبايد به خاطر مادر شوهر زندگي خود را تباه كنند، آنها اين مشكل را يك مسأله جانبي از زندگي خود به حساب آورند. البته مشكلي است كه آنها هم بايد با گذشت و تحمل و برخورد منطقي خود سهمي در حل شدن آن داشته باشند و اطرافيان هم بايد به اين زوج جوان كمك كنند تا رابطه گرم آنها به سردي نگرايد. از همه مهمتر اينكه شوهر بايد نسبت به همسرش مهربان باشد و از او قدرداني كند كه با تحمل ناسزاهاي مادرش خم به ابرو نمي‌آورد و سعي كند به هر نحوي كه شد دل او به دست آورد و اگر والدين عروس هم نگران هستند به آنها اطمينان خاطر دهد كه نمي‌گزارد به همسرش سخت بگذرد. آنها بايد دست به دست هم دهند تا مشكلات رفتاري مادر، خودشان،‌ اطرافيان را بررسي كند تا آرامش به خانه بازگردد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند:
ماية زينت و سرافرازي ما باشيد نه موجب ننگ و شرمندگي ما.
منبع:‌سايت نورپورتال